فحش و ناسزا گفتند ، دروغ گفتند، تصویرش را خراب کردند و هر کاری انجام دادند تا فقط روسیه را تخریب کنند. مسئله به امور پنهان و بی سابقه بین اسلاوها از زمان های بسیار کهن رسید. 1000 سال اوکراین شرم این جنایانی را که به خاطر افتخاری واهی انجام داده است به دوش خواهد کشید. آنچه که در اودسا و دانباس اتفاق افتاد هیچ گاه فراموش نمی شود. روزنامه Obserwator Polityczny لهستان در یک مقاله شرح می دهد: روسیه طی این بحران به خاطر کاری که نکرده است، تحت فشار بین المللی قراردارد.
ضمنا روسیه به خاطر کمک های بشر دوستانه به ساکنین دنباس که توسط دولت خود درکیف رها شده اند مجازات می شود. گستره ی بدی و آسیبی که مردم روسیه و خود کشور در ارتباط با تحریم های اقتصادی احساس کرد بی سابقه است. Obserwator Polityczny می نویسد: اما علی رغم تمامی این روندها ، که هدف نابودی روسیه را دارند ، روسیه نه تنها اجازه نداد که تحقیرش کنند بلکه پیش از همه سیاست خارجی دوستانه ، صلح آمیز و بر پایه ی همکاری بین المللی را تغییر نداد.
در این مقاله ی روزنامه ی لهستانی آمده است: " غرب تقابل، نابودی و آسیب رساندن به منافع روسیه را برگزید اما پل های پشت سرش را خراب نکرد. تمام این مدت علی رغم تحریم ها، آمریکایی ها با کمک محرک های روسی به فضا پرواز کردند و نفت و گاز روسیه مثل قبل به غرب می ریزد. روسها هیچ کاری نکردند عملا هیچ کاری تا به غرب آسیب برسانند. " تنها تحریم صلح آمیز برای برخی از محصولات غربی بود ، محصولاتی که در اکثر موارد مشکلات بهداشتی داشتند. به واسطه ی منافع طولانی مدت ، معقولانه و مسئولانه ی تمامی شرکا در منطقه موضع روسیه ممکن است به شکل سابق ارتباط متقابل بازگردد. این روزنامه لهستانی خاطر نشان می کند: در عین حال محتوای این ارتباطات ، به احتمال زیاد دقیقا تغییر خواهد کرد برای آنکه روس ها متقاعد شده اند که شریکی برای غرب نبوده اند علی رغم حسن نیت شان ، شفافیت و آمادگی برای پذیرش قوانینی که غرب در چهارچوب جهانی سازی وضع می کند.
در حال حاضر موج مهاجرین غیرقانونی و پناهندگان از خاور میانه که تا اروپا رسیده اند ، حاکی از تشدید لزوم جلوگیری از خشونت های ست که گروهک موسوم به " خلافت اسلامی " در سوریه و عراق ترتیب می دهد. از آنجا که غرب بر اساس دلایل نامفهوم از دولت قانونی سوریه رنجیده است ،امکان نفوذ آنها در امور سوریه محدود شده برای آنکه سازمان مبارزین و شورشیانی که آنها حمایت می کنند چه از لحاظ سازمان دهی و چه از لحاظ سیاسی پایدار نیست. روزنامه ی لهستانی در مقاله خود می نویسد: " در واقع روسیه در آنجا مهره ی مهمی است ، برای آنکه بدون این کشور ضمانت دولت دردمشق و متحدