از نظر جغرافیایی مرکز دشت های شرقی — اروپایی روسیه و محل تلاقی دو رود وُلگا و آکا است. این دو رود بر زیبایی شهر افزوده و در عین حال رود آکا شهر را به دو قسمت بالا دست (کوهستانی) و پایین دست تقسیم کرده است. زمان تاسیس شهر به قرن سیزدهم (1221) و دوران حکومت پادشاه یوری فسِوالودویچ (1238-1188) از پادشاهان بزرگ ولادیمیر می رسد.
سفر یک روز و نیمه ما به نیژنی نووگوراد با قطار آغاز شد. هر روز چند قطار مختلف بین دو شهر مسکو و نیژنی نووگوراد رفت و آمد می کنند. با قطار تندرو در عرض 4 ساعت می توان از مسکو به این شهر رفت و در طول مسیر از مناظر بسیار زیبا لذت برد. یکی از جذابیت های این مسیر عبور قطار از شهر ولادیمیر یکی از شهر های بسیار قدیمی روسیه واقع در حلقه طلایی (حلقه متشکل از شهرهای کوچک تاریخی) است. حتی می توان در این شهر توقف کرده و با قطار بعدی ادامه مسیر داد. در طول مسیر کلیساها و صومعه های بسیار جالب قدیمی و جدید به چشم می-خورند. قطار چهار ساعته بدون کوپه با صندلی های راحت اتوبوسی است که البته یک واگن به بیزنس کلاس و یک واگن به اتاق های СV (اتاق های دونفره با تخت و حمام و دستشویی) اختصاص دارد. رستوران قطار فضایی مناسب برای استراحت و صرف چای یا حتی غذای سبک است، به طوری که من و همراهم بیشتر مسیر را در رستوران گذراندیم.
بلیط قطار در حدود 3 هزار روبل یعنی 50 دلار است که اگر از یک ماه پیش تهیه می¬کردیم قیمت آن تا 700 روبل هم پایین میآمد.
ساعت حدود 17 در روشنایی به شهر رسیدیم و با خروج از ایستگاه راه آهن با ساختما¬های متعدد هتل و مراکز تجاری روبرو شدیم. ایستگاه با مرکز شهر حدود یک ربع ساعت با ماشین فاصله دارد.
از راننده خواستیم که ما را به مرکز شهر برساند تا ابتدا گشتی در شهر بزنیم. خیابان اصلی شهر را به ما نشان داد و گفت یک ساعت دیگر در انتهای همین خیابان همدیگر را می بینیم. حسابش درست بود، آرام آرام در خیابان مرکزی شهر به نام «پاکروف» قدم زدیم. خیابان برای استراحت و قدم زدن در نظر گرفته شده و عبور ماشین ممنوع است. آنچه که بیش از همه توجه من را به خود جلب کرد، لباسفروشی ها با مارک های معروف در دو طرف خیابان نه چندان عریض پاکروف بود. وقتی از یولیا میزبانمان در شهر جویا شدم، فهمیدم که قیمت این اجناس یا با مسکو برابری می کند یا حتی گرانتر است. این در حالی است که دستمزد متوسط مردم بین 20 تا 25 هزار روبل است.
تئاتر، رستوران، سینما، مغازه های لباسفروشی، مغازه های متعدد فروش صنایع دستی، شتری در کنار خیابان برای نمایش، گروه¬های موسیقی، مرد یا زنی مشغول نواختن با ساز، جوانان به ظاهر یا به واقع عاشق و زن و مرد و پیر در این خیابان طویل اما نه چندان عریض به چشم می خورند. همینطور که جلو می رویم به مغازه بزرگ صنایع دستی می-رسیم. تمام ساختمان را با طرح های خاخلاما و گرادِتس زینت داده¬اند. دست همسفرم را گرفته به طرف مغازه می کشم. در لحظه ورود روح هنر را در فضا احساس می¬کنی. رنگ ها، طرح ها، چوب، پارچه، پشم، نقره، سرامیک و… ظرافت هنر دست استادکاران را به نمایش گذاشته اند. چند عکس می گیریم و به سراغ صنایع دستی خاص نیژنی نووگوراد می رویم. تصمیم می گیریم بنا به وظیفه گردشگری مبلغی برای صنایع دستی همین شهر خرج کنیم و چند صندوقچه و شیء زیبای چوبی با طرح مخصوص خاخلاما — طرحی از گل و پرنده با ترکیبی از رنگ های قرمز، طلایی و سبز روی زمینه سیاه خریداری کنیم. خاخلاما اولین بار در قرن هفدهم در همین شهر متولد شده. امروز دو کارگاه اصلی تولید این هنر در شهر نیژنی نووگوراد فعال بوده و حتی در برخی دانشگاه های این شهر رشته هنر با گرایش این صنایع دستی حفظ شده است. هنر دیگر این منطقه گارادِتس نام دارد که روی صندوقچه تصاویری از جشن و سرور و بازی های قدیمی، پرندگان وحشی و گل ها با رنگهای مختلف ترسیم می شود. تنوع رنگ در گارادِتس زیاد است و معمولا سوژه مشخصی را ترسیم می کنند.
