کشورهای حاضر در بازار نفتی نیز از این ایده حمایت به عمل آوردند، به غیر از ایران. تهران تمایلی ندارد بالابردن قیمت جهانی نفت استخراج را پایین بیاورد. چرا؟ پیامدهای آن چه خواهند بود؟ ولادیمیر ساژین تحلیل گر اسپوتنیک و کارشناس مسایل سیاسی در حوزه خاورمیانه در این باره توضیح می دهد.
«ایران چند دلیل برای تعلل دارد. اولا، قیمت کنونی نفت یعنی 50-40 دلار به ازای هر بشکه برای ایران مناسب است. به گفته محسن قمصری مدیر روابط بین الملل شرکت نفت ملی ایران قیمت کنونی نفت قابل قبول است، زیرا هزینه استخراج برای شرکت ملی کمتر از 10 دلار به ازای هر بشکه است. طبق آمار منابع بین الملل ایران برای هر بشکه نفت 5 دلار هزینه می کند».
موضوع دوم که ولادیمیر ساژین مطرح می کند این است که ایران چندین مرتبه تکرار کرده که می خواهند به سطح پیش از تحریم ها برسد، یعنی 4،2 تا 4،3 میلیون بشکه در شبانه روز. در حال حاضر سطح استخراج نفت در ایران 3،7 میلیون بشکه در شبانه روز است. ضمن اینکه حجم متوسط صادرات نفت از ایران حدود 2،2 میلیون بشکه در شبانه روز است وپیش از تحریم ها در سال 2012 نیز 2،35 میلیون بشکه در شبانه روز بوده. انتظار می رود که این ارقام تا اوایل سال بعد در جمهوری اسلامی به تحقق برسند.
لازم به ذکر است که در حال حاضر ایران عملا به حجم استخراج و صادرات نفت پیش از تحریم های اقتصادی دست پیدا کرده است. با این حال تهران قصد ندارد وارد برنامه راکد کردن استخراج نفت بشود. آقای قمصری می گوید که ایران آماده مذاکره این موضوع در دیدار غیررسمی وزرای کشورهای اپک تدر حاشیه نشست بین المللی الجزیره نیست. این نشست روز 28 سپتامبر برگزار می شود.
احتمالا، تهران می خواهد خود را با این قیمت پایین وفق بدهد. طبق پیش بینی های هلدینگ بانکی مورگان استنلی، قیمت نفت درسال 2017 به 55-35 دلار در ازای هر بشکه می رسد. شاید حتی با نوسان بسیار کمتر روی 49 دلار به ازای هر بشکه ثابت شود.
اما به هر صورت متخصصین خود را برای قیمت پایین نفت آماده می کنند و شاید دیگر هیچ وقت نفت گران نشود. اما چرا؟
امروز خط قرمز برای قیمت نفت 50 دلار به ازای هر بشکه است که چاه های نفت شیل امریکا هم بعد از آن وارد بازار می شود. ورود این نفت باعث افت سریع قیمت می شود و نفت شیل دوباره به عقب رانده می شود. این شرایط تا زمانی ادامه پیدا می کند که فناوری استخراج نفت شیل منجر به افت قیمت نخواهد شد و طبیعی است که خط قرمز قیمت به سمت پایین یعنی افت قیمت حرکت می کند.
موضوع جالب توجه این است که این جریان خود را اثبات کرده. قیمت استخراج نفت شیل در امریکا در برخی میادین تا 20 دلار به ازای هر بشکه پایین آمده و به قیمت استخراج نفت معمولی نزدیک شده. این شرایط به ما نشان می دهد که فناوری استخراج نفت شیل رو به پیشرفت است و اگر در سال 2012 قیمت استخراج نفت به این روش حدود 100 دلار بود، در عرض 4 سال تقریبا تا 5 برابر کاهش پیدا کرده است.
