گزارش و تحلیل

دستاوردهای زنان در علم

© Photo / Agrovetzaschitaزنان متخصص مرکز علمی روسیه
زنان متخصص مرکز علمی روسیه - اسپوتنیک ایران
اشتراک
تعداد زنان دانشمند در جهان بیشتر می شود.

با گذشت هر سال تعداد  زنان در علم — از « کامپیوترهای زنده» گرفته  تا برندگان جوایز نوبل- بیشتر می شود.برخلاف عقاید تعداد زیادی  از افراد، علم  و نقش زن در  آن راه طولانی و ناهمواری را طی کرده است. در تاریخ می توان  به نام زنان  دانشمند و نه فقط مردان دانشمند برخورد  که در دستنوشته های تاریخی  دوران باستان  از آنها یاد  شده است. اما برخورد نسبت به آنها در جوامع باستانی یکسان نبوده است. بر طبق رسم معمول  فعالیت در رشته های علمی  به خانواده های ثروتمند  مربوط می شد که از پول و وقت کافی برای  کار در این رشته برخوردار بودند.  در چنین مواردی مرد و یا زن بودن و یا سن و سال  مطرح نبود.

اولین زن دانشمند،  « مریت — پته» زن اشراف زاده ای از مصر باستان،  پزشک  و یکی از پیشاهنگان در رشته طب  بود که  حدود 5 هزار سال پیش درگذشت. پسرش که مغ ارشد شد، آرامگاه جداگانه ای در نزدیکی اولین اهرام  فرعون ها در  « ساکار» برای مادرش  ساخت.

خانم « مریت — پته» اولین زن دانشمند دوران خود نبود — در مصر باستان، با وجود ساختار سخت اجتماعی و دینی، زنان  تقریبا از حقوق یکسان با مردان برخوردار بودند و می توانستند —  کاتبان دولتی  باشند و به درجات عالی  دولتی برسند، پزشک و یا  مغ  و حتی فرعون شوند. علاوه بر « مریت — پته» ، زنان  پزشک  مصر باستان  مانند « پِسِشِت» و کلئوپاترا  و تعدادی دیگر مشهورند.  بسیاری از آنها از مدرسه  خاص خود برخوردار بودند و  رساله هایی در باره اصول اولیه پزشکی و هنر زنان باقی گذاشتند.

تصویر مشابهی در یونان باستان مشاهده می شد — زنان می توانستند  آزادانه در مکاتب فلسفی شرکت کنند  و  ریاضی دان، فیزیکدان ، دکتر و یا فیلسوف بشوند.  مثلا «هیپاتیا» از اسکندریه،  یکی از  بزرگان علم زمان خود به حساب می آمد  که مخترع  بسیاری از ابزار علمی  و نجومی، اسطرلاب،  نقشه آسمان و دستگاه تقطیر و بسیاری ابزار دیگر بود. « آسپاسیا» شوهر « هپاتیا»  یکی از  بانفوذترین  شهروندان آتن بود که  در رشته علمی فعالیت می کرد و اغلب  سقراط و  فیلسوفان دیگر برای بحث به خانه او می رفتند.

اوضاع پس از فروپاشی امپراطوری روم  و رواج ادیان  معاصر در اروپا تغییر کرد- زمانی که « سده تیره» فرا رسید، به زنانی که در رشته علمی فعالیت می کردند به چشم جادوگر نگاه کردند. نه فقط کتابخانه ها با  آرشیو های علمی — کتابخانه اسکندریه  در سال 393-  بلکه دانشمندان  از بین برده شدند.  در سال 415،  متعصبان مذهبی  « هپاتیا» را به خاطر اینکه او طرفدار  دیدگاه های  افلاطون و فلوطین بود و از تعقیب  بت پرستان در بحث های سیاسی در داخل  اسکندریه حمایت نکرد،  کشتند.

بازگشت واقعی زنان به علم  فقط پس از 12 قرن ممکن شد — در عصر رنسانس  علم اروپا. مارگارت کاوندیش، اولین زن دانشمند آن دوران به حساب می آید  که رساله هایی  در موضوعات فیزیکی نوشت و سعی نمود  توجه زنان دیگر را به  علم جلب کند.

