آمار « لوادا- سنتر» در بین 1600 نفر از ساکنان 137 نقطه مسکونی روسیه، در موضوع روابط خانوادگی، نظرسنجی به انجام رساند.
معلوم شد طی 24 سال گذشته، تعداد افرادی افزایش یافته است که معتقدند روابط خانوادگی در روسیه بهبود یافته است. در سال 1993 میلادی فقط 6 درصد پرسش شدگان چنین جوابی دادند و در ماه ژوئیه سال 2016 میلادی 27 درصد پرسش شدگان چنین پاسخی را انتخاب کردند.
با وجود این، برخورد نسبت به زندگی با والدین بطور ریشه ای تغییر کرده است. اگر در ماه ژانویه سال 2003 ، 41 درصد پرسش شدگان معتقد بودند که فرزندان آنها در سن 25-18 سال که ازدواج نکرده اند باید با والدین خود زندگی کنند، در ماه ژوئیه سال 2016، فقط 30 درصد پرسش شدگان با این عقیده موافقت کردند و 60 درصد اهالی روسیه، زندگی جدا از خانه پدری را انتخاب کردند.
آلا تیندیک کارمند ارشد علمی انستیتوی آنالیز اجتماعی و پیش بینی « خیگس» آکادمی علوم روسیه در این خصوص گفت: « در سراسر جهان گرایش « تنها زیستی» مشاهده می شود و روسیه از این نظر یک کشور منحصربفرد نیست. خانواده ها کوچکتر می شوند و خانواده های چند نسلی به گذشته می پیوندند.در عین حال سنی که فرزندان خانه والدین را ترک می کنند افزایش می یابد. قبلا در سن 17-16 سالگی خانه پدری را ترک می کردند و حالا دیرتر. علت آن است که اکنون تغییراتی در زندگی رخ داده است و دوران تحصیلات جوانان طولانی تر شده است. تحصیلات عالی عمومی شده است و با توجه به تقسیم آن به دو دوره لیسانس و فوق لیسانس، دریافت مدرک تحصیلات عالی به 6 سال افزایش یافته است. تا وقتی جوانان درس می خوانند و بیکارند، بهترین جا برای سکونت ، خانه والدین است».
به گفته آلا تیندیک، یکی دیگر از عواملی که در این خصوص نقش مهمی ایفا می کند، امکان خرید آپارتمان و یا اجاره آن است که در روسیه کنونی بیش از زمان شوروی است.
دلایلی که پرسش شدگان در باره ترک خانه والدین ابراز کردند جالب است.
68 درصد پرسش شدگان اطمینان دارند که با ترک خانه « بچه ها مستقل تر می شوند و احساس مسئولیت در قبال اعمال خود را یاد می گیرند و می توانند تصمیم بگیرند». 36 درصد پرسش شدگان گفتند که با ترک خانه « بچه ها یاد می گیرند سریعتر به استقلال مالی دست یابند و کاری برای خود پیدا کنند». به اعتقاد 15 درصد پرسش شدگان، « با ترک خانه والدین، بچه ها از کنترل سخت و شدید والدین خلاص می شوند که باعث کاهش درگیری بین آنها می شود». و به عقیده 11 نفر دیگر، « زندگی مستقل باعث آن می شود تا بچه ها با دقت بیشتری به توصیه ها و پیشنهادات والدین توجه کنند».
جالب آن است که جنبه مالی در روابط نسل ها اصلا نقش اول را بازی نمی کند.
الکساندر آسمولوف، رئیس کرسی روانشناسی دانشکده روانشناسی دانشگاه دولتی مسکو، پروفسور منتخب دانشگاه دولتی مسکو، دکتر علم روانشناسی و آکادمیسین آکادمی علوم پزشکی روسیه معتقد است که ما اکنون در وضعیت دگرگونی اعصار و رشد و توسعه روابط بین نسل ها قرار داریم.
« در چنین وضعیتی، جوانان همیشه آن مدل موفقیت در زندگی را انتخاب نمی کنند که برای نسل ارشد آشنا و قابل درک است. در بین این مدل های موفقیت، هر چه بیشتر به « استقلال شخصیتی» و « زندگی مستقل» برخورد می کنیم. با وجود مشکلات زیاد، جوانان دنیای خود را می سازند. از اینرو این را نمی توان اعتراض و یا شکاف دانست. از جنبه وضعیت بین نسل ها و اجتماعی — روانشناسی، این مدل را می توان تلاشی برای پرواز و پیمودن راه خود نامید. بهرحال این پرواز در سن 17-16 سالگی شروع نمی شود. اکنون ما در وضعیت پاره شدن ارتباط بین زمان و نسل ها قرار داریم. با توجه به نتیجه تحقیقات « لوادا — سنتر»، از نقطه نظر مواضع ناستالوژی، این یک نتیجه به حد کافی غم انگیز است. اما تغییرات دقیق ارزش های جوانان ما در پشت آن نهفته است. بزرگسالان نیز مخالف زندگی مستقل جوانان نیستند زیرا انگیزه دقیق محرک نسل جوان برایشان محسوس است. نسل ارشد درک می کند که راهی دیگر به تشنج خواهد انجامید».