دانش و سیاستگذاری بومی- جهانی، اشاره به دانش و سیاستگذاری دارد که ناظر بر ظرفیتها و چالشهای ملی- فراملی است و با توجه به ظهور همزمان صنعت ارتباطات و ظهور فضای مجازی و از سویی اهمیت یافتن و افزایش انفجاری منابع و متغیرهای اجتماعی فرامحلی ضرورت تغییر پارادایمی در رویکرد سیاستگذاری، برنامهریزی و تغییر روند در مواجه با امر بومی، فرابومی و فرامحلی را اجتناب ناپذیر نموده است. بی توجهی به این امر ممکن است سیاستگذاری های بومی و فرامحلی به ویژه در اقتصاد و سیاست را دچار به هم ریختگی و بی نظمی نماید.
حقیقتی که تـاكنون بـه تجربه ثابت گرديده، گوياي اين است كه نوسـانات قيمتـي و حتـي شـوكهـاي نرخ انرژی بهویژه نفت در بازار جهانی ماهيتي گذرا دارنـد و تحـولات قيمـت نفـت خـام در بازارهاي جهاني، هم براي قيمتهاي پايين و هم براي قيمتهاي بالا قابل تداوم نيست. پارامترهای متعدد تاثیرگذار و اغلب غیر قابل پیشبینی، بازار جهانی انرژی را از نظر ساختار و مختصصات عمومی منحصر به فرد نموده است. به طور خلاصه ميتوان گفت كه نوسانات نرخ انرژی از عوامل مختلفی نظير مباحـث فني و زیربنایی، ميزان تقاضاي جهاني، بازيگران بازار بورسهاي انرژی به ویژه نفت، وقـايع اجتمـاعي و سياسـي از قبيل انتخابات، جنگها، كودتاها، حملات تروريستي، انقلابها، عوامـل طبيعـي مانند طوفـان، زلزله و سایر حوادث غيرمترقبه، تصميمات سياسي كشورهاي توليدكننده و مصرفكننده نفت خام در تغيير ميزان عرضه و تقاضا، تحولات ژئوپليتيك در کشورهای دارنده منابع انرژی و منطقه خليج فارس و مجموع عناصری از این دست ناشي ميشـود.
طبیعی است کشورهایی که اغلب بازیگران اصلی و هدایت کنندگان جریانهای سیاسی و اقتصادی جهان هستند، قابلیت و امکانات بیشتری برای تاثیرگذاری بر روند تعیین نرخ جهانی انرژی دارند. در نتیجه در جریان نوسانات عمیق نرخ انرژی و شوکهای ناشی از ان آسیب کمتری دیده و از سوی دیگر بسادگی میتوانند از طریق محاسبات از پیش تعیین شده بر کشور و یا منطقه خاصی تمرکز نموده و ایجاد به هم ریختگی و بیثباتی نمایند.
در این میان کشوری مانند به دلیل دارا بودن ذخایر عظیم هیدروکربوری همواره از مزیتهای منحصر به فرد بخش انرژی برخوردار بودند، اما با این وجود نه تنها در تعین قیمت انرژی حتی در سطح منطقه موفق به ایفای نقش تعیین کننده نبوده، بلکه متاثر از تصمیمات کشورهایی هستند که بدون برخورداری از ذخائر انرژی سهم بزرگی در تعیین قیمتهای انرژی دارند. از این رو ایجاد توافقی در زمینه تاسیس بنگاه مطالعاتی و آماری مشترک و مستقل از سایر نهادهای آماری در بخش انرژی میتوانند علاوه بر کشف پتانسیل واقعی ذخایر انرژی گام مهمی در خصوص شفاف سازی بازار برداشته و حداقل مدیریت جریان انرژی در سطح منطقه را در اختیار خود درآورند.
وجود چنین مراکز مطالعاتی مشترک منجر به هماهنگی و یکپارچه سازی سیاستهای کشورهای دارنده منابع انرژی میگردد و با ارايه مستندات حاصل از مطالعات خود میتوانند وجود اختلافات و تناقضات در اطلاعات ارايه شده از سوي نهادهاي آماري بينالمللي را شناسایی نمایند. با ارزیابی دقیق مخازن و برآورد صحيح از ميزان ذخاير هيدروکربوري توسط متخصصان بومی امکان بهرهبرداری بدون شک و شبه در راستاي ديپلماسي انرژي و تشکيل بازار انرژي و فناوري کشورهاي همسو در منطقه و بينالملل فراهم خواهد شد.
شایسته است که ایران در آستانه تولد پنجاه سالگی صنعت گاز خود ابتکار عمل را بدست گرفته و طرح پایهگذاری مرکز مطالعاتی و آماری بومی- منطقهای را با کشورهای دارنده منابع انرژی به صورت دوجانبه و یا چندجانبه در منطقه مطرح نماید. به این ترتیب مقوله تامین امنیت انرژی نه تنها طرف عرضه، بلکه طرف تقاضا را تضمین خواهد نمود و تهدیدهای احتمالی متاثر از اطلاعات کاذب بنیادهای آماری جهان را به صورت قابل توجهی کاهش خواهد داد.
منبع: ماهنامه ندای گاز