یکسال پیش، جرج بوش — پسر اعتراف کرد که در ابتدای دوره ریاست جمهوری اش، مناسبات خوبی با ولادیمیر پوتین داشت. اما بتدریج وضع تغییر کرد. بوش معتقد است که این امر با افزایش قیمت نفت در ارتباط است. اما بسیاری از کارشناسان دلیل دیگری را عنوان می کنند: رهبری روسیه زیاد از سیاست خارجی آمریکا انتقاد می کند. استقرار سیستم دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک اروپای شرقی نیز مورد انتقاد قرار می گیرد.
با آمدن بوش — پسر به کاخ سفید، توجه به ایجاد سامانه دفاع ضد موشکی بر اساس برنامه قبلی(ابتکار دفاع استراتژیک )، شدت گرفت. در سال 2001 میلادی، جرج بوش اعلام نمود که سیستم دفاع ضد موشکی نه تنها از آمریکا بلکه از متحدان ایالات متحده نیز دفاع خواهد کرد. باصطلاح کشورهای دوست آمریکا نیز تحت حمایت قرار گرفتند که استقرار اجزاء این سیستم در خاک آنها محتمل بود. بریتانیا اولین کشور در فهرست کشورها بود که به جهانیان فهماندند کدام کشور نزدیک ترین متحد آمریکاست. بعضی از کشورهای اروپای شرقی مثلا لهستان تمایل خود برای ورود به این منطقه دفاعی را اعلام کردند. در نتیجه در ماه ژوئن سال 2002 میلادی آمریکا رسما از پیمان محدودیت سیستم دفاع ضد موشکی خارج شد. البته این کار ها تحت شعار مبارزه با تروریسم انجام شد اما بزودی همه درک کردند که این گام ها به مناسبات با مسکو آسیب می رساند که در ابتدا بر پایه اعتماد استوار شده بود.
الکساندر کوبیشکین، پروفسور کرسی تحقیقات آمریکایی دانشکده مناسبات بین الملل دانشگاه دولتی ست پطربورگ در این خصوص گفت: حکومت بوش —پسر با رویدادهای جنجالی در داخل و خارج از کشور همراه بود. خارجی — حمله تروریست ها در روز 11 سپتامبر سال 2001 میلادی و مرحله جدید تاریخ معاصر آمریکا که برای بوش مسئولیت عظیمی بود. یعنی سازماندهی مبارزه با تروریسم بین المللی. در این دوره تا حد زیادی تصحیح سیاست جهانی آمریکا ، همکاری با روسیه در استراتژی مبارزه با تروریسم بین المللی جریان داشت. شایان ذکر است که ولادیمیر پوتین اولین کسی بود که به بوش — پسر تلفن کرد و در رابطه با قربانیان عملیات تروریستی به وی تسلیت گفت. مهمترین هدف در نیمه اول دوره ریاست جمهوری بوش ، تمرکز نیرو در مبارزه با تروریسم بین المللی و ایجاد ائتلاف بود.
بعدا مشخص شد که بوش —پسر با هر گونه گام روسیه که به مذاق واشنگتن خوش نیاید مخالفت خواهد کرد. در دوره عملیات جنگی در اوستیای جنوبی ، بوش عملیات روسیه را محکوم کرد و حتی دخالت نظامی روسیه را کاربرد نیروی « نامتناسب» نظامی نامید. همانا در آن زمان از دهان بوش اولین تهدیدات حذف روسیه از باصطلاح « گروه بزرگ هشت» شنیده شد. رئیس جمهور آمریکا از خبر مربوط به برسمیت شناختن استقلال جمهوری های اوستیای جنوبی و آبخازی نیز خوشش نیامد.
بطور همزمان بوش — پسر گسترش نانو را که بیل کلینتون آغاز کرده بود به حساب عضویت سه جمهوری — لتونی، لیتوانی و استونی و بلغارستان ، رومانی و اسلوواکی به پایان رساند. در جریان این اقدامات همیشه گفته می شد که گسترش ناتو روسیه را تهدید نمی کند و هدف آن — ایجاد ثبات کامل است. اما در واشنگتن توجهی به نگرانی روسیه در رابطه با عدم پیوستن اعضای جدید ائتلاف آتلانتیک شمالی به پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا نکردند. بعلاوه با گذشت زمان نگرانی کسانی که دیروز شرکای مورد اعتماد بودند نادیده گرفته شد.
دمیتری دروبنیتسکی کارشناس سیاسی و آمریکا شناس در این خصوص گفت: جرج بوش — پسر،به عنوان انزوا طلب و صلح طلب به حکومت رسید. او بیل کلینتون را به دلیل سیاست ایجاد « state building» در فرا سوی مرزهای آمریکا مورد انتقاد شدید قرار داد. اما 11 سپتامبر همه چیز را تغییر داد. جرج بوش — پسر در احاطه عقاب ها و نئومحافظه کاران، خیلی سریع در سیاست — و نه تنها در سیاست انترناسیونالیسم در خاور نزدیک شکست خورد. در زمان حکومت وی، دو جنگ شروع شد. بوش بهر شکل ممکن به گسترش ناتو در اروپا به حساب کشورهای اروپایی کمک کرد. وقتی با مخالفت جدی و همگانی از طرف بسیاری از کشورهای اروپایی در رابطه با ماجراجویی عراق روبرو شد ، اروپا را « پیر و حتی مرده» نامید. در آن زمان اروپای شرقی را « اروپای جدید و واقعی نامید» و منتها تلاش خود را در جلب تقریبا تمام کشورهای اروپای شرقی به ناتو به انجام رساند.
در نتیجه مناسبات با روسیه دشوار شد. هر چند پس از 11 سپتامبر سال 2001 وقتی بوش جنگ جهانی بر علیه تروریسم بین المللی را اعلام کرد مواضع مسکو و واشنگتن در بسیاری از مسائل جهانی بهم نزدیک بودند. اما جهشی دراین زمینه رخ نداد: آمریکا صاف وساده نمی تواند به کسی اجازه اجرای سیاستی را بدهد که به گونه ای پاسخگوی منافع ایالات متحده نباشد.