با وجود این، در قرون 18-17 هرازگاهی دانشمندان زن ظاهر می شدند و همکاران مرد، آنها را جدی نمی گرفتند.  حتی روشنفکران  آن زمان، مثل  ژان ژاک روسو، معتقد بودند که از نظر طبیعی زنان باید به پرورش کودکان  بپردازند و کاری با علم نداشته باشند.

فقط اوایل قرن 19، زنان  در  ترکیب پروفسورهای دانشگاه ها  شامل شدند و توانستند رساله های علمی خود را بطور آزاد منتشر کنند.  بعضی از آنها، مثلا  آدا  لاولیس،  ریاضی دان بریتانیایی ، بنیان گذار چند رشته علمی  مانند برنامه نویسی  و  تئوری  سیستم رقمی به حساب می آید.

درخشان ترین نمونه  این فرایند باصطلاح « کامپیوتر» هاست:  گروهی از  دهها زن  که در دانشگاه هاروارد  با  ادوارد پیکِرینگ  استاد نجوم کار می کردند.  او این زنان را برای آنالیز  هزاران عکس ستاره ها استخدام کرده بود.

پیکرینگ در آن زمان گفت، به این دلیل این زنان را برای  اینگونه محاسبات رقمی  استخدام کرده بود، زیرا  این نوع کار   به دلیل یکنواختی، یک کار کسل کننده بود و  بحد کافی علمی به حساب نمی آمد. اما معلوم شد که او اشتباه کرده است. کاری که به « کامپیوترها» واگذار شده بود و  توانایی تحلیل و بررسی  ویلیامینا فِلِمینگ  رهبر آنها،  به کشف  یکی از مهمترین  قوانین گیتی کمک کرد:  ارتباط بین رنگ ستاره، طیف آن، ترکیب شیمیایی و  دمای سطح ستاره.

در پی آن، « کامپیوترهای» پیکِرینگ،  سیستم مدرن  طبقه بندی ستاره ها را ایجاد کردند،  چند دسته ستاره،  اجسام  ابری و غیره را  کشف کردند  که در آن زمان  به دلایل اخلاقی افتخار این کشفیات فقط نصیب  پیکرینگ شد.

در آستانه  قرون 19 و 20،  به برکت  رشد جنبش « فمینیستی»  نقش زنان در علم افزایش یافت.  تا اواسط قن 20،  زنان دانشمند از حالت،  زنان وحشی  و غیرعادی در بین طبقه محافظه کار ساکنان  خارج شدند. در سال 1903 ، زنان جوایز نوبل را دریافت کردند.  طی  صد سال، 17 زن برنده جایزه نوبل در رشته های مختلف علمی  —  فیزیک،  شیمی و پزشکی — شدند.   31 زن دانشمند در رشته ادبیات، اقتصاد  و حمایت از صلح در جهان برنده جایزه نوبل شدند.

از سوی دیگر  در سال های اخیر  بسیاری از فعالان  از کمبود زنان در  رشته های علمی مانند نجوم  و دیگر رشته های علوم طبیعی صحبت  کردند.  با وجود  توجه یکسان به زنان  هنگام پذیرش در دانشگاه ها و کالج ها،  زنان  کمتر از یک چهارم  فارغ التحصیلان  مراکز عالی آموزشی آمریکا  در باصطلاح رشته « STEM» را تشکیل می دهند و در بعضی رشته های دیگر مانند ریاضی و نجوم  سهم آنها  حدود 10 درصد  و دستمزد آنها بطور متوسط  کمتر از 30-20 درصد دستمزد مردان است.

علت می تواند  تبعیض سیستماتیک  از سوی مردان  و زنانی با دیدگاه های  محافظه کار باشد. بعلاوه دانشجویانی  که از اعتماد به نفس کمتری در توانایی خود در یادگیری ریاضی برخوردارند و ترک تحصیل می کنند  و اینکه زنان اغلب تحصیل و کار خود را فدای خانواده  و فرزندان می کنند، علل دیگر کمبود زنان در این نوع رشته ها اعلام شد.  دانشمندان «ابتکار  11 فوریه» امیدوارند  که مدل جدید  نقش ها  که از  زنان دانشمند موفق تشکیل شده است  به محصلان و دانشجویان  کمک کند  راه علمی خود را پیدا کنند و مطمئن باشند که از عهده انجام هر کاری برخواهند آمد.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала