نظارت بر زندگی ساکنان ایسلند و آنالیز « دی. ام. ای» DNA آنها به دانشمندان کمک کرد تا دیدگاه رایج در این خصوص که کشش به تحصیل و سطح بالای هوش تأثیر منفی بر ادامه نسل ها در آینده دارد مورد تأیید قرار بگیرد. مقاله مربوطه در مجله PNAS منتشر شده است.
در سال های اخیر دانشمندان سعی می کنند ژنها و تغییرات مرتبط با رشد اوتیسم ، شیزوفرنی و دیگر اختلالات در کار مغز را کشف کنند. دانشمندان همچنین بدنبال، ژن های متفاوتی می گردند که با سطح غیرعادی بالای هوش و یا کمبود آن مرتبط است. دانشمندان این نوع « اثرات» در « دی. ان.ای» را با مقایسه ساختار ژن های صدها هزار و حتی میلیون ها نفر پیدا کردند.
چندی پیش، به گفته کاری استفانسون (Kari Stefansson) از پروژه deCODE، متخصصان ژنتیک دهها تغییر و تفاوت در « دی. ان.ای» را کشف کردند که با سطح بالای هوش مرتبط است. استفانسون و همکارانش در صدد بررسی تأثیرات این تنوع بر احتمال ادامه نسل، تعداد فرزندان و دیگر پارامترهای مهم از نقطه نظر تکامل انسان برآمدند.
بدین منظور، دانشمندان از بانک داده های شرکت « دِکُد» استفاده کردند و سطح تحصیل و تغییرات ناچیز در « دی. ان.ای» تقریبا 110 هزار شهروند ایسلند — حدود یک سوم جمعیت این جزیره را با یکدیگر مقایسه کردند. متخصصان برای دانستن تأثیر دهها و حتی صدها ژن مختلف بر سطح هوش افراد فقط به مطالعه و بررسی تغییرات جداگانه و قطعاتی از « دی.ان.ای» نپرداختند، بلکه گروه های کامل ژن ها را مورد مطالعه قرار دادند.
ایسلند به عنوان کشوری بحد کافی منزوی و دارای میراث ژنتیک بخوبی مطالعه شده و آمار در خصوص استعداد بچه ها و سطح هوش آنها، والدین و مادربزرگ و پدربزرگ و اجداد آنها در چند نسل به دانشمندان در انجام این تحقیقات کمک کرد.
بطور کلی، مطابق با محاسبات دانشمندان، تمام ژن های مرتبط با سطح هوش و قدرت یادگیری تعیین کننده تقریبا 3,7% آن است که شهروندان ایسلند تا چه حد خوب از عهده یادگیری برمی آیند. ژن های جداگانه ارتباط ناچیزی با هوش داشتند — یک دهم درصد. این یک شاخص نسبتا پایین است اما همین مقدار نیز برای تعیین اینکه آیا ارتباطی بین تعداد فرزندان ، ژن ها و تحصیلات وجود دارد یا خیر کافیست.
به گفته استفانسون ، چنین ارتباطی وجود دارد و تأثیر آن منفی است- بدیگر سخن، هر چه ژن های « هوش» بیشتر باشد ، تعداد فرزندان آن شخص کمتر خواهد بود.
نکته جالب آن است که بدلیل نامعلومی این تأثیر بطور کامل ناپدید شد، البته اگر جوانان بین سن 23-22 در گروه گنجانده نشوند. بطور متوسط اگر آن تعداد از ساکنان ایسلند در نظر گرفته شوند که در این کار تحقیقی شرکت داشتند، ناقلان ژن های « هوش» 6 درصد کمتر از باقی افراد بچه دار شده اند.
اگر این کشف به زبان زیست شناسی ترجمه شود، با هوش بودن در معنای تکاملی مضر است — بچه های والدین با هوش، فرزندان کمتری بدنیا خواهند آورد و اغلب بدون داتشن فرزند می میرند. از اینرو پس از مدتی افراد « با هوش» جای خود را بطور کامل در اختیار رقبای خود با سطح متوسط هوش و موفق تر از نظر زاد و ولد و جلب جنس مخالف خواهند گذاشت. این روند را می توان هم اکنون مشاهده کرد — نسبت افراد « باهوش» در مقایسه با سال 1990 کاهش یافته است.