اول: ضربتی و سنجیده بودن و اتخاذ تصمیم ها برای ورود گروه هوایی به سوریه در مطابقت با منطق سیاست خارجی.
فرنانده کل قوای روسیه قبل از انجام این عملیات با سران کشور های خاور نزدیک ملاقات های زیادی انجام داد برای داشتن تصور دقیق از موقعیت، و بعد در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به مناسبت 70 سالگرد آن سخنرانی کرد.
دوم: ایجاد کل شرایط برای انجام ثمربخش این عملیات. به موازات آن دیدار ها در همه سطوح به قصد حل سیاسی این اختلاف جریان داشتند. این اقدام ها همراه با همکوششی سیاسی دیپلمات ها و سیاستمداران انجام می شدند. به عنوان نمونه میشود به دیدار های ژنو و نمایندگان روسیه و آمریکا در باره مسایل سوریه اشاره کرد
بعلاوه مسکو نشان داد که موفقیت عملیات میتواند در هماهنگی با نیروی مسلح زمینی سوریه تأمین شود.
این محقق تأکید کرد:
مهمترین چیز این است که ما به سراسر جهان نشان دادیم که تسلیحات و تکنیک معاصر ساخت روسیه و پرسنل حرفهای که با آن کار می کند و اراده سیاسی سران و فرمانده کل قوای روسیه در سطح عالی جهانی قرار دارند
ما در این سطح عمل کردیم و آمریکا در یک سال و نیم شلیک بمب های خود روی داعش نمیتوانست چیز مشابهی را نشان دهد و داعش توسعه می یافت و مستحکم تر می شد. این سوم است.
پنجم: سرعت ضربتی و خردمندی فرمانده کل قوا در تصمیم گیری در مورد پایان دادن به عملیات بطور کلی. نیرو های اساسی خارج میشوند لیکن یگان های لازم در طرطوس و خمیمیم باقیمانده و امنیت هوایی، دریایی و فضایی تأمین می کنند.
این شفاف ترین اختلاف مسلحانه از طرف نیرو های مسلح فدراسیون روسیه در تاریخ اختلافهای جهانی است. ما در باره جریان ایراد ضربات خود بصورت آنلاین گزارش می دادیم: «کجا، چطور، چقدر و چرا».