خبرگزاری اسپوتنیک- سعید ضروری مرد جوانی است که زندگی را با تجربه متفاوتی از دیگران آغاز کرد و متفاوت نیز ادامه می دهد. گاهی شناختن و معرفی سعید ضروری ها برای بسیاری از ما انسانها ضروری است تا یادبگیریم که در زندگی مانعی وجود ندارد، اگر هدفمند و با اراده در پی آرزوها و خواسته هایمان باشیم. وی روزنامه نگار و نویسنده، مترجم و مدرس زبان انگلیسی است که بخش اول زندگی او را تشکیل می دهد و در کنار اینها جوانی ماجراجوست که با تاسیس گروه ماجراجویان معلول ایرانی راه هیجان جویی را برای همنوعان خود هموار می کند.
بسادگی گفت که معلول خیلی شدید است و دست و پاهایش عملا حرکتی ندارند، البته شاید به همین سادگی که من شنیدم نبود. برای هر انسانی شروع زندگی به سختی و ادامه دادن آن با انواع مشکلات و زحمت مضاعف کشیدن برای بسیاری کارها که حتی انسانهای معمولی از پس آن بر نمی آیند، ساده نیست. گفتگو خبرگزاری اسپوتنیک با سعید ضروری ماجراجویی که با وجود معلولیت شدید و تحلیل پیش رونده ماهیچه های بدن همچنان با قدرت بدنبال آرزوهایش می رود در ادامه ارائه می گردد:
اولین تجربه هیجان برانگیز زندگی من با پرواز در یک هواپیمای فوق سبک شروع شد. پدر یکی از دوستانم در فرودگاه کار می کرد و من به همراه جمعی از دوستان به صورت کاملا اتفاقی تصمیم گرفتیم که به فرودگاه بریم تا تنها یک هواپیما را از نزدیک ببینیم. اما همان جا به من پیشنهاد پرواز هم شد که طبیعتا آن را رد نکردم و به این ترتیب با یک هواپیمای فوق سبک پریدم که البته یک پرواز پر مانور و هیجان بود، همین جا بود که تصمیم گرفتم برخی تفریحات پر التهای و هیجان را تجربه کنم.
همزمان تصمیم داشتم سفری به کیش ترتیب داده تا بتوانم غواصی کنم، اما در اولین سفرم به کیش این فرصت دست نداد، چونکه آب و هوا مناسب غواصی نبود، تا اینکه بالاخره استقال مالی یافته و یک ویلچر برقی هم داشتم، بنابراین سفر با هدف غواصی و دیدن دنیای زیر آب ممکن شد. به این ترتیب سبک زندگی من تغییر یافت و باعث شد تا بدنبال چیزهایی بروم که هرگز فکر نمی کردم موفق به انجام آنها شوم.
برخی نگرانی ها با من است!
گاهی در مواجه با تصمیم به انجام برخی کارها که تجربه ای از آن کار هرگز ندارم و یا به افرادی که مثل من هستند و تجربه قبلی دارند در بیشتر موارد دسترسی ندارم، این نگرانی با من است که مبادا افرادی که می خواهم همراه آنها مشترک کاری انجام بدهم زیر بار نروند و قبول نکنند. اما خوشبختانه هیچوقت اینطور نبوده و در بیشتر موارد تصمیم من پذیرفته شده و یا حداقل خودم تلاش کرده ام تا راه حلی بیابم. وقتی می خواهم کاری را انجام بدهم تصوری از آن در ذهنم نیست، اینکه مثلا وقتی می رم زیر آب چه اتفاقی می افتد، چون من نه دست و نه پایم را نمی توانم حرکت بدهم و در این میان مربی که همراه من به زیر آب می آید نقش مهمی دارد، من فقط باید اعتماد بنفس داشته باشم زیر آب تا خودم را کنترل کنم.
یکی از بهترین تجربه های زندگی همین غواصی است و علی رغم اینکه در اولین بار، آب برای من کمی سرد بود اما تجربه شنا کردن در میان ماهی های رنگانگ و صخره های مرجانی بقدری دلچسب بود که من بارها و بارها تکرار کردم. اساسا اینطور نیست که کاری را فقط یکبار انجام بدم و معمولا چندین مرتبه تکرار می کنم.
