به نوشته « له فیگارو»، کتاب ژرار دپاردیه « بیگناه» در کتابفروشی ها ظاهر شده است که هنرپیشه فرانسوی در باره فروپاشی سینمای معاصر و « دوستی عجیب» خود با ولادیمیر پوتین و اینکه چطور به اسلام گروید تعریف کرده است.
دپاردیه در صفحات کتاب خود مفهوم « بیگناه» را شرح می دهد. از نظر او « بیگناه» شخصی است که از سیاست دور و به فضای بیکران نزدیک است. هنرپیشه معتقد است که « بیگناهی» اساس جان و روح روسی را تشکیل می دهد. با ادامه صحبت در باره این موضوع، دپاردیه به تمجید و تحسین ولادیمیر پوتین نمی پردازد که شهروندی روسیه را به وی اعطا کرد، به گفته دپاردیه فقط در تماس با « روح روسی» می توان درک نمود که روسیه به رهبری مانند پوتین نیاز دارد.
ژرار دپاردیه نوشت: « من شنیدم ، پوتین ، قلدر سابق، چطور با الیگار هایی صحبت می کند که سعی می کنند کشور را غارت کنند. او خیلی ماهرانه با آنها صحبت می کند. آنها از او می ترسند و نه برعکس، مثل نمونه بسیاری از کشورها». هنرپیشه اعتراف کرد که زیاد با رئیس جمهور روسیه صحبت می کند و بخش اعظم گفتگوی آنها در باره موضوعات ژئوپلیتیک است.
نشریه « له فیگارو» نوشت که دپاردیه در کتاب خود پس از تحسین روسیه به انتقاد و سرزنش آمریکا دست می زند. به عقیده هنرپیشه، آمریکایی هایی که « املت را لای ساندویچ خود می چپانند» ، « با گذشت 200 سال هنوز به کشتن ادامه می دهند و قصد ندارند سلاح خود را بر زمین بگذارند». آنها فاصله زیادی با « بیگناهی» دارند.
دپاردیه در صفحات کتاب خود دولت فرانسه را به خاطر جنگ در الجزیره سرزش می کند و رئیس جمهور رِنه کوتی و نخست وزیر گی موله را با هیتلر و استالین مقایسه کرده است. بعلاوه او نفرت آشکار خود نسبت به جنبش روشنفکرانه « روشنگری» در تمجید عقل و دانش را ابراز کرد. « شاید چون ما « روشنگری» را به ارث بردیم، من هر چه کمتر ، خود را فرانسوی احساس می کنم. متون دوران « روشنگری » — متون سیاسی و نظامی هستند، احتمالا عطش بی پایان برای دانش — که بدترین شر است».
آنچه به زندگی معنوی ژرار دپاردیه مربوط می شود، به اعتراف خودش، ابتدا به « خاتخا — یوگا» پرداخت و بعد شیفته هنر ام کلثوم خواننده مصری شد و به اسلام گروید. هنرپیشه 5 بار در روز نماز می خواند و طی دو سال به مسجد می رفت.