در بریتانیا رسما کارزار تبلیغاتی ماقبل رفراندوم در خصوص عضویت کشور در اتحادیه اروپا در روز 23 ماه ژوئن آغاز شد.
هم اکنون طرفداران و مخالفان حفظ عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا یکسان اند. حتی در دولت وحدت نظر در این مورد وجود ندارد. نخست وزیر بریتانیا اعلام کرد که خودش خواهان عضویت کشور در ترکیب اتحادیه اروپاست، اما وزیران دولت بریتانیا در این مورد خاص می توانند بدلخواه خود رأی بدهند و همزمان در کارزار تبلیغاتی خروج لندن از ترکیب اتحادیه اروپا شرکت کنند. اما مخالفان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا از شانس خوبی برای پافشاری بر موضع خود برخوردارند، اما طرفداران قطع رابطه لندن و بروکسل مصممانه نقشه های خود را عملی می سازند.
در بروکسل نگران وضعیت شکل گرفته در بریتانیا هستند. زیرا اتحادیه اروپا فقط زمانی کارا و موثر است که همه خواهان عضویت در آن باشند. رفراندوم بریتانیا این افسانه را محو خواهد کرد. موضوع خروج از اتحادیه اروپا در یکی از کشورهای مهم اتحادیه اروپا بررسی می شود. مجارستان، یونان و دیگر کشورها بارها نارضایتی خود در خصوص رفتار دیکتاتوروار بروکراسی اروپایی را بیان کردند.
بروکسل نگران نارضایتی آن کشورها نبود، اما بریتانیا فرق می کند. اگر پس از رفراندوم در باره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، سرمایه های آلمان که از سیاست کلی خارجی اتحادیه اروپا و سیاست مقامات داخلی ناراضی است بروز کند، فاجعه ناگزیر خواهد بود.
زیرا بدون آلمان، اتحادیه اروپا، اتحادیه اروپا نخواهد بود. اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپا محتاج وام های آلمان برای خرید کالاهای آلمانی و بازار آلمان برای محصولات رشته هایی که هنوز در اقتصاد فعال اند، گردشگران آلمانی و غیره و غیره هستند. از بودجه کل اتحادیه اروپاست که دائما کمک مالی اعضای ضعیف تر ائتلاف تأمین می شود. پس از عقب نشینی بریتانیا، سهم آلمان در سرمایه گذاری اتحادیه اروپا افزایش خواهد یافت.
مهم آن است که این نمونه به یک بیماری مسری مبدل نشود ، به ویژه نمونه شریک محترمی مانند بریتانیا. اگر لندن از حق رهایی از سیاست مالی سراسر اروپایی و سیاست امنیتی برخوردار شود، اگر لندن بتواند به طور مستقل جریان مهاجرتی و پرداخت کمک هزینه مهاجران از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا را تنظیم کند، کشورهای دیگر نیز از این نمونه پیروی خواهند کرد. به ویژه با توجه به این نکته که بریتانیا تمام امتیازات از عضویت در اتحادیه را حفظ کند. و اگر همه از همان حقوقی که بریتانیا برخوردار است برخوردار شوند، چه خواهد شد؟ کمیسیون اروپایی دیگر کشوری را کنترل نخواهد کرد و منبعی برای تکمیل بودجه وجود نخواهد داشت. اتحادیه اروپا اگر به خاطر وحدت فرمال به عقب نشینی در رابطه با بعضی از اعضا دست بزند، کشورهای دیگر نیز خواستار چنین امتیازاتی خواهند شد. بدین ترتیب آلمان، ایتالیا و اسپانیا قادر نخواهند بود از تأمین مخارج اتحادیه اروپا برآیند. زیرا آنها باید منتها تلاش خود را بکنند تا خودشان دچار سرنوشت یونان نشوند. فرانسه از هیچکس کمک نمی گیرد و خودش قادر نیست به کشور دیگری کمک کند.
بدین ترتیب، لندن خود را از فشار مالی رها می سازد و با کمال میل به برلین که خیلی خواهان حفظ اروپای واحد است، اجازه می دهد از حساب خود مخارج اتحادیه اروپا را تأمین کند. اما برلین در شرایط کنونی پول اضافی ندارد و صنعت آلمان دوران دشواری را از سر می گذراند.
به دلایل فوق الذکر، رفراندوم بریتانیا برای اتحادیه اروپا فوق العاده منفی است. دیوید کمرون نخست وزیر بریتانیا از راه شانتاژ ماهرانه ای اتحادیه اروپا را مجبور به عقب نشینی کرد تا از وزن سیاسی خوبی برخوردار شود. کمرون توانست بازی متفکرانه ای را به اجرا بگذارد.
بروکسل منتها تلاش خود را به انجام رساند و نتوانست به عقب نشینی بزرگی در مقابل لندن دست بزند. کمرون نیز دیگر درخواستی مطرح نکرد. اتحادیه اروپا در واقعیات کنونی، کار دیگری از دسش برنمی آید مگر تسلیم سرنوشت شود و برای نتایج مثبت رفراندوم به نفع خود دعا کند.