انتهای خیابان به کرملین نیژنی نوگوراد می رسد. برخلاف کرملین مسکو در اینجا چیز زیادی برای تماشا نیست. دیوارهای کرملین عریض و طولانی است و تنها جذابیت آن از نظر من چشم انداز از داخل به رودخانه ای عریض بود. در وسط کرملین طبق رسم معمول کلیسایی قرار گرفته و قسمت هایی از آن به شهرداری و ساختمان های اداری اختصاص یافته است. آتش جاودان و یادبود شهدای جنگ بزرگ میهنی نیز در میانه کرملین به چشم می خورد.
طبق قرار یک ساعت بعد به انتهای خیابان و راننده رسیدیم و مستقیم به طرف خانه میزبانمان یولیا رفتیم. روس ها برخلاف آنچه که در نگاه اول به چشم می خورد، مهمان نواز و خوش رو هستند، البته زمانی که یخ شکسته شده و دوستی شکل می گیرد. میزبان با سیب زمینی سرخ کرده خرد شده و قارچ هایی که خود از جنگل چیده و سرخ کرده بود و سالاد — خیار و گوجه خرد شده با روغن زیتون از ما پذیرایی کرد که بسیار خوشمزه بود. از یولیا راجع به آداب و رسوم خاص در نیژنی نووگوراد جویا شدم، اما ظاهرا آداب و رسوم این مردم به دست فراموشی سپرده شده، زیرا میزبان مطلع ما از آن بی خبر بود. میزبان دو سال است که آرزوی سفر به ایران و تهیه فیلم مستند برای معرفی هرچه بهتر ایران در روسیه را دارد، اما با وجود کمک ها و حمایت های اطرافیان هنوز مبلغ مورد نظر برای تهیه این فیلم فراهم نشده است. با این حال یولیا سرسخت تر از آن است که به این راحتی تسلیم شود. میزبان می گفت که یکی از جذابیت های این شهر بازار مکاره آن است که امروز جزو میراث ملی روسیه محسوب می شود. قدمت این بازار به 500 سال میرسد. در ابتدا بازار را در کنار شهر کوچکی به نام واسیلسورسک برپا کردند و با گذشت یکصد سال این بازار به طرف نیژنیی و دیوارهای صومعه ماکارییِف حرکت کرد. کاروان های بازرگانان از آسیا و ماورای قفقاز به طرف این بازار کشیده شدند و با گذشت دو صده بازار به داخل شهر نیژنی نووگوراد منتقل و به مرکز مهم تجارت با اروپا تبدیل شد.
مجسمه معروف مینین و پاژارسکی در میدان سرخ مسکو به رهبران دومین قیام مردمی برخاسته از نیژنی نووگوراد تعلق دارد که سال 1602 بعد از مرگ باریس گادونوف مانع از فروپاشیدن سرزمین روس شدند.
این شهر زادگاه ایوان پتروویچ کولیبین — مکانیک و مخترع. طراح کشتی و آسانسور، پروژکتور و بسیاری وسایل دیگر است. موفقیت های کولیبین به قدری زیاد بوده که نام او در روسیه به ضرب المثل تبدیل شده و افرادی که به قولی از هر انگشتشان هنر می ریزد را کولیبین می نامند.
رادیسلاو یِوگِنویچ آلکسییِف طراح کشتی روی زیردریایی بالدار در این شهر زاده شده. تصویر او امروز در سالن کنگره ایالات متحده امریکا قرار دارد.
اینجا شهر زادگاه ایوان میخایلویچ سِچینوف دانشمند روس و بنیانگذار مکتب فیزیولوژی در روسیه است که امروز نام او را بر یکی از دانشگاه های مطرح علوم پزشکی روسیه قرار داده اند.
نیکلای ایوانویچ لوباچِفسکی ریاضی دان روس و بنیانگذار هندسه غیراقلیدوسی است. پتر نیکلایویچ نِستروف خلبان نظامی و بنیانگذار مکتب خلبانی عالی نیز اهل همین شهر بود.
زمین حاصلخیز این شهر در طبیعت بسیار زیبا، رودها، دریاچه های بی نام و دشت های پر از درخت و گل و حتی انسان هایی که پرورش داده نمایان است. مردم این شهر زندگی آرامی دارند. شب را باید زودتر می خوابیدیم چون روز بعد عازم سفری روحانی به جنگل ساروف و چشمه مقدس بودیم.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با نظر هیئت تحریره مطابقت نداشته باشد.