اکثر دانشجویان مسلمان (59 درصد) دانشکده های تربیت معلم در آلمان تئوری تکامل را نفی می کنند. گروه دانشمندان در تحقیقات خود تحت عنوان « جهان بینی در آلمان» به نتیجه مذکور رسیدند. فقط 41 درصد با « تئوری تکامل — تئوری شناخته شده علمی» موافق هستند.
شکاف آشکار است: زمانی که 80 درصد اعضای کلیسای انجیلی، کاتولیک ها و افرادی که خود را متعلق به هیچگونه کلیسایی نمی دانند به با اساس بودن تئوری علمی تکامل باور دارند ، بخش اعظم اعضای کلیساهای آزاد انجیلی و مسلمانان این تئوری را نفی می کنند. در بین دانشجویانی که تعلقی به هیچگونه کلیسایی ندارند ، 84 درصد این تئوری را قبول دارند که بالاترین شاخص است و در بین مسلمانان — 41 درصد که پایین ترین شاخص است.
پروفسور دیتمار گراف Dittmar Graf از دانشگاه « گیسِن» در مصاحبه با « اسپوتنیک» گفت: « تکامل حقیقتی است که نباید آن را نفی کرد. تئوری تکامل بشکل بسیار خوبی این حقیقت را توضیح می دهد. نفی آن مانند نفی واقعیت گرد بودن زمین است و اینکه گفته شود زمین مثل یک « دیسک» است. برداشت های نادرست و یا اینگونه نفی حقایق در چنین سطحی قرار دارد».
فاجعه در عرصه سیاست آموزش و پرورش
نظرسنجی در بین دانشجویان تربیت معلم که بعد از فارغ التحصیل شدن به آموزش بچه ها در مدارس خواهند پرداخت، برگزار شد. «گراف» متخصص زیست شناس متذکر شد که این افراد مسئولیت زیادی در ازای نسل آینده دارند.
«از آنجا که خوشبختانه درس ها در آلمان باید بر اساس علمی آموزش داده شوند، هر معلم باید کشفیات علمی را به زبان ساده اما شکل صحیح علمی به محصلان منتقل کند. عقیده شخصی مردم نهایتا در رشته آموزشی جایی ندارد. مهم آن است که معلمان باید بشکل صحیح درس بدهند. البته نمی توان گفت معلمی که شخصا تکامل را نفی می کند بتواند آنطور که باید و شاید به بچه ها این موضوع را درس بدهد».
فیلسوف مایکل اشمیدت سالومون Michael Schmidt-Salomon در این خصوص اظهار نظر نمود. نماینده بنیاد « جوردانو برونو» که از بشر دوستی تکاملی حمایت می کند این واقعیت را که بسیاری از معلمان مسلمان تئوری تکامل را نفی می کنند «فاجعه در عرصه سیاست آموزش» نامید». نباید با این موضوع کنار آمد. کسانی که فرایند تکامل را درک نمی کنند ، نمی توانند روح و نص زمانِ تصویر انسان و جهان را درک کنند.
سرچشمه بدبینی علمی چیست؟
متخصص زیست شناس و مدیر اجرایی انستیتوی « گِسِن» آلمان معتقد است که دلیل اینگونه نفی تئوری علمی از یکسو با جامعه شناسی در ارتباط است و از سوی دیگر با درس های مدرسه.
« در آلمان درس های تکامل صاف و ساده ضعیف هستند. درس های تخصصی آنطور که باید و شاید در مدارس تدریس نمی شوند و یا خیلی دیر تدریس می شوند. درس های تکامل انسان در آلمان در آخر کلاس دهم و یا قبل از امتحانات آخر سال به عنوان جزئی از زیست شناسی تدریس می شوند. در کلاس های ابتدایی ، محصلان هیچ چیز در باره تکامل انسان نمی دانند و فقط در درس دینی تا حدودی با اساطیر خلق جهان آشنا می شوند. به نظر من نباید از بروز مسأله در خصوص پذیرش تئوری علمی تکامل تعجب کرد. من درخواست می کردم بسرعت درس تکامل را در مدارس ابتدایی هر چه سریعتر شامل کنند. برای بچه ها نیز جالب خواهد بود و آنها می خواهند این موضوع را بدانند. اما هنوز این درس جزئی از برنامه درسی هیچ مدرسه ابتدایی نشده است».
گروه « گراف» موضوع علاقه محصلان ابتدایی به تئوری تکامل را نیز در تحقیقات خود آشکار ساخت.
تمام دانشجویان دانشکده های تربیت معلم باید دوره های آموزشی و کلاس های درس تکامل، تئوری تکامل و زیست شناسی تکامل را بگذرانند. زیرا به عقیده « گراف» تکامل برای تفکرات ما که از چارچوب زیست شناسی فراتر می رود عواقبی خواهد داشت.
پژوهش های جدید که بر اساس داده های تحلیلی تهیه شده است به سال داروین اختصاص داشت که در سال 2009 بدین مناسبت در بین 1055 دانشجوی آلمانی دانشکده های تربیت معلم دانشگاه های « خیلدسهایم» ، « زیگِن» و « دورتموند» در خصوص ارزیابی تئوری تکامل به عنوان یک موضوع علمی انجام شده بود.
