همین یک سال پیش آقای دکتر ظریف محبوب ترین شخصیت سیاسی ایران به حساب می آمد اما امروزه بسیاری به خود اجازه می دهند که انواع و اقسام توهین ها را نثار وی کنند.
تجربه تاریخی ای که بسیاری از سیاست مداران ما در ایران تجربه کرده اند و هنوز هم ادامه دارد، کی زمان آن می رسد که همه با هم بگوییم بس است؟
وقتی سیاست مداری در راس کار وقدرت است همه به ستایش او می پردازند اما کافی است که شرایط یا اتفاقی پیش آید تا بسیاری از همان هایی که دیروز از این سیاست مدار تعریف و تمجید می کردند وی را از خاک کوچه پایمال تر کنند.
خدا وکیلی چند بار چنین اتفاق هایی را تجربه کرده ایم. من فقط بحث انتقادات امروز به دکتر ظریف را مطرح نمی کنم.
بحث بنده در این مقاله بحث برجام نیست، حد اقل می توانم سرم را بلند کنم و بگویم شاید اگر به مقالات بنده نگاه کنید بسیاری از ماجراهایی که امروزه با آن مواجه هستیم را زمانی که همه داشتند مجیز برجام را می گفتند مطرح کردم و بسیاری از انتقادات را که بسیاری از دوستان امروزه مطرح می کنند همان روزهایی که همه مست امضا و اجرای برجام بودند مطرح کردم.
بر اساس تجربه کاری خود به عنوان یک روزنامه نگار می دانم که تاریخ دائم تکرار می شود و در معادلات سیاسی همیشه مثل ریاضی حساب کتاب دو دو تا چهارتا است و فرمولش تغییر نمی کند و علیرغم اینکه خودم مثل دیگر ایرانی ها علاقه داشتم که بسیاری از اتفاقات پیش آید اما مطمئن بودم که ماجرا اینگونه که ما دلمان می خواهد نخواهد بود چون چهارچوب ها تغییر نکرده بود.
مشکل ما ایرانی ها این است که هنوز یاد نگرفته ایم مردانه با یکدیگر به مقابله بپردازیم و مرز منافع عمومی خود و مملکت خود در مقابل خصومت فیما بین خود را نمی توانیم تشخیص دهیم.
همیشه هم تلاش می کنیم که مشکلات را گردن دیگران بیاندازیم و هیچ وقت اینقدر مردانگی نداریم که خود اشتباهات خود را گردن بگیریم.
بسیاری از سیاست مداران ما هم متاسفانه یا مشاوران خوبی ندارند یا اینکه نمی دانند چه چیزی را کی و در چه زمانی باید مطرح کنند.
بنده زمانی که دولت آقای روحانی سر کار آمد در محافل مختلف از دوستانی که به وی نزدیک بودند خواهش کردم که بحث تاثیر توافق هسته ای بر آینده ایران را حد اقل تا زمان رسیدن به توافق هسته ای به حد اقل برسانند چون قطعا دشمن این مسایل را رصد خواهد کرد و وقتی می بیند که همه چیز را به برجام بند می کنیم تلاش خواهند کرد بیشترین سوء استفاده را از گفتگو با ما انجام دهند و قطعا مذاکره کنندگان ما نیز در فشار روحی روانی خواهند بود تا از مذاکرات نتیجه بگیرند چون وعده و وعید های زیادی به ملت داده شده و توقعات بالا رفته واگر این برجام به نتیجه نرسد همه نا امید خواهند شد، و در این حین ممکن است طرف مقابل بتواند امتیازاتی بگیرد و یا اینکه کارهایی انجام دهد که مذاکره کنندگان ما از آن مغفول می مانند.
اما متاسفانه برخی متصور بودند که با تبلیغات در مورد گفتگوهای ایران با 1+5 فضای اجتماعی را آماده پذیرش نتیجه مذاکرات می کنند و به این روند تبلیغاتی ادامه دادند و دیگر همه می بینیم چه شد.
به هر حال امروزه سیاستمداران در حال پس دادن تاوان این سیاست تبلیغاتی خود می باشند و خود نیز متوجه شده چون توقعات جامعه را بالا برده اند توان پاسخگویی به این توقعات را ندارد.
علیرغم اینکه خود بنده در موارد زیادی انتقادات زیادی را نسبت به برجام مطرح کردم اما به عنوان فردی که با تعداد زیادی از مسئولین سیاسی در همه جناح ها از یکسو و دیپلمات ها و سفرای خارجی از سوی دیگر ارتباط دارم می توانم بگویم احد اقل ثمره برجام این بود که ما توانستیم همگرایی دشمنان بر علیه خودمان را بشکنیم و فضای یکپارچه متخاصم بر علیه ایران را از بین ببریم.
شاید این حد اقل نتیجه برجام بود اما نتیجه بسیار بزرگی به حساب می آید که با توجه به فضای سیاسی بین المللی که قبل از برجام بر علیه ایران نقش بسته بود ما به آن نیاز داشتیم.
بنده متصور هستم که باید با مردم رو راست بود وبه آنها گفت که نتیجه برجام همین بوده و فعلا توقعات دیگری از برجام نداشته باشند.
