آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری ایران جزو سیاست مداران ایرانی ای به حساب می آید که اعتقاد دارند با گفتگو و تدبیر و سیاست می توان با غرب بگونه ای رابطه داشت که حق و حقوق ملت ایران نیز حفظ شود. دولت وی برای رسیدن به برجام نه فقط تلاش زیادی در داخل و خارج کشور به خرج داد بلکه حتی مجبور شد با دیگر جناح های سیاسی مخالف داخلی بجنگد. در این حین تعداد زیادی از سیاست مداران ایرانی اعتقاد داشتند که نمی توان به آمریکایی ها و غربی ها اعتماد کرد و تنها هدف آنها از برجام تضعیف ایران است و به هیچ وجه دست از کارهای خصمانه خود بر علیه ایران بر نخواهند داشت. آنها دائما توافق سعدآباد میان ایران و سه کشور اوروپایی (انگلیس — فرانسه و آلمان) به نمایندگی از غرب را گوشزد می کردند که سفرای این کشورها در سازمان ملل، هنوز شام جشن امضای توافق توسط وزرای امور خارجه شان در تهران هضم نشده بود، در شورای امنیت سازمان ملل اقدام به وضع تحریم بر علیه ایران نمودند.
طرفداران دولت آقای روحانی اصرار داشتند که بقیه اشتباه می کنند و نباید فرصت به دست آمده مخصوصا در شرایطی که آقای اوباما در راس کار است را از دست داد و اینبار افرادی که کارشناس ارتباط با غرب و ایالات متحده هستند تلاش دارند که به توافقی برسند که به اصطلاح "مو لا درز آن نمی رود".
پس از اجرای برجام هم پروپاگاندای وسیعی برای امید بخشیدن به ایرانی ها مبنی بر اینکه به زودی همه مشکلات آنها مخصوصا مشکلات اقتصادی حل خواهد شد راه اندازی گردید. هجوم بازرگانان خارجی مخصوصا اوروپایی به تهران نیز این امید ها را دو چندان کرد اما هنوز جوهر امضاهای برجام خشک نشده بود آمریکایی ها به خانه اول خود برگشتند و شروع به دور زدن برجام نمودند. و ایرانی ها نه فقط هیچ نتیجه ای از برجام را شاهد نبودند بلکه احساس می کنند اوضاع اقتصادی شان روز به روز بد تر هم می شود.
از همان شروع کار در حالی که ایرانی ها اقدامات خود بر اساس برجام را یکی یکی انجام می دادند آمریکایی ها به دلایل مختلف از انجام تعهدات خود سرباز می زدند. طبق برجام تحریم های بیمه ای و تحریم نفت کش های ایران و… باید طبق برجام تا به حال از طرف آمریکایی ها و غرب برداشته می شد اما هنوز طرف مقابل کاری را از پیش نبرده.
در حالی که عالم و آدم همه می دانند که منشأ و معبر گروه های تروریستی کشورهای هم پیمان ایالات متحده آمریکا می باشد اما شاهد آن بودیم که آمریکایی ها در عملی که به عنوان دور زدن تحریم ها و محدودیت سفر اتباع کشورهای مختلف به ایران به حساب آید طرح محدودیت ویزا ویور را به اجرا گذاشتند، که نه فقط بر تردد بازرگانان اوروپایی به ایران تاثیر می گذارد بلکه بر سفر های توریستی جهانگردان خارجی به ایران هم تاثیر می گذارد، و رئیس جمهوری ایالات متحده هم آن را توشیح کرد.
در حالی که سازمان بین المللی انرژی اتمی رسما اعتراف کرد که همه برنامه هسته ای ایران صلح آمیز بوده و اطمینان دارد از سال 2009 به این طرف هیچ انحرافی در این برنامه وجود نداشته (یعنی دقیقا زمانی که سخت ترین تحریم های تاریخ بشریت بر علیه ملت ایران وضع شده) و اینکه در مورد قبل از این تاریخ هم مستنداتی برای اثبات غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران ندارد. و در حالی که هیچ محدودیت بین المللی برای برنامه های دفاعی ایران وجود ندارد و برنامه موشکی ایران نیز به عنوان یک برنامه دفاعی به حساب می آید، و با توجه به تایید سازمان بین المللی انرژی هسته ای ایران هیچ انحرافی به سمت ساخت تسلیحات هسته ای ندارد پس نمی توان این موشک ها را دارای توانایی حمل کلاهک هسته ای به حساب آورد و حتی اگر هم این توانایی را داشته باشند وقتی سلاح آن نیست هیچ معنایی ندارد که به این عنوان به حساب آیند، وبا توجه به اینکه همه تحریم های شورای امنیت که با مشکوک بودن برنامه هسته ای ایران وضع شده بود برداشته شده و با توجه به صدها مورد دیگر، به یک باره می شنویم که ایالات متحده تصمیم دارد تحریم های جدیدی را بر علیه ایران و ایرانیها به دلیل تامین سیستم های دفاعی خود وضع کند.
