در جهان غرب، آسیا به عنوان سرزمینی پنداشته می شود که در آنجا اقوام پرجمعیت و متعدد، هم از نظر نژاد های مختلف و هم از نظر تعداد افراد متعلق به هر نژادی، ساکن هستند. جای تعجب نیست، زیرا بیش از 60 درصد ساکنان زمین سهم آسیاست. مورخان روم باستان نیز به ازدحام جمعیت در کشورهای شرق توجه نشان می دادند. اما بزودی این وضع می تواند بطور ریشه ای تغییر کند. بر طبق نتایج تحقیقات دموگرافیکی، جمعیت آسیا از جمله جهان اسلام با خطر کاهش شدید روبروست.
مسأله در کاهش زاد و ولد نهفته است. اروپا مدتها قبل با این پدیده مواجه شد، اما در شرق این پدیده دوران اخیر است. بیائید ببینیم علت این گرایش چیست؟
باصطلاح « ضریب باروری» یکی از مهمترین شاخص های دموگرافی است. این ضریب گویای تعداد فرزندانی است که زن بدنیا آورده است. یعنی تعداد فرزندانی که زنان در این یا آن کشور در عمر خود بدنیا می آورند. این ضریب برای تولید مثل آتی ساکنان نباید زیر 2,1 باشد. اگر زیر این سطح باشد، کاهش جمعیت رخ خواهد داد و اگر بالای این سطح باشد نشانه افزایش جمعیت است. اگر قبلا خانواده های پر اولاد در سراسر جهان یک نمونه عادی بود، حالا وضع تغییر کرده است. در اروپا، بهترین وضعیت در خصوص زاد و ولد در انگلستان و فرانسه به ثبت رسیده است، اما حتی در این دو کشور نیز « ضریب باروری» به سطح ضروری برای شاخص تولید مثل جمعیت نمی رسد. در روسیه این ضریب 1,8 در ازای هر زن است. افزایش جمعیت در کشورهای اروپایی سالهاست که به حساب مهاجران صورت می گیرد. تا چندی پیش خانواده های پر اولاد یک نمونه عادی در سراسر جهان بود. چه اتفاقی افتاده است؟
گروهی از متخصصان، تغییرات ساختاری اقتصاد را دلیل کاهش زاد و ولد می نامند. تا قبل از مرحله صنعتی سازی، خانواده ها به کشاورزی و زراعت اشتغال داشتند و هر فرزند جدید به تحکیم رفاه اقتصادی خانواده کمک می کرد. آموزش بچه ها از دوران خردسالی آغاز می شد و پس از مدتی فرزند جدید خانواده مبدل به یک کارگر خوب می شد و خانواده می توانست به تولید محصولات بیشتر بپردازد. در جامعه کنونی، والدین سعی می کنند امکان تحصیل عالی را برای هر یک از فرزندان خود تأمین کند. در اروپا و بسیاری از شهرهای آسیایی جوانان پس از پایان تحصیلات در سن 24-22 سالگی فعالیت کاری خود را آغاز می کنند. تا رسیدن به این سن، والدین خرج آنها را تأمین می کنند. از اینرو فرزندان که قبلا منبع رفاه اقتصادی برای خانواده بودند به یک بار سنگین مبدل می شوند. خانواده هایی می توانند اولاد زیاد داشته باشند که یا از رفاه مالی خیلی خوبی برخوردارند و یا اصلا به فکر آینده فرزندان خود نیستند.یک مسأله مهم دیگر، سبک زندگی جامعه معاصر غرب است که از طریق رسانه های غربی و فیلم های سینمایی تا حدودی بصورت پنهان در شرق گسترش یافته است. این سبک زندگی ، مصرف زیاده از حد، لذت بردن از همه چیز و عدم قبول مسئولیت در ازای هر چیزی و هر کسی و زندگی فقط به خاطر خود را تبلغ می کند. در چنین سیستم ارزش ها، کودکان بار اضافی و غیر ضروری و دلیل خرج های اضافی هستند که شخص ترجیح می دهد صرف سرگرمی های بیشتری برای خود کند.
