طراحی جنگنده های نسل پنجم، یک هدف فوق العاده دشوار و گران قیمت است. هم اکنون یگانه جنگنده نسل پنجم که ارتش به آن مسلح است، جنگنده آمریکایی « اف-22- راپتور» است. از اواسط دهه 1990 قرن گذشته، آمریکا اجرای یک برنامه بلندپروازانه دیگر در خصوص ساخت هواپیمای — Lockheed Martin F-35 «لایتنینگ » II را شروع کرد که باید بهترین جنگنده جهان بشود.
آمریکا به عنوان ابرقدرت اقتصادی نتوانست از اجرای این پروژه بزرگ مقیاس به تنهایی برآید و جهت تأمین سرمایه ساخت آن چند کشور به این پروژه جلب شدند که در خرید آتی آن ذینفع هستند- کانادا، بریتانیا،ایتالیا، نیدرلند، ترکیه، استرالیا، نروژ و دانمارک. اما هزینه این طرح که دائما افزایش می یابد و مسائل عدیده دیگر که از سوی تولیدکنندگان جنگنده آشکار می شوند، باعث آن شد تا ریاست یکی از کشورها — کانادا در خصوص دورنمای شرکت آتی خود در این پروژه بیاندیشد.
ریاست کانادا به این موضوع فکر کرد که آیا خرج چنین مبلغ هنگفتی برای کشور ضروری است ( اجرای برنامه « اف-35 مطابق با ارزیابی های کنونی حدود یک و نیم تریلیون دلار خرج برمی دارد که سهم کانادا بیش از 0,6 میلیارد دلار است). این هواپیما مدام با مسائل فنی روبرو می شود، از جمله از کار افتادن دائمی تجهیزات پیچیده کامپیوتری آن. هواپیمای گران قیمت و نا مطمئن حتی از سوی سناتورهای آمریکایی مورد انتقاد قرار می گیرد و نشریه « نشنل اینترست» این طرح را در فهرست رتبه بندی ناموفق ترین جنگنده ها وارد کرده است.
اواخر سال 2015 میلادی، جاستین ترودو نخست وزیر کانادا در خصوص « اف-35» گفت: « جنگنده های دیگری با هزینه های کمتری وجود دارند که ما می توانیم از آنها استفاده کنیم». اما آمریکایی ها انتظار نداشتند که یکی از مهمترین شرکت کنندگان این پروژه تصمیم بگیرد از این برنامه خارج شود. از اینرو شرکت « لاک هِد مارتین» اعلامیه ای صادر کرد که آن را می توان شانتاژ دانست. ریاست شرکت اعلام کرد اگر کانادا از خرید این جنگنده خودداری ورزد، شرکت مذکور بالاجبار از همکاری با شرکت های کانادایی شرکت کننده در طراحی این پروژه خودداری خواهد ورزید و کارها را از کانادا به کشورهای دیگری منتقل خواهد کرد که در خرید این هواپیما ذینفع هستند. با توجه به این نکته که بیش از 100 شرکت کانادایی در پروژه « اف-35» اشتغال دارند، این تهدید زیاده از حد جدی است — تصمیم صرفه جویی در بودجه می تواند برای دولت کانادا، به ضررهای بزرگ اقتصادی و کاهش جای کار برای شهروندان کاناداد منجر شود.
تهدید شرکت « لاک هِد مارتین» تأثیر خود را گذاشت، زیرا اواخر ماه ژوئن دولت کانادا 33 میلیون دلار به عنوان ادامه شرکت در برنامه طراحی جنگنده جدید، پرداخت کرد.
این مورد گویای آن است که در شرایط کنونی همکاری تنگاتنگ و متقابل در جهان، تا چد حد می تواند کشورها را آسیب پذیر کند. موارد فشار بر کشورها جهت تغییر سیاست آنها بخوبی آشناست. از این روش در قبال ایران و روسیه استفاده شد. اما در مورد کانادا این یک پدیده جدید است، زیرا فشار بر کشور نه از سوی کشور دیگر و یا گروه کشورها، بلکه از طرف شرکت سهامی بزرگ وارد می شود. این امر می تواند نشانه ظاهر شدن عناصر جدیدی به غیر از کشورها در صحنه جهانی باشد و بدین ترتیب گواه تضعیف مفهوم حاکمیت کشور است که پایه و اساس سیستم حقوق بین المللی را تشکیل می دهد.
بعلاوه تهدید از طرف « لاک هِد مارتین» ما را به این فکر می اندازد که اگر تولیدکنندگان بزرگ فناوری نظامی می توانند یک کشور مستقل را تحت فشار قرار بدهد، دیگر جای تعجب نیست که درگیری های مسلحانه در جهان بیشتر شود.