طی ماه های اخیر چه کنگره آمریکا و چه مجلس شورای اسلامی ایران به دنبال آن بودند که از محتوای توافق محرمانه میان ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای سر در بیاورند و متوجه شوند که چه تدبیری برای اختلافات مختلف اتخاذ خواهد شد تا هم خواسته ایران و خطوط قرمز آن تامین گردد و هم خواسته های آژانس.
پیچیدگی موضوع هم در آن بود که خواسته های آژانس در بازرسی از مراکز غیر هسته ای مخصوصا نظامی خارج از چهارچوب تعهدات بین المللی ایران بوده و به همین دلیل به نظر ایران نامشروع به حساب می آمد و چون واهمه آن وجود داشت که این رشته خواسته های نا مشروع آژانس با تحریک دشمنان ایران مخصوصا ایالات متحده و اسرائیل و کشورهای غربی سر درازی داشته باشد ایرانی ها حاضر نبودند "الف اول را بگویند تا مجبور نباشند تا یای آخر بروند".
البته هنوز هم اعلام نشده که دقیقا چه تدبیری برای حل این معضل اتخاذ شده اما روند اتفاقات نشان می دهد که تدابیر ظریفی اتخاذ شده تا هم خطوط قرمز ایران حفظ شود و هم خواسته های سازمان انرژی هسته ای به این گونه که مثلا به جای تقاضای آژانس برای بازدید از پارچین ایرانی ها خودشان آقای آمانو را دعوت کنند به پارچین بیاید و یا اینکه به جای اینکه کارشناسان آژانس از پارچین نمونه برداری کنند کارشناسان ایرانی نمونه برداری کنند و کارشناسان آژانس دست به سیاه و سفید نزنند ویا به جای اینکه نمونه برداری تحت نظر آژانس باشد با حضور رئیس آژانس یا معتمدین غیر عضو رسمی آژانس باشد بگونه ای که هم بتوان اصالت نمونه ها را تایید کرد (یعنی حرف رئیس آژانس درست باشد) و هم اینکه خطوط قرمز ایران برای ورود کارشناسان آژانس به مجتمع های غیر اعلام شده هسته ای رعایت گردد (یعنی حرف دولت مردان ایرانی درست باشد).
به هر حال مهم این است که با این کار هم خطوط قرمز ایران رعایت شده و هم اینکه آژانس به خواسته خود رسیده و طرفین راضی هستند.
به نظر بنده به هر آنکس که چنین راهکاری را پیدا کرده تا چنین تدبیری اتخاذ گردد باید جایزه سیاست مدار زیرک را اعطا کرد چرا که این تدبیر به ذهن هیچ کس، حد اقل تا زمان اجرای آن، نمی رسید و در آینده وقتی که روند این توافق محرمانه میان ایران و آژانس معلوم شود باید در دانشگاه های علوم سیاسی تدریس گردد که چگونه با تدبیر سیاسی شد که یک گره کور را باز کرد.
چه این راهکار را قبول داشته باشیم چه قبول نداشته باشیم باید بپذیریم که با این راهکار ایران و آژانس یک قدم بزرگ به سمت اجرای توافق فیما بین و بالطبع هسته ای برداشته اند. و مهم ترین مساله در این راهکار این بوده که اگر اعتماد سازی و حسن نیست فیما بین وجود نداشت اصلا طرفین نمی توانستند به چنین راهکاری برسند، امری که عملا از هرگونه توافق و راهکار ارائه شده ای مهم تر می باشد. به همین ترتیب هم می توان گفت اگر طرفین توافق ایران و 1+5 به سمت اعتماد سازی با حسن نیت پیش بروند و دیوارهای واهمه از یکدیگر را بشکنند قطعا می توانند همه اختلافات فیما بین را حل و فصل کنند.
حال باید منتظر نشست و دید چه تفاهمات و یا توافقاتی پشت پرده میان ایران و آژانس و یا حتی میان ایران و 1+5 انجام شده که خواسته طرفین را تامین کند و مشکل طرفین حل و فصل شود.
در این راستا باید گفت در قدم اول می توان به دیپلمات های ایرانی نمره بیست داد که توانستند با تدبیر خود ازاولین سد آژانس و 1+5 عبور کنند.