انجمن جهانی ماجراجویی معلولین وجود ندارد
ارتباط با افراد معلول سایر نقاط جهان که علاقمند به انجام کارهای پرهیجان هستند از طریق فضای مجازی بوده چون من صفحه اینستاگرام دارم و عکسهایم را منتشر کرده و هشتگ انگلیسی میگذارم و به این ترتیب با یکدیگر آشنا شده و ارتباط برقرار می کنیم. اخیرا با یکی از این افراد به نام «جرت مارتین» در امارات آشنا شده ام که دچار ضایعه نخاعی هستند اما ورزش سقوط آزاد و پرش از صخره انجام می دهند، و از من برای انجام سقوط آزاد در این کشور دعوت نمودند، البته دستهای ایشان قوی و سالم است و مشکلی در هدایت و گرفتن چتر ندارند. من تجربه سقوط آزاد داشته و باز هم قرار است که پرش انجام دهم.
اما به هر حال اینکه چیزی تحت عنوان انجمن دیستروفی جهانی وجود داشته باشد تا نقطه ای برای ارتباط گیری این افراد باشد و یا حمایتی صورت بگیرد نه وجود ندارد. در ایران هم افراد کمی را می شناسم که علاقمند به این قبیل فعالیتها باشند، اگرهم هستند معمولا افرادی هستند که یا دست سالم و یا پای سالم دارند و طبیعتا تجربه من متفاوت است.
آغاز کننده پروژه معلولیت و ماجراجویی
هنوز خیلی کارها است که می توان در ایران انجام داد و من هنوز تجربه نکرده و تصمیم دارم در آینده این کارها را انجام دهم، معمولا هم تلاش می کنم تا تجارب و آموزه های خود را از طریق گزارش، وبسایت و کتاب در اختیار دیگران قرار دهم و البته برای اینکار گروهی هم به نام ماجراجویان معلول ایران تشکیل دادم و در واقع آغاز کننده پروژه معلولیت و ماجراجویی بودم.
خیلی ها باور نمی کرند که با معلولیت می توان پرواز کرد، در دریا شناکرد، اسکی کرد و یا بسیاری از تجربیات دیگر را کسب نمود. توجه داشته باشید که این تجربیات در زندگی شخصی یک معلول بسیار اثرگذار است و به آنها اعتماد به نفس می دهد و باعث شادی آنها می شود، از آنجایی که من روزنامه نگار و نویسنده نیز هستم همیشه تلاش نموده تا در یادداشتها و گزارشاتم به این موضوع اشاره کنم. خیلی از کارهایی که من و دیگر دوستانم انجام می دهیم واقعا قبلا کسی در ایران انجام نداده و ما جزء پیش قدمها هستیم که برخی از آنها حتی برای افراد عادی هم کار راحتی نیست، به هر حال ما با تلاش، برنامه ریزی آنها را پیش می بریم. سخت است اما امکانپذیر و اکنون معلولانی هستند که از طریق وبسایت و کانال با برنامه ها و تورها آشنا شده و در این فعالیتها حضور دارند. اگرچه خیلی سخت و پرهزینه است و به نیروی کمکی نیز احتیاج است اما با تمام مشکلات انجام می شود.
امیدوارم بتوانم تجهیزات مورد نیاز برای انجام سفرهای ماجراجویانه را تهیه کنم و یا بسازم و در اینصورت حتما در اختیار دیگران هم قرار خواهم داد. در سال جدید برای بار دوم به صورت سقوط آزاد از ارتفاع 4000 هزار متر پرش انجام میدهم و با گلایدر از بام گیلان-قله درفک به همراه یکی از دوستان خلبان پرواز خواهم کرد، ضمن اینکه اگر شرایط فراهم باش تصمیم دارم از برج مالزی «بیس جامپ» انجام بدهم. قرار است که در مرداد سال 96 نیز مجددا برای معلولین یک تور غواصی برگزار نمایم.