هر چند عجیب به نظر می رسد، حتی تحصیلات بر وضعیت دموگرافیکی تأثیرگذار است. اگر قبلا جوانان زود ازدواج می کردند و بچه دار می شدند، حالا، آنها ابتدا تحصیلات عالی کسب می کنند ، بعد می خواهند زندگی مستقل خود را شروع کنند و به مقام و سمتی در شغل و حرفه خود برسند. از این رو تولد کودک به سن 35-30 سالگی موکول می شود. طی این مدت بدن انسان می تواند دچار تغییرات زیادی بشود. از اینرو همه خانواده ها نمی توانند از سعادت بچه دار شدن برخوردار بشوند. خرید خانه برای خانواده جوان در شرایط زندگی شهری مبدل به یک مسأله بزرگ می شود.
آمار موجود گواه آن است که افت دموگرافیکی ارتباط مستقیم با سطح تحصیلات دارد. هرچه درصد افراد تحصیلکرده در کشور بیشتر باشد، سطح زاد و ولد پایین تر است. عکس این واقعیت نیز وجود دارد. رفاه مالی هیچگونه تأثیری بر سطح زاد و ولد ندارد- در کشورهایی که سطح زندگی و تحصیلات ساکنان در آنجا پایین است و وضعیت ناگوار بهداشت و بی ثباتی سیاسی حاکم است، بالاترین سطح زاد و ولد به ثبت رسیده است- ضریب باروری در نیجریه — حدود 7، بروندی 6، مالی و سومالی نیز 6 و اوگاندا 5,9 است. اینها کشورهای آفریقایی هستند. وضعیت شرق چطور است؟ ضریب باروری در هند 2,6 است که هر چند کم است ولی برای افزایش جمعیت این کشور کافی است. حزب حاکم چین که مدت طولانی، سیاست « یک خانواده —یک فرزند» را تبلیغ می کرد، ضریب باروری برابر 1,6 است که از سطح ضروری برای تولید مثل ساکنان پایین تر است. این بدان معناست که جمعیت چین پس از مدتی شدیدا کاهش خواهد یافت. اینکه در حال حاضر جمعیت چین رشد می کند توضیح ساده ای دارد، زیرا تأثیر افت زاد و ولد فورا محسوس نخواهد بود. در جامعه تعداد کودکان کمتر می شود و نسل مسن بتدریج از دنیا می رود و به نظر می رسد که وضع روبراه است و رقم جمعیتی برای مدتی افزایش می یابد ولی در یک زمان مشخص حد نهایی سنی بروز می کند، نسل ارشد می میرد و تعداد جوانان خیلی کم می شود. در دوره پیر شدن جامعه، تغییرات سنگین اجتماعی مشاهده می شود ، زیرا بخش کوچکی از ساکنان مستعد بکار باید بار خرج گروه بزرگی از سالخوردگان را بر دوش بکشند.
در ژاپن وضع بدتر از چین است. ضریب باروری در ژاپن، 1,4 است و به ارزیابی متخصصان ژاپنی در رشته دموگرافی ، ساکنان این کشور در سال های نزدیک تا یک میلیون نفر در سال کاهش خواهد یافت. کره جنوبی نیز با ضریب باروری کمتر، با مسائلی در مقیاس بزرگتر روبرو خواهد شد.
آنچه به خاورمیانه و آسیا میانه مربوط می شود در اینجا وضع افغانستان بهتر از دیگر کشورهاست (با ضریب 5» و پاکستان ، حدود 3 و عربستان سعودی با ضریب 2,12 خوب است اما وضعیت دموگرافی ایران، ترکیه، آذربایجان، لبنان و قطر ایجاد نگرانی می کند. در این کشور سطح زاد و ولد پایین تر از سطح ضروری است. ایران با ضریب باروری حدود1,8 تقریبا به سطح اروپایی زاد و ولد رسیده است. پیداست، مقامات حکومتی ایران بموقع به این گرایش توجه نشان داده اند و برای رفع این گرایش خطرناک، گام های جدی برای تشویق زاد و ولد مانند ممنوعیت استفاده از وسایل جلوگیری از بارداری و وازکتومی و افزایش مدت مرخصی زایمان ، کمک مالی به والدین در ازای تولد کودک برداشتند. در سال گذشته تأثیر مثبت این اقدامات به ثبت رسید — زاد و ولد طی 23 سال اخیر رکورد برقرار کرد. بچه ها آینده هر کشوری هستند و ایران برای تأمین امنیت آینده خود باید به تحکیم این نتایج مثبت بپردازد و آن را به یک گرایش دراز مدت مبدل سازد.