این رفتارها دقیقا زمانی رخ می دهد که ایران طبق تعهدات خود عمده اورانیوم غنی شده خود را به روسیه منتقل کرده و سانترفیوژ های خود را تفکیک کرده و…
مشخص نیست آمریکایی ها به دنبال چه هدفی می باشند اما به هر حال این رفتار آنها حتی صدای رئیس جمهوری معتدل ایران را نیز در آورده به گونه ای که مجبور شده به وزیر دفاع دستور دهد برنامه موشکی و دفاعی ایران را نه فقط ادامه دهد بلکه تسریع بخشد.
با این واکنش آقای روحانی پیغام خیلی تندی را به آمریکایی ها ارسال کرد که مهم ترین آن را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1 — درست است که آقای روحانی یک سیاست مدار میانه رو به حساب می آید و خواهان حل و فصل اختلافات بر اساس گفتگو می باشد اما نه فقط نمی تواند بلکه حاضر نیست از خطوط قرمز اصلی نظام مخصوصا آنهایی که به امنیت ملی ایران ربط دارند عبور کند.
2 — اگر قرار بر آن باشد که آمریکایی ها به این روند ادامه دهند ایرانی ها هم دست به رفتارهای متقابل و شاید تند تر خواهند زد و آنوقت بحث برجام و توافقات پیرامون آن مانند موشک به هوا خواهد رفت.
3 — گو اینکه ایران بخش بزرگی از اورانیوم غنی شده خود را به روسیه فرستاده اما هم تضمین های بازگشت آن در صورت خلف وعده آمریکایی ها در اجرای تعهدات خود طبق برجام را دریافت کرده، هم اینکه توانایی راه اندازی سریع پروسه غنی سازی را دارد.
4 — دولت آقای روحانی در شرایط فعلی که به انتخابات نزدیک می شویم به هیچ وجه حاضر نخواهد بود در زمینه اجرای تمام و کمال برجام خللی بوجود آید مخصوصا در مورد توقف و رفع تحریم ها چرا که هر گونه تعلل آمریکا وغرب در اجرای برجام به مثابه شکست طرفداران دولت در انتخابات و به قدرت رسیدن مخالفان توافق با آمریکا خواهد بود.
5 — بحث صنایع موشکی و دفاعی ایران مخصوصا در شرایط نا امن محیطی به هیچ وجه قابل مناقشه نمی باشد و آمریکایی ها نباید فکر کنند حال که محوریت برنامه هسته ای تمام شده می توانند فشار های خود بر ایران را به سمت محور های دیگر ببرند.
6 — اخیرا و از همه مهم تر ساختار سیاسی ایران ساختاری فردی نیست بلکه یک سیستم حکومتی است که رئیس جمهوری آن بر اساس مصالح و منافع نظام تصمیم می گیرد نه بر اساس سلایق شخصی و همان رئیس جمهوری معتدل می تواند در شرایطی که منافع نظام و کشور در خطر باشد به رئیس جمهوری فوق العاده تندرو تبدیل گردد.
اما بحثی که امروزه خیلی مطرح است این می باشد که ظاهرا آمریکایی ها با این کارهای خود نه فقط نمی خواهند مناقشات خود با ایران را به سر انجام برسانند بلکه در صدد هستند کاری کنند که مخالفین برجام و مخالفین دولت میانه روی آقای روحانی به مجلس راه یابند و ایرانی ها را در شرایطی قرار دهد که امکان اجرای برجام وجود نداشته باشد.
دقیقا همان ماجرایی که مخالفین ایالات متحده و غرب در ایران پیش بینی می کردند و دیگر هیچ کس نخواهد توانست بحث توافق با غرب و ایالات متحده با ایران در هیچ زمینه ای را مطرح کند.