آقای ظریف هم در بسیاری از موارد اشتباه کرد که به حرف های آقای کری اعتماد کرد به هر حال به نظر بنده آینده ثابت خواهد کرد که دیپلمات های ما نیز برگه هایی در اختیار دارند که بعد ها رو خواهند کرد و نشان خواهند داد که پاسخ بد عهدی های مقابل را در جیب دارند، اما فعلا به مصلحت نیست که این برگه ها را رو کنند.
اینکه فردی با دولت مخالف باشد امری بسیار طبیعی است و هیچ اشکالی در آن نیست، افراد دیدگاه های مختلف دارند و حق دارند با یکدیگر مخصوصا در مورد مسایل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ، اجتماعی و… اختلاف نظر داشته باشند. بنده شخصا اعتقاد دارم منتقدین باید باشند تا دولت ها احساس نکنند که فاعل ما یشاء هستند و همیشه توجه داشته باشند که برخی در حال رصد فعالیت های آنها می باشند.
کلا تاریخ ثابت کرده که وجود منتقدین از دیکتاتوری جلوگیری می کند.
اما مساله ای که به نظر بنده باید مطرح شود این است که انتقاد هم شرط و شروطی دارد که باید همه به آن مقید باشیم به قول معروف در انتقاد هم باید مردانگی و مروت به خرج داد.
هم فرهنگ ایرانی ما چنین مساله ای را اقتضا می کند هم فرهنگ اسلامی ما.
حتی در جنگ ها هم ایرانی ها همیشه خنجر زدن از پشت به دشمن زدن را ننگ می دانستند چه رسد به خودی.
اینکه فردی بیاید و صحبت های خصوصی و محرمانه وزیر امور خارجه در جمع معتمد را رسانه ای کند نوعی خنجر از پشت زدن به خودی است.
من نمی دانم این فرد چه ذهنیتی برای انجام این کار داشت اما به نظر بنده بیشترین ضرر و آسیب از این رفتار را نظام و مملکت می خورند تا شخص وزیر امور خارجه یا حتی رئیس جمهوری.
خیلی ها ممکن است در محافلی و یا جلساتی مطالبی را بشنوند اما مصطلحا شنونده باید عاقل باشد که چنین مطالبی را کجا و برای چه بیان می کند.
در بسیاری از مواقع ممکن است مطالبی باشد که در راستای اهداف سیاسی فردی اشخاص باشد اما چون به ضرر منافع ملی است نباید آن را بیان کند.
اگر آقای ظریف مطلبی را در آن جمع مطرح کرده بیش از اینکه مساله اطلاع رسانی باشد درد دل با خودی بوده، خودی ای که باید محرم اسرار باشد نه خاله زنک آن هم خاله زنکی که گل به خودی بزند.
بنده به هیچ وجه قبول ندارم که هیچ مسئولی در مملکت بر علیه منافع ملی اقدامی به عمل می آورد (چون مملکت تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی و قضایی دارد و اگر هر مسئولی بلغزد این تشکیلات در رصد وی خواهند بود) بلکه معتقد هستند هر کدام بنا به دیدگاه های خودشان برای اهداف ملی عمل می کنند و ما به عنوان شهروند ایرانی مسئول هستیم که چه کسی را انتخاب می کنیم تا ما را نمایندگی کند. وقتی هم به دولتی رای دادیم، حال هر دولتی بخواهد باشد چه دولت آقای روحانی چه احمدی نژاد چه خاتمی چه رفسنجانی، باید بپذیریم که به دیدگاه های این طیف و جناح سیاسی رای داده ایم و تفویض اختیار کرده ایم که این سیاست پیش برود پس باید به انتخاب خود احترام بگذاریم.
فرهنگ سیاسی خودمان را باید تغییر دهیم و به انتخاب خود در دوره های مختلف احترام بگذاریم.
دیدگاه ها و سیاست های آقای روحانی و آقای ظریف از قبل معلوم بود و هیچ سیاست مداری و نخبه ای نمی تواند ادعا کند که نمی دانسته که برنامه دولت آقای روحانی برای گفتگو با دیگران چه بوده. مردم ایران هم آقای روحانی و دیدگاه های سیاسی وی را از قبل می شناختند و اکثریت نسبی مردم ایران که به وی رای دادند عملا تایید کردند که در آن شرایط مملکت حامی این سیاست وتفکر هستند. اگر ادامه این سیاست را قبول داشته باشند در انتخابات بعدی که چند ماه دیگر است مجددا به آن رای خواهند داد اگر هم نه به رقیب آن.
ولی تا آن زمان باید توجه داشته باشیم که خروجی این دولت نتیجه رای ما است و به رای اکثریت نسبی جامعه خود چه درست چه غلط احترام بگذاریم و منافع ملی را فدای منافع شخصی و جناحی نکنیم.
خصومت هم که داشته باشیم مرد باشیم
© Ruben SprichIranian Foreign Minister Mohammad Javad Zarif
© Ruben Sprich
اشتراک
یکی از اشکالات ما ایرانی ها در این است که همیشه یا از اینور بام می افتیم یا از آنور بام، انتشار بخشی از صحبت های خصوصی دکتر ظریف در کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بمبی بود که هفته اخیر در رسانه های ایران منفجر شد، اما به چه قیمت؟