اوکراین معاصر مرحله دشوار پیشرفت را می گذراند. تاریخ، فرهنگ و مناسبات اغلب مبدل به پول خرد در دست کسانی می شود که آینده فکر نمی کنند و به آسانی به بازنویسی گذشته به نفع خود و یا بلندپروازی های سیاسی بیگانه دست می زنند. بدیگر سخن بر پایه افسانه های بی اساس ماجرایی شکل می گیرد که سعی می کنند آن را به جای واقعیات به خورد مردم بدهند.
اوکراین به طور سنتی باز نویسی تاریخ را دوست دارد اما در سالهای اخیر این فرایند به در مقیاس فاجعه آوری انجام می شود. در وهله اول نفی آشکار حقایق و برخورد انتخابی به حقایق دیگر صورت می گیرد. چنین دیدگاهی نسبت به تاریخ باعث ظاهر شدن تشکیلات جدید دولتی می شود که به نفع سیاستمداران عمل می کند ( نمونه مشخص — کشور « روسیه — اوکراین» پطر پروشنکو). چنین دیدگاهی باعث حذف اطلاعات تاریخی می شود که می توانستند خیلی چیز ها را روشن کنند. در رابطه با اوکراین وضع پیچیده تر است. این سرزمین و ملت آن، زیاده از حد توسط بازیگران قوی سیاسی، فقط برای رسیدن به یک هدف مورد استفاده قرار گرفته است.
آلکسی بیچکوف رئیس دپارتمان کشورهای عضو جامعه همسود انستیتوی پژوهش های سیاسی در این خصوص گفت: این یک سوال قدیمی است که اوکراین ، روسیه کوچک، اوکراین — روسیه و یا اوکراین عنصری جداگانه و یک جزء جداگانه ملی است. اگر به سابقه تاریخی اصطلاحات توجه کنیم، کلمه « اوکراین» اواسط قرن 18 وارد جمع اصطلاحات شد. زمانی که پیوند سرزمین های روس تحت حمایت بوگدان خِمِلنیتسکی، حاکم قزاق نشین ، گتمان، جریان داشت مفهوم « اوکراینی» وجود نداشت. بدین ترتیب پس از پیوند سرزمین ها که مدت طولانی بخشی از « رچ پوسپولیتایا» بود، لهستان منتها تلاش خود را بخرج داد تا این سرزمین ها را بخود بازگرداند. علاوه بر عملیات جنگی، کارزار ایدئولوژیکی جریان داشت که هدف آن وادار کردن ملتهای ساکن در این منطقه باور به این موضوع بود که اکراین یک ملت جداگانه است که هیچگونه وجه مشترکی با روسیه ، تمدن و فرهنگ روسی ندارد. از اینرو ایده « اوکراینی ها» توسط دشمنان روسیه پس از آنکه « رچ پوسپولیتایا» اواخر قرن 18 به موجودیت خود پایان داد، به مرحله دوم گذار کرد. اما در قرن 19 دشمنان اصلی ژئوپلیتیکی روسیه که خواستار تضعیف روسیه بودند دوباره ایده « اوکراینی ها» را پیش کشیدند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که « اوکراینی ها» بخودی خود یک محصول عجیب نیست بلکه مجموعه مصنوعی از منابع مختلف است — نمونه های غربی، آمریکایی و تحریف عمومی تا حدی که واقعیت غیر قابل شناسایی می شود. هدف اصلی اینگونه برخوردها — حذف کامل میراث تاریخی باستانی و آن حوادثی است که به تازگی از سر گذرانده شدند. همانا به این دلیل دوره شوروی رشد و توسعه اوکراین در وهله اول آسیب می بیند.
لئونید ساوین سردبیر نشریه اطلاعاتی — تحلیلی « ژئوپلیتیک» در این خصوص گفت: رسانه های اصلی و برنامه های آموزشی تحت کنترل رژیم کنونی کی یف قرار دارند و آنها سعی می کنند دیدگاههای خود نسبت به فرایند تاریخی را به همه تحمیل کنند. اما هم اکنون نمی توان پرده آهنین را آویزان کرد. تمام اطلاعات در سراسر جهان پخش می شوند. شهروندانی که متأسفانه هم اکنون با جریان اطلاعات نادرست، دچار شستشوی مغزی می شوند پس از مدتی بدنبال حقیقت خواهند گشت که مانند عواقب بمب های ساعت شمار خواهند بود.
تلاش سیاستمداران برای از بین بردن مناسبات تاریخی و فرهنگی دو ملت را می توان شبیه همان بمب ساعت شمار دانست.
— درگیری داخلی که در اوکراین جریان دارد نشاندهنده آن است که ایجاد ملت اوکراین از ملت کثیرالمله که از اقوام گوناگون تشکیل شده غیرممکن است. به ویژه روش های زورگویانه در آینده باعث نابودی چنین ایده ای خواهد شد. هم اکنون شاید به موفقیت هایی در این زمینه نایل آیند اما در آینده اقدامات آنها بمب ساعت شمار برای خودشان خواهد بود.
اقدامات سیاستمداران اوکراین در مرحله کنونی زندگی کشور کمتر شباهتی به اتحاد ملل برای ایجاد کشور واحد دارد. تلاش ها بیشتر در جهت ایجاد سیمای دشمن که باید با آن مبارزه کرد سمتگیری می شود و برای مقابله با دشمن باید حتی کوچکترین سایه واقعیت از تاریخ حذف شود. تمام تلاش ها برای اتحاد ملت بر اساس نوعی افسانه های سودآور سیاسی شکست خواهد خورد. زمان بهرحال همه چیز را در جای خود قرار خواهد داد.
