علیرغم همه هرج و مرج هایی که در ترکیه بوجود آمد اما روند کودتا از همان ابتدا نشان می داد این کودتا از پیش شکست خورده است.
در همه کودتاها چه در ترکیه و یا حتی کشورهای دیگر اولین نقشه کودتا چیان بازداشت سران مملکت و همچنین تصرف مراکز قدرت می باشد اما در این کودتا شاهد بودیم که همه سران سیاسی ترکیه، بلا استثنا، آزاد بودند و خوب طبیعتا می توانستند برای مقابله با کودتا فعالیت کنند و این نشان می دهد که کودتاچیان بیش از حد ناشی بودند.
از سوی دیگر سران نظامی ارکان ارتش ترکیه که همه به آقای اردوغان وفادار بودند هیچ کدام در این کودتا مشارکت نداشتند و کودتا توسط چند افسر ماجراجوی کم تجربه انجام شده بود. افسرانی که در محاسبات خود به هیچ وجه وجود بدنه مردمی حامی آقای اردوغان که حاضر است در هر لحظه به خیابان بریزد را نکرده بودند و آنقدر ساده لوح بودند که متوجه نبودند تا زمانی که آقای اردوغان — نخست وزیر — اعضای ارشد حزب عدالت و توسعه — مسئولین عالرتبه نظامی و امنیتی وفادار به آقای اردوغان همه آزاد هستند بدیهی است هیچ انقلابی به فرجام نخواهد رسید.
سیاست های داخلی و بین المللی آقای اردوغان مخصوصا در سالهای اخیر فضای چند گانه گی سیاسی درون کشور به وجود آورده بود و کودتاچیان احتمالا امیدوار بودند از این شرایط استفاده کنند و با آتش زدن فیتیله کودتا مخالفان آقای اردوغان به آنها بپیوندند و به یک جریان تبدیل شوند، اما اتفاقی به پیش آمد علیرغم همه اختلافات درونی در جامعه ترکیه، مردم این کشور که از حکومت نظامی ها بر آنکارا به سطوح آمده بودند همه یک دست در مقابل کودتا ایستادگی کردند و اجازه ندادند کودتا به فرجام برسد.
در این راستا می توان بیشترین امتیاز و تحسین را متوجه مردم ترکیه کرد که علیرغم همه اختلافات فکری و عقیدتی فیما بین با ایستادگی خود اجازه ندادند روند مردم سالاری در کشور آنها بر هم خورد.
ماجرایی که چند ساعت بیشتر به طول نکشید اگر به دلیل بیداری مردم ترکیه نبود ممکن بود به یک سریال ترکی (سریال های ترک به طولانی مدت بودن معروف هستند) تبدیل شود و ترکیه را وارد یک جنگ داخلی طولانی مدت کند چرا که این ماجرا دقیقا مشابه اتفاقاتی بود که در ابتدای جنگ در سوریه و یا لیبی و یا مصر ویا… افتاد.
ترکیه با توجه به شرایط داخلی خود یعنی وجود نیروهای کرد از یک طرف و اختلاف فیما بین احزاب و گروه های سیاسی لاییک و اسلام گرا از طرف دیگر و نارضایتی علوی ها که بخش بزرگی از جامعه ترکیه را تشکیل می دهند از سوی دیگر خود به خود زمینه مستعدی برای درگیری های داخلی دارد، بر همه این موارد وجود تعداد زیادی از تروریست هایی که به دلیل از دست دادن مواضع خود در سوریه و عراق به سمت ترکیه عقب نشینی کرده اند و به دنبال پیدا کردن فضایی برای ادامه حضور خود در منطقه هستند را اضافه کنید تا متوجه شوید ترکیه با چه خطر بزرگی مواجه است.
به هر حال می توان گفت علیرغم شکست این کودتا ولی خود همین ماجرا می تواند زنگ خطری برای دولت و سیستم حاکم بر این کشور و همچنین کشورهای همجوار باشد چرا که ادامه نارضایتی های داخلی در ترکیه ممکن است به انقلاب ها و کودتاهای دیگر هم کشیده شود، برهم ریختن اوضاع امنیتی و ثبات در ترکیه نه فقط به ضرر ترکیه است بلکه به ضرر همه کشورهای همجوار آن نیز می باشد و یک خطر بزرگ برای کل منطقه و جهان به حساب می آید.
البته ظاهرا آقای اردوغان نیز این شرایط را پیش بینی می کرد و به همین دلیل قدم هایی را برای اصلاح سیاست های خود در هفته های اخیر برداشته بود که این قدم ها با حل و فصل اختلافات بین المللی شروع می شد و به نوعی اصلاح سیاست داخلی کشیده می شد اما به کندی اصلاحات سیاسی زمینه چنین شورش هایی را مستعد تر خواهد کرد.
گو اینکه همه امروزه بحث انتقام از کودتاچیان و پاکسازی مجدد نیروهای مسلح ترکیه صحبت می کنند اما به هر حال مهم ترین مساله ادامه روند اصلاحات سیاسی داخلی و بین المللی ترکیه می باشد تا راه برای هرگونه شورش آتی بسته شود.