سازمان ملل متحد فعلا مشخص نکرده است که حمله ی هواپیماهای چه کشوری باعث مرگ ساکنین غیر مسلح شده است.
طبق مدارک سازمان ملل متحد و دولت افغانستان ، روند تشدید بی ثباتی در این کشور در حال رشد است. کارشناسان از جمله دلایل اصلی آنرا هجوم شبه نظامیانی می دانند که در وهله ی اول گروه های مسلح از پاکستان و مناطق مسلح شده ی افغانستان هستند و همچنین اوضاع نابسامان اقتصادی کشور نیز نقش دارد.
در سال 2001 ، دولت ژاپن به پیشنهاد ایالات متحده آمریکا برای حل وفصل اوضاع افغانستان واکنش نشان داد ، اما از اعزام ارتش به این کشور امتناع نمود برای آنکه در آن زمان قانون اساسی اجازه این کار را نمی داد. حضور ژاپن در کمپین افغانستان به صورت تجهیز سوخت و آب ائتلاف ناتو از دسامبر سال 2001 تا ژانویه سال 2010 بود. حضور نظامی ژاپن جایش را به نقش فعال در حل و فصل مکانیزم های سیاسی و اقتصادی داد. به طور مثال " مکانیزم توکیو" حامی افغانستان در دوره ی ده ساله (2015-2025) است که اختصاص کمک های مالی بین المللی را مد نظر دارد. ژاپن نیز مبالغ هنگفتی اختصاص داده است که بر اساس اسناد افغانستان در سال 2016 به 7 میلیارد دلار می رسد. ضمنا حضور ژاپن در تعداد زیادی از پروژه های توسعه در زمینه های مختلف محسوس است. شاخص ترین آن ، پروژه بین المللی و عظیم سازمان ملل متحد برای ساخت دولت افغانستان تقریبا از صفر است. در این برنامه آمریکا به ساخت ارتش افغانستان پرداخته ، آلمان ، اصلاح پلیس ، بریتانیا ، مبارزه با مواد مخدر و ایتالیا ، اصلاح سیستم قضایی را برعهده دارند. ژاپن مسئول خلع سلاح شبه نظامیان بود.
آیا این موفقیت حاصل شد؟ از نقطه نظر رسمی ، پروژه موفقیت آمیز بوده ، از آنجا که دولت افغانستان تاکید می کند ، انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان برگزارشده ، نیروهای مسلح و پلیس تشکیل ، برخی زیرساخت های پروژه ها اجرایی شده ، موفقیت هایی در اقتصاد ، در زمینه آموزش و پرورش و پزشکی حاصل گردیده است. د رعین حال کارشناسان از کلمه موفقیت استفاده نمی کنند: افغانستان به نظر دولت بسیار ضعیف با پایه های اقتصادی ناکافی است که به کمک های مالی خارجی وابسته است و قادر نیست به طور مستقل از عهده ی طالبان بر آید.
محمد شفیق، مشاور سابق مسائل رسانه و دیپلماسی بین المللی در نمایندگی میهنی ناتو در افغانستان ، دلیل این امر را در برنامه خلع سلاح عجولانه سال های 2002 تا 2006 می داند: " با گذشت زمان مشخص شد که سیاست خلع سلاح گروه های مسلح و حذف افسرهای حرفه ای سابق از ارتش که از نیروهای بین المللی برای حفظ امنیت در افغانستان حمایت می کردند ، این امکان را به طالبان و تروریسم داد که یک بار دیگر سرشان را بالا گرفته و گروه های خود را در مناطق روستایی افغانستان سازمان دهی کنند."
در واقع تا سال های 2006-2007 طالبان بسیار ضعیف بودند و ممکن بود کاملا از بین بروند. اما در این زمان خلع سلاح آغاز شد، ائتلاف خارجی عملیات های نظامی فعالی را انجام ندادند و نیروهای ارتش افغانستان و پلیس تعدادشان بسیار کم بود. طالبان برای چند سال وقت استراحتی یافتند و از آن به شکل موثری استفاده نمودند. اکنون طالبان نه تنها امکان ادامه جنگ را یافته بلکه تهاجم با توسعه ی تدریجی در مناطق تحت کنترل را آغاز کردند. اگر آنها جلوتر بروند ، آنوقت عملیات های نظامی به طور کامل تمامی نتایج تلاش های ژاپنی ها را برای ساخت جاده ، مدرسه ، بیمارستان ، سیستم های آبیاری ، آماده سازی معلمان ، بهداشت و متخصصین کنترل مواد مخدر از بین می برد.
باید گفت که حضور ژاپن در سیاست افغانستان همواره سوالاتی را برانگیخته است ، از آنجا که در آن هیچ گونه نفع سیاسی و اقتصادی دیده نمی شود. بنابراین این نظر به وجود آمده است که توکیو به خاطر ارتباطات خود با آمریکا به عنوان متحد و اطلاع رسان در سیاست افغانستان حضور دارد.
اما بدیهی است که سیاست ژاپن در افغانستان جنبه ی داخلی دیگری هم دارد. اگرچه حضور ژاپن در افغانستان به صورت غیر نظامی تاکید شده بود ، ممکن است مسئله ی افغانستان موتوری برای لغو ممنوعیت ژاپن در عملیات های نظامی خارج از کشور و حق دفاع گروهی باشد. همه این مسائل در قانونی که از ماه مارس 2016 تصویب شده ، مجاز است. انگیزه و محرک پذیرش این تصمیم لزوم دفاع از شهروندان ژاپن از حملات تروریستی در خارج است.
اکنون توجه ژاپن به افغانستان به خاطر اوضاع پیچیده در آسیای شمال شرقی جایی که تهدیدات کره شمالی تشدید و وضعیت جزایر مورد مناقشه با چین وخیم تر شده است و فعلا چشم انداز حل جدال منطقه ای با روسیه دیده نمی شود ، کاهش یافته است. اما بعید است که ژاپن از سیاست افغانستان امتناع نماید. چرا که برای این کار در محدوده ی کشورهای تصمیم گیرنده برای مشکلات مهم جهانی باقی می ماند.