خبرنگاران با شکار واقعی روبرو می شوند. در اوکراین تعلق به این حرفه بخودی خود خطرناک است. کسانی که باید حقایق را آشکار کنند جان خود را از دست می دهند.
با شروع از فوریه سال 2014 میلادی یک خط سیاه خطرناک در زندگی خبرنگاران در حال کار در اوکراین ظاهر شد. 19 فوریه سال 2014 — ویاچسلاو وِرِمی، گزارشگر روزنامه « وستی» با باطوم مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بعد در مرکز کی یف تیرباران شد. گروهی در این ماجرا دست داشتند که آرسن آواکوف وزیر کشور اوکراین گفت برای گویا مبارزه با شرکت کنندگان « یورومیدان» استخدام شده بودند. 4 آوریل، 2014 واسیلی سرگیینکو، سردبیر روزنامه محلی « نادروسیا»، فعال جنبش « آزادی» توسط افراد ناشناسی ربوده و کشته شد. در ماه ژوئن، ولادیمیر مارتسیشِفسکی — خبرنگار سایت اینترنتی « کامِنیاری اینفو» — مستقیما از مرکز خبری ربوده شد و بر اثر صدمات زیاد در بیمارستان جان سپرد. قتل سرگی سوخوبوک، بنیان گذار و موسس دوم نشریه اینترنتی « پرو یو. آ» و «اوبکو» بصورت یک دعوای معمولی تعریف شد.
قتل اولِس بوزینا نویسنده مشهور اوکراینی داغ ترین قتل بود. او 16 ماه آوریل سال 2015 در نزدیکی ورودی خانه خود کشته شد. به اعتقاد کارشناسان این کارها نشاندهنده مقاصد آشکار مقامات کنونی کی یف است تا رسانه ها را در جای لازمه مرکزی قرار دهند و مثل نمونه سیاستمداران بدردنخور، به خبرنگاران نشان بدهند که بهترین استعداد آنها باید — سکوت باشد.
اولگ ماتویچِف پروفسور مدرسه عالی اقتصاد در این رابطه گفت: مقامات کی یف بخوبی به قدرت کلمات و قدرت جنگ خبری واقف هستند.آنها همانا به کمک جنگ خبری به قدرت رسیدند. آنها درک می کنند که هر خبرنگار جدی را می توان یک واحد، یک هنگ و ارتش در جنگ خبری فرض کرد. از اینرو قتل خبرنگاران —قتل در جنگ خبری است. قتل « بوزینا» —یک ضرر جبران ناپذیر است. این موضوع در رابطه با بسیاری از خبرنگاران صادق است که آنها را می ترسانند و اشخاصی که به کشورهای دیگر فرار کرده اند و یا به قتل رسیدند. در کی یف مقامات دقیقا قدرت کلمات و جنگ خبری را درک می کنند ، از اینرو ضربه اصلی همانا متوجه این بخش می شود. آنها درک می کنند که پول و اقتصاد از اهمیت درجه دوم برخوردار است. آنها به همان تبلیغات قبلی ادامه می دهند. هر گونه ضد تبلیغات برای آنها مساوی با مرگ است. آنها باید نابود شوند.
این نکته بیشتر با این امر مرتبط است که کی یف نه تنها نمی خواهد هیچ چیز دیگری بر خلاف مواضع خود را بشنود بلکه حتی اجازه وجود چنین موضعی را نمی دهد.
میخائیل سمولین معاون رئیس انستیتوی پژوهش های استراتژیک در این خصوص گفت: مقامات اوکراین همان برخوردی را نسبت به خبرنگاران نشان دادند که نسبت به سیاستمدارانی که نمی خواستند مهر سکوت بر لب بزنند. صاف و ساده فضای رسانه های اوکراین پاکسازی شد تا در آنجا فقط یک نقطه نظر بیان شود، نقطه نظر کسانیکه در نتیجه حوادث « میدان» به قدرت رسیدند. بخش اعظم خبرنگاران سکوت اختیار کردند و یا به طرفداری از آن رسانه هایی دست زدند که به تحسین و تمجید «میدان» و « انقلاب» پرداختند. اقلیت به مقاومت ادامه دادند. این مبارزه در داخل حکومت بود که می بایست با کشتن چند خبرنگار مشهور به مقاومت در رسانه ها پایان داده شود و فضای خبری پاکسازی شود تا بدین ترتیب بتوان دیگران را ترساند.
در نتیجه نمی توان نام دیگری به غیر از « ترور» بر آن چه در رابطه با خبرنگاران در اوکراین اجرا می شود گذاشت.
اولگ ماتویچِف در این خصوص گفت: قتل آشکار و ترور واقعی. نمی توان از وجود دولت قانونی نام برد، زیرا چنین دولتی در اوکراین وجود ندارد. سیستم قدرت و باند های مختلف وجود دارند یعنی کسانی که باید نظم برقرار کنند. این افراد در واقع نمایندگان گروهک هایی هستند که به نفع الیگارشی های معین و گروه مشخصی از افراد عمل می کنند. در اینجا صحبتی از منافع سراسر ملی نمی شود. در آنجا نقض فاحش تمام حقوق ، آزادی بیان و برگزاری میتینگ ها مشاهده می شود.
بدین ترتیب، در کشور اوکراین حق ابراز عقیده از افرادی سلب می شود که عقاید آنها با مقامات رسمی فرق دارد. کی یف اولین پایتخت جهان نیست که خبرنگاران مجبور به اجرای دستورات می شوند.