گزارش و تحلیل

در جستجوی ال دورادوی اروپایی . قسمت دوم

© AP Photo / Santi Palaciosدر جستجوی ال دورادوی اروپایی . قسمت دوم
در جستجوی ال دورادوی اروپایی . قسمت دوم - اسپوتنیک ایران
اشتراک
ده ها هزار مهاجر در جستجوی ال دورادو ی اروپایی ، سرزمین افسانه ای زرین ، از صربستان عبور می کنند.

خبرنگار رادیو "اسپوتنیک" همراه با آوارگان مسیری از بلگراد تا بوداپست را طی کرده و شاهد همه دشواری هایی بود که آنها در این مسیر با آن دست و پنجه نرم می کنند.

  از شما دعوت می کنیم گزارش های روزانه  این راه را از چشمان خانم "آنا اوتاسویچ" خبرنگار "اسپوتنیک صربستان" دنبال کنید.

 روز دوم: کانیژا ، اردوگاه مهاجرین

خانواده ای سوری نزدیک چادر روی زمین نشسته اند: پدر، مادر ، دو دختر و یک پسر. دختر روی کاغذ نقاشی می کشد.

مادرشان می گوید: " آنها آرامند برای آنکه به همه چیز عادت کرده اند."

 این زن سوری به ما شرح میدهد که آنها پنج سال بعد از آغاز جنگ سوریه را ترک کردند. آنها از بشار اسد و از داعش فرار می کنند. سازمان تروریستی که بخش اعظم سرزمین سوریه و عراق را اشغال کرده است و از ساکنین محلی به ویژه زنان انتقام گرفته و آنها را ترور می کند. در حلب و در سایر شهرها زنان نمی توانند با روی باز به خیابان بیایند. آنها باید صورتشان را بپوشانند وگرنه به زندان می افتند.  

مقصد آنها ، دانمارک است:

پدر خانواده می گوید: " خواهرم آنجاست. می گویند در دانمارک رفتار خوبی با پناهندگان دارند و زندگی شان مناسب است. " آنها چه انتظاری از زندگی جدید در اروپا دارند؟ "بچه ها به مدرسه بروند و ما آزاد باشیم. ما امیدواریم که پس از همه ی این تلاش ها سرانجام همه چیز بهتر شود."

آیا ترک میهن  برایشان دشوار بود؟ " سخت است، قلبمان به درد آمده اما انتخاب دیگری نداشتیم. اگر بچه نداشتیم هیچ وقت سوریه را ترک نمی کردیم. مطمئن باشید وقتی در سوریه صلح برقرار شود ، شما در اروپا حتی یک سوریه ای هم نخواهید دید. ما به کشورمان و سرزمین مادریمان وابسته ایم." حرف های آنها را یاسمین که همراه با برادرش کمال در اردوگاه به عنوان داوطلب کار می کند برایم ترجمه می کند.

کمال الشریعی ، مترجم مرکز مهاجرت و فعالیت های بشردوستانه ی بالکان است. صمیمیت و روحیه ی آرام او روی پناهندگان خسته و بیمار و گرسنه تاثیر می گذارد. پدرش اهل لیبی و مادرش صرب است. عمویش قربانی حوادث سیاسی در لیبی بود. بنابراین او به خوبی می داند که چه چیز این مردم را به ترک میهن مجبور کرده است. او از آغاز ماه اوت با پناهندگان کار می کند ، وقتی که مرکز پذیرش هنوز باز نشده بود و مهاجرین در پارک ها و در فضای باز می خوابیدند.

کمال می گوید: شرایط بسیار وحشتناکی بود. تنها اکنون ما چادر،  حمام و توالت داریم. و صلیب سرخ به آنها غذا می دهد.

کمال خاطر نشان می کند: " سخت تر از همه وقتی است که از شما به خاطر چنین وسایل معمولی مثل دستمال توالت تشکر می کنند. فردی یک رول دستمال توالت می خواهد و وقتی تو آنرا میدهی ازتو تشکر می کند انگار به او کلیه داده ای. حالا معلوم است که آنها مجبور شده اند از چه مسیری عبور کنند. "

چهارشنبه ی گذشته رکورد سه هزار پناهنده که از اردوگاه عبور کرده اند ، شکسته شد. کمال مطمئن است که تعدادشان بیشتر و بیشتر خواهد شد.

