همزمان با حضور وزرای امور خارجه وزرای دفاع سه کشور نیز جهت هماهنگی مسایل نظامی با یکدیگر در مسکو جلسه داشتند و همین مساله نشان می دهد که پشت پرده توافقاتی در حال انجام است و کشورهای مقتدر جهانی و منطقه ای از ادامه جنگ در سوریه خسته شده اند و تصمیم گرفته اند ماجرا را یک سره کنند.
در این اجلاس فقط ترکیه و ایران به عنوان بازیگران منطقه ای حضور داشتند و روسیه به عنوان ابر قدرت جهانی که حق وتوی تصمیمات شورای امنیت را نیز دارد دو بازیگر اصلی منطقه را دعوت کرده بود تا راه و چاره ای جهت پایان دادن به جنگ سوریه پیدا کنند.
بر کسی پوشیده نیست که ناکامی اجلاس های قبلی در ژنو به دلیل تعدد منافع کشورهای حامی تروریست ها و وابستگی هر کدام از مخالفان دولت سوریه به کشورهای دیگر بود. کشورهایی که هر کدام منافعی داشت و نمایندگان به ظاهر سوری آنها بیش از اینکه به دنبال حل مشکل مردمان سوریه باشند به دنبال تامین منافع حقوق دهندگان به آنها بودند.
علیرغم اینکه کشورهای غربی و ایالات متحده و سازمان ملل دم از تلاش برای تامین دمکراسی در کشورهای دیگر می زنند اما از بدو جنگ سوریه حاضر نشدند به ابتدایی ترین گزینه دمکراسی یعنی انتخابات پایبند باشند و از همان ابتدا تلاش کردند نظر خود را بر ملت سوریه تحمل کنند نه اینکه حرف مردم سوریه را بشنوند.
بنده اینجا در صدد دفاع از بشار الاسد یا حکومت سوریه نیستم اما هیچ منطقی حکم نمی کند که افرادی در یک کشور حق داشته باشند کاندیدای انتخابات شوند که از قبل مزدور بودن آنها برای دیگر کشورها عیان باشد و شخصیت های سیاسی مورد علاقه مردم به زور کشورهای خارجی حذف شوند.
امروزه هیچ کس نمی تواند انکار کند ایستادگی ارتش و مردم سوریه دلیل اصلی بقای حکومت این کشور است و اگر مردمان این کشور از دولت و حکومت خود حمایت نمی کردند فرجام سوریه شبیه فرجام لیبی بود، ایران — روسیه و جبهه مقاومت فقط در شرایطی به کمک دولت قانونی سوریه شتافتند که ارتش بیش از 80 درصد سنی مذهب این کشور از فرمانده علوی خود سالها حمایت کرد.
علیرغم اینکه ممکن است برخی مخالف بشار الاسد و حکومت وی باشند اما حمایت مردمی از او نشان داد که اکثریت مردم سوریه از جمله سنی مذهبان پشتیبان او هستند و به همین دلیل هم هست که کشورهای خارجی اصرار دارند انتخابات آتی بدون حضور وی و یارانش برگزار گردد.
حمایت ایران و روسیه از حکومت بشار الاسد در شرایطی انجام شد که بحث درگیری های داخلی سوریه از درگیری مخالفین دولت با دولت فراتر رفت و کشورهای خارجی به سوریه لشکر کشی کردند.
طبق گزارش سازمان ملل جنگجویانی از 84 کشور در حال جنگ بر علیه دولت سوریه هستند و چندین هزار افسر و کارشناس غربی و عربی و ترک اینان را همراهی می کنند. انواع و اقسام تسلیحات تحریم شده بین المللی در اختیار دشمنان مردم سوریه قرار گرفته و رسانه های غربی با تمام امکانات از آنان حمایت می کنند.
با این شرایط تنها راهکار حل بحران سوریه توافق بازیکنان اصلی منطقه ای برای شکستن پای بازیکنان نفوذی — برخورد با گروه های تروریستی و بازکردن فضای گفتگو میان دولت سوریه و مخالفان واقعی آن به حساب می آید.
ترکیه که معبر اصلی این گروه ها به سمت سوریه به حساب می آید امروزه متوجه خطر وجود این گروه ها چه درخاک سوریه و عراق چه در خاک خود شده.
همین ماجرا دلیل اصلی حضور حزب الله لبنان و ایران و روسیه و جنگجویان عراقی در سوریه بوده و هست.
بلاهایی که امروزه بر سر مردم عراق می آید به این دلیل است که عراقی ها پیش گیری نکردند و تروریست ها توانستند از سوریه وارد خاک عراق شوند. اگر حزب الله لبنان هم برای پیشگیری وارد جنگ سوریه نمی شد و تروریست ها را از خاک لبنان دور نمی کرد قطعا امروزه لبنان هم فضای بازی این تروریست ها بود و بسیاری از لبنانیان از مسلمانان گرفته تا مسیحیان امروزه توسط این تروریست ها یا سلاخی شده بودند یا به عنوان برده خرید و فروش می شدند.
با توجه به اینکه هدف اصلی این تروریست ها رسیدن به خاک ایران بود ایرانی ها هم مجبور بودند تروریست ها را از مرز های مجازی خود را دور کنند و به جنگ با تروریست ها در دور دست یعنی سوریه بپردازند.
روسیه هم به ناچار مجبور شد وارد گود سوریه شود. علیرغم توافقات امنیتی که روسیه با سوریه داشت اما روسیه تصمیم نداشت وارد باتلاق سوریه شود ولی با توجه به اینکه بسیاری از تروریست های روس مخصوصا چچن تبارها در حال آموزش در سوریه جهت انجام عملیات تروریستی در روسیه بودند این کشور هم مجبور بود آنها را در سوریه مهار کند و اجازه ندهد اینان به سمت روسیه حرکت کنند.
به هر حال اینان یعنی روسیه — ایران — حزب الله و نیروهای دیگر حامی دولت سوریه با دعوت رسمی دولت یک کشور مستقل عضو سازمان ملل وارد این کشور شده اند و طبق همه قوانین بین المللی تا زمانی که دولت قانونی سوریه احساس نیاز کند اینان آنجا حضور خواهند داشت تا بدعت جدیدی که برخی کشورهای غربی تلاش دارند جا بیاندازند جا نیافتد.
بر اساس این بدعت کشورهای غربی تلاش می کنند برخی مخالفین در کشورهای مخالف خود را تحریک کنند تا نوعی شورش به پا کنند و سپس با استفاده از مزدوران خود جنگی به پا می کنند و دولت منتخب مردم این کشورها را سرنگون می کنند.
این کار را در برخی کشورها امتحان کردند و جواب داد و شاید بتوان از اکراین ولیبی به عنوان نمونه های بارز جدید که اکثر خوانندگان احتمالا به یاد دارند نام برد.
اگر اینان در سوریه به موفقیت می رسیدند قطعا همین تجربه را در کشورهای دیگر پیاده می کردند و بسیاری از کشورهای جهان شاهد جنگ و خونریزی می شدند.
مقاومت ایران و روسیه و سوریه در قبال این طرح نه فقط سوریه بلکه بسیاری دیگر از کشورها را از دچار شدن به ماجرای مشابه نجات داد.
قرار بود این طرح در ایران سال 1388 اجرا شود اما ابتر ماند وبسیاری شاید متوجه نبودند که سوریه- ترکیه — اردن — عراق- مصر و… در نوبت بعدی این طرح بودند و سالها طول کشید تا ترکها متوجه ماجرا شوند اما امروزه تلاش دارند خود را نجات دهند.
حال برای اینکه ایران و روسیه بتوانند تیر خلاص را بر این نقشه شوم بزنند با ترکیه دور هم نشسته اند و با حذف همه بازیکنانی که ممکن است اخلال در روند صلح در سوریه ایجاد کنند به تصمیم گیری پرداخته اند.
مرحله بعدی برگزاری نشست میان دولت سوریه و مخالفین "سوری" آن خواهد بود. تا آن زمان هم وزرای دفاع روسیه و ایران و سوریه برنامه هایی را پیاده خواهند کرد تا هر گروه یا تشکیلاتی که با این روند صلح مخالفت کند یا بخواهد ناهنجاری بوجود آورد دست جمعی برخورد کنند و از گردانه خارج کنند.
می ماند مخالفین غیر "سوری" دولت سوریه که پس از به توافق رسیدن دولت سوریه و مخالفان تکلیف آنها با حمله نظامی و ریشه کن کردن روشن خواهد شد.
آقای لاوروف وزیر امور خارجه ایالات متحده را در جریان گفتگوها وتوافقات سه کشور محوری قرار داد و علیرغم اینکه توقعی نیست دولت مصطلحا "لنگ" آمریکا کمکی انجام دهد (معمولا در ایالات متحده در دوره تغییر رئیس جمهوری به رئیس جمهوری قبل نام "اردک لنگ" اطلاق می گردد) اما همه خواهان آن هستند که این دولت در روند صلح سوریه سنگ اندازی نکند و همپیمانان خود که حامی تروریست ها در سوریه هستند را مجاب کند تا دست از سر این کشور بردارند.