کاخ علم و فرهنگ ورشو بر طبق طرح معماری لف رودنِف — طراح ساختمان دانشگاه دولتی مسکو به نام لومونوسف- ساخته شد. در واقع رفقای لهستانی امیدوار بودند که اتحاد شوروی در ساخت مترو به آنها کمک کند، اما وقتی ویاچسلاو مولوتوف در جریان سفر خود به لهستان در ژوئیه سال 1951 میلادی پیشنهاد ساخت آسمانخراش را مطرح کرد ، لهستانی ها با دریافت چنین هدیه ای موافقت کردند.
وزیر امور خارجه لهستان در سال 2009 تصمیم گرفت با این سمبل تاریخی مبارزه کند. رادوسلاو سیکورسکی پیشنهاد کرد این ساختمان برچیده شود. به ویژه که در فیلم های لهستانی این ساختمان بارها با کمک گرافیک کامپیوتری نابود شده است. سیکورسکی حتی به این واقعیت توجه نکرد که نام این ساختمان در فهرست یادبودهای تاریخی تحت حفاظت به ثبت رسیده است. بسیاری از سیاستمداران سعی کردند به وزیر بفهمانند که ویرانی این ساختمان می تواند سمبل تغییر اولویت های سیاسی بشود. ساکنان ورشو نیز بدنبال سمبل استالینیزم در این آسمانخراش نمی گردند و به عنوان بخش مهمی از منظره و زندگی شهری به آن برخورد می کنند.
یان کاتسپشاک یکی از اهالی ورشو در این باره گفت: در اینجا باید دو جزء از هم جدا شوند: یکی سیاست مافوق راست که بذر ایدئولوژی ضد شوروی و ترس از روسیه را پرورش می دهد و دومی — نظر ساکنان معمولی. اینها دو چیز متفاوت هستند. جامعه ورشو مدتهاست که کاخ فرهنگ را پذیرفته و به آن به عنوان سمبل مرتبط با نام استالین نمی نگرد. این کاخ جوانان و فرهنگ در مرکز شهر قرار دارد و موسسات علمی و فرهنگی و سرگرم کننده آن به مردم خدمت می رسانند. می توانم بگویم که مردم از کاخ فرهنگی خود خوششان می آید. آنها علاوه بر آشنایی با دکور داخل آن از بالکن کاخ فرهنگ می توانند به نظاره منظره شهر بایستند. همچنین باید به دوره مابعد جنگ اشاره شود که خیلی ها سعی می کنند آن را از خاطره ما بزدایند — دوره کار و زحمت فوق العاده سنگین. ما مجبور بودیم شهر کاملا ویران را از نو بسازیم. واقعیت سفر هیأت نمایندگی شوروی به ورشو، ساخت کاخ فرهنگ در مرکز شهر بر ویرانه ها (زیرا می شد جای دیگری برای ساخت آسمانخراش جستجو کرد) ، باید حس سپاسگزاری را در قلوب ما بیدار کند. زیرا در آن زمان، لهستان به عنوان یک کشور مستقل نمی توانست از عهده ساخت چنین آسمانخراش عظیمی برآید.
این ساختمان در تاریخ معاصر لهستان جای خاصی دارد. در سال 1967 میلادی « رولینگ استون» همانا در این کاخ علم و فرهنگ هنرنمایی کرد. این اولین هنرنمایی گروه مشهور روک غربی در اردوگاه سوسیالیستی بود. در سال 2000 میلادی ساعتی بر کاخ نصب شد که آن را مرتفع ترین بنای ساعت دار جهان کرد. اما وقتی سیاستمداران بازی با تاریخ را شروع می کنند این واقعیات بی نقش می شوند.
میخائیل یوفه مدافع حقوق بشر در این خصوص گفت: البته این موضوع از نظر سیاسی بررسی می شود - موضوع برچیده شدن عمارات و یادبودهای دورانی که به عقیده مقامات لهستان باید از خاطره ها زدوده شود. این موضوع ربطی به نوعی مسأله فنی ندارد. این موضوع با تلاش ریشه کن سازی آن چیزهایی مرتبط است که به آن دوره تعلق دارند ، دوره ای که نمی توان آن را با نظریات و تزهایی در باره باصطلاح جنایات اتحاد شوروی و رژیم سیاسی که لهستان از سال 1944 تا 1991 بر طبق آن زندگی می کرد، محو کرد. آنها می خواهند این دوره را از جلوی چشم نسل جوان لهستان بزدایند.
نباید برخورد بعضی از لهستانی ها نسبت به روسیه را نادیده گرفت. همانا آنها زمینه خوبی برای سازماندهی مبارزه با یادبودها ایجاد می کنند.
ویاچسلاو اسمیرنوف رئیس بخش علمی — پژوهشی انستیتوی جامعه شناسی در این خصوص گفت: در وهله اول این مهم با این موضوع مرتبط است که گاهی نیروهای مختلف سیاسی و رسانه ها به این نوع مسائل شاخ و برگ بیشتری می دهند. شایان ذکر است که برای بخشی از ساکنان روسیه و اتحاد شوروی — این یک خطر بالقوه در گذشته و حال است. اینها فانتزی های خیلی دردناکی هستند. بدیل اینکه آنها از عهده انجام هیچ کاری در رابطه با روسیه برنمی آیند سعی می کنند با برچیدن و ویرانی یادبودها ، ساختمان ها و یادبودهای تاریخی انتقام بگیرند.
اما در مورد آسمانخراش ورشو، ماجرا سیر تکاملی پیمود. هم اکنون دفاتر، نمایشگاه ها و شرکت های مختلف ، سینما در این ساختمان به فعالیت خود ادامه می دهند. در نتیجه کاخ علم و فرهنگ یکی از مشهورترین مراکز بزرگ فرهنگی — نمایشگاهی در کشور است. اما علاقمندان ویرانی آن بطور منظم در صفحات نشریات و مطبوعات سر و صدا براه می اندازند، هر چند با گذشت زمان طرفداران آنها هرچه کمتر می شود.