اداره ملی آمار بریتانیا مقاله پژوهشی را منتشر کرد که ثابت می کند خوشبختی و پول با هم ارتباط مستقیم دارند- پول بیشتر، احساس خوشبختی بیشتر.
پژوهش منتشره بر اساس اطلاعات مربوط به ساکنان بریتانیا انجام شده است اما فرض می شود که اهالی بریتانیا از این نظر خود ویژه نیستند.
محققان سطح خوشبختی در گروه های مختلف اجتماعی را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که خوشبختی شخص « بحد زیادی با سطح ثروت خانواده ای ارتباط دارد که شخص عضو از آن است».
در گزارش تحقیقی آمده است: « نتایج پژوهش ها نشان می دهند که سطح کلی ثروت تأثیر مثبتی بر شهروندان دارد و سطح رضایت از زندگی، احساس نیاز و خوشبختی را افزایش داده و سطح نگرانی را کاهش می دهد». « افرادی که در خانواده هایی با شاخص پایین تر ثروت زندگی می کنند در مقایسه با همان افراد (از نظر سنی و وضع سلامتی و غیره) که در خانواده هایی با شاخص متوسط ثروت زندگی می کنند بیشتر در باره خوشبختی صحبت می کنند.»
در این تحقیقات « ثروت» به معنای حساب های مالی، سهام و اوراق بهادار و حساب های کودکان — است. درآمد خصوصی که بر سطح خوشبختی تأثیر گذار است. اما دارایی وابسته، دارایی غیر منقول، حساب های خصوصی دوران بازنشستگی ، اتومبیل و غیره — تقریبا بر سطح خوشبختی تأثیر نمی گذارند. اما وضع هنگام صحبت در باره « ثروت فیزیکی» تغییر می کند — در باره تمام وسایل خانه، مبلمان، انواع مختلف گجت ها، عتیقه جات، آثار هنری ، کلکسیون ، تمبر و غیره. کارشناسان معلوم کردند که « ثروت فیزیکی» نیز تأثیر مثبتی بر افراد می گذارد و به ویژه با عث افزایش حس نیاز و سطح عمومی رضایت از زندگی می شود.
تحقیق مشابهی قبلا انجام شده بود. بِتسی استیونسون و جاستین ولفِرس اقتصاددانان مشهور دست به انجام پژوهش هایی زدند و در اثبات این موضوع تلاش ورزیدند که خوشبختی ارتباط مستقیمی با این نکته دارد که شخص چطور خودش را با محیط اطراف مقایسه می کند). آنها به این نتیجه رسیدند که « اگر سطح اشباع ( سطحی که درآمد و خوشبختی دیگر بهم وابسته نیستند) وجود دارد آن را م یتوان خوشبختی نامید که (محققان هنوز به آن نرسیدند).
رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا پیشتر در رابطه با موضوع ارتباط ثروت و خوشبختی گفته بود: « پول نمی تواند خوشبختی را بخرد اما بدون شک خاطرات درجه یک را به شما هدیه خواهد کرد».