در چنین شرایطی ایران سعی دارد خود را نگه دارد و حتی سهم خود را در بازار جهانی نفت حفظ کند. ضمن اینکه تهران به امید قیمت بالای نفت نیست و سعی می کند از حجم صادرات کسب درآمد کند و نه از راه کم کردن یا راکد کردن استخراج. ایران به دنبال بالابردن حجم استخراج و صادرات است. این دلیل سوم نشان دهنده شک و تردید جمهوری اسلامی ایران نسبت به راکد کردن نفت است.
فعلا با تردید به این مساله نگاه می کنند.
واضح است که ایران به بالاترین سطح استخراج نزدیک می شود و زیرساخت های نفتی حاضر و سرمایه های موجود نیز به ایران کمک می کنند. به همین خاطر، اگر صحبت از آینده نزدیک در میان باشد، گزینه های دیگری هم در میان است. اما حتی اگر تهران به مسکو و ریاض ملحق شود، غیر از آنها بازیکنان دیگری هم در بازار نفت هستند. هیچ کدام از بازیکنان نفتی صحبتی درباره همکاری آتی نکرده اند، اما از طرفی، گام های مشخصی هم برداشته نشده است. راکد کردن استخراج نفت فقط یکی از راه های تاثیر گذاری بر بازار است.
تحلیل گران می گویند که هرکه بیشتر نفت استخراج می کند، در آینده هم بر حجم استخراج خواهد افزود و از میادینی استخراج می کنند که قیمت را پایین بیاورد. هیچ کس نمی خواهد با این نیت از بازار بیرون برود که برای سایرین شرایط بهتر بشود. همه به دنبال منافع بازاری خود هستند و بیشترین حجم را به بازار روانه می کنند و تخفیف های خوبی هم روی نفت خود می دهند.
پیامدهای این کار چیست؟
رای کشورهای صادرکننده نفت، چشم انداز این کار خوب نیست. موضوع فقط نفت شیل نیست. در تمام دنیا روی ایجاد منابع جایگزین انرژی برای نفت به طور فعال و موثر کارهایی در حال انجام است، ضمن ایکه این کار از توجیه اقتصادی هم دارد. انرژی هسته ای و انرژی قابل بازیافت مانند خورشید، باد و دریا و همچنین سوخت هیدروژنی می توانند جایگزین نفت بشوند. حتی ذغال سنگ هم یک منبع انرژی است که امروزه تقریبا فراموش شده. فناوری های امروز به ما امکان تاسیس نیروگاه برق ذغالی را می دهند که برای محیط زیست هم بهتر است و به طور موثری جایگزین ایستگاه های نفتی و گازی می شود. استفاده از این انرژی ها در ایستگاه ها امروز مورد توجه قرار گرفته، زیرا ذغال سنگ فراوان و ارزان است. این اتفاقات در آینده نزدیک رخ می دهد.
باید بحران انرژی سال های 74-1973 را به خاطر بیاوریم. آن زمان قیمت نفت مانند امروز پایین نیامد، بلکه به شدت بالا رفت. قیمت نفت 4 برابر گران شده و از بشکه ای 3 دلار با احتساب تورم آن زمان به 12 دلار رسید. دنیا برای این افزایش قیمت آماده نبود. بلافاصله اقداماتی برای صرفه جویی اتخاذ شد و صنایع ماشین سازی دنیا اهم توجه را به تغییر سیستم برای تولید ماشین های به صرفه گذاشتند. جستجو برای پیدا کردن منابع جایگزین انرژی همان زمان آغاز شد.
به عبارتی بحران نفتی سال 1973 پیامدهای زیاد در دنیای علم و اقتصاد و انرژی و صنعت به دنبال داشت که برخی کوتاه مدت و برخی بلند مدت بودند. بحران منجر به وقوع تحولات جدی در بسیاری حوزه ها شد.
ولادیمیر ساژین در پایان تاکید می کند که امروزما در آستانه فرایندهای مشابه هستیم.