در این سند یک تعداد اشتباهات هست مثلاً خبرگزاری ریا نووستی کانال تلویزیونی نامیده شده است
پیشنویس قطعنامه در سایت اتحادیه اروپا منتشر شده و در آن گفته شده که روسیه از طیف وسیع وسایل از جمله بنیاد های ویژه («جهان روس»)، کانال تلویزیونی چند زبانی (راشیا تودی، ریا نووستی) و خبرگزاری هایی مانند اسپوتنیک و اتحادیه های اجتماعی و مذهبی (کلیسای ارتدکس) و رسانههای اجتماعی و ترول های اینترنتی برای حمله به ارزشهای غربی و تجزیه اروپا و تأمین حمایت از خود و ایجاد این تصور که کشور های اروپای شرقی در اتحادیه اروپا ناکام ماندند استفاده می کند.
پیشنویس قطعنامه بعنوان استراتژی جهانشمول مبارزه با تبلیغات کشور های ثالث، از اتحادیه اروپا دعوت کرده که در ساختار سرویس سیاست خارجی اروپا یک شعبه اختصاصی دارای «پرسنل و بودجه لازم» تشکیل شود. در این رابطه نمایندگان پارلمان اروپا از کمیسیون اروپایی و کشور های عضو فرا میخوانند که در آماده سازی روزنانه نگاران و ایجاد پایههای خبری مستقل برای تبادل تجربه و اطلاعات شرکت کنند.
این سند برای بررسی و تصویب آن از سوی اتحادیه اروپا بعنوان یک مؤسسه، گذاشته خواهد شد.
کریل کوکتیش عضو شورای خبرگان و مشاوران سیساسی، دانشیار ارشد کرسی مطالعه تئوری سیاسی انستیتوی روابط بینالمللی و مناسبات اقتصادی مسکو بر آن است که هدف این سند بیاعتبار کردن رسانههای روسیه است. وی در مصاحبه با اسپوتنیک چنین گفت:
«این حملات در درجه اول گویا آن است که تبلیغات غربی موثق نیست. بر هیچکس پوشیده نیست که تأمین پولی رسانههای غربی قابل مقایسه با دیگران نیست و کارزار خبری آنها جنبه تجاوزکارانه دارد. قطعنامه اتحادیه اروپا شکل تبلیغی داشته و هدفش بیاعتبار کردن برنامههای رادیو تلویزیونی روسیه و تعمیق قطب گرایی میان اروپا و روسیه است».
به عقیده کوکتیش، کارزار خبری غرب علیه رسانههای روسی تنها سبب بالا رفتن حیثیت آنها شده است. این سیاستشناس گفت:
«وقتی روشن میشود که رسانههای ما تا این اندازه وزین و مقتدر هستند، طبعا علاقه به آنها بیشتر می شود. از سوی دیگر معلوم میشود که آن روال ها و الگوهایی که تبلیغات غربی سعی دارد به خورد اروپاییان بدهد هر روز بیشتر از سوی آنها بعنوان الگو های مشکوک و فاقد اعتبار تلقی می شوند. سقوط اعتبار به رسانههای غربی به تلاشهای انجام قطب گرایی بیشتر در میان آنها منجر می شود. این تلاشها آبستن از دست دادن اعتبار به این رسانهها است. حالا هم وقتی به پیشرفت سیاسی در کشور های اروپایی نگاه کنیم میتوانیم شاهد این جریان شویم».