" من شنیده ام که در مرز ترکیه در حال حاضر 2.5 میلیون نفر هستند. آمدن فصل سرد آنها را به وحشت می اندازد. اینجا فضای باز است وبادهای شدیدی می وزد ، زمستان در شمال صربستان بسیار سرد است. نمی خواهم حتی درباره ی این فکر کنم که چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد. "

کمال ابراز تاسف می کند: غذا ، دارو ، لباس ، کفش و مترجم کافی نداریم. سیاست مداران به اینجا می آیند، عکس می گیرند و می روند اما به قول هایشان عمل نمی کنند. شرایط مشابه با کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در زمینه مسائل پناهندگی هم هست. کمک آنها بیشتر جنبه ی نمادین دارد. نگرانی اصلی بر دوش بعضی از داوطلبین است.

گروه سوری ها که بیشترشان کرد هستند نزدیک چادرهایی نشسته اند که دولت روسیه و در واقع مرکز بشر دوستانه روسیه —صربستان در نیش اهدا کرده است. تا سی نفر در آنها جا می شوند. در هر چادر ، برق است و موبایل ها را می توان شارژ کرد. این باارزش ترین چیزی است که پناهندگان دارند برای آنکه به این طریق می توانند با کل جهان در تماس باشند : با کشورشان که ترکش کرده اند و با سایر کشورهایی که می خواهند بروند.

Семья мигрантов отдыхает у железнодорожного вокзала в Белграде - اسپوتنیک ایران
گزارش و تحلیل
در جستجوی ال دورادو اروپایی . قسمت اول

اتحادیه اروپا بسیار نزدیک است اما اینجا گارد فولادی که مجارها ساخته اند در انتظار مهاجرین است درواقع نماد وحشت اروپاییان در مقابل جریان مهاجرین از خاور میانه و آفریقای شمالی ست.

 کمال می گوید: مهم ترین وحشت برای مهاجرین ، عبور از مرز مجارستان و ثبت اثر انگشت است. اگر اثر انگشت آنها را بردارند آنوقت تنها کشوری که آنها را می پذیرد آلمان است و سایرین باید به مجارستان بازگردند. مجارستان موافق قرارداد مربوط به بازگشت مهاجرین و بازگرداندن به صربستان است یعنی آن کشوری که از آن بازگشته اند.

اسد عمر، کرد سوریه است که نمی خواهد به آلمان برود برای آنکه مهم تر از همه برایش پیوستن به نزدیکانش است که در دانمارک زندگی می کنند. برای همین او مجبور است به قاچاقچیان امید ببندد همانند اکثر افرادی که در اردوگاه درجستجوی راهی برای عبور از مرز هستند. او سه روز است که اینجاست اما آنها را ندیده است. او می ترسد که مجارستان به طور کامل مرز را بندند قبل از آنکه موفق شود از آن عبور کند.

عمر می گوید: در جاده به سمت صربستان از ترکیه ، یونان و مقدونیه بیشتر از همه این موضوع تعجب آور است که در بین آنها بیشتر پاکستانی ها و افغان ها هستند. ما از کشورمان به خاطر جنگ گریخته ایم ما سعی داریم بچه هایمان را نجات دهیم اما نمی فهمم چرا همراه با من افرادی از سایر کشورها به سمت اروپا می آیند. بسیاری برای آنکه به اروپا بروند خودشان را اهل سوریه معرفی می کنند. آنها برایمان مشکلات زیادی به وجود می آورند. در اینجا به خاطر این موضوع دعوا و درگیری ست. "

در زمان گفتگویمان پسربچه ای لاغر با چشمانی درشت کنارمان ایستاده بود و چهره ی نحیفش بیشتر توجه را جلب می کرد. این پسر بچه سرطان دارد. پدرش می گوید: " من  او را روی پشتم از شش کشور گذارنده ام." آنها به دانمارک می روند. او می ترسد که در مجارستان از آنها اثر انگشت بگیرند. آنها پولی برای پرداخت به قاچاقچیان ندارند. وقتی بقیه به سمت مرز حرکت کنند من همراه با پسرم با آنها می رویم. وضعیت جسمانی کودکم هر روزلحظه وخیم تر می شود. "

واین ماجرا ادامه دارد…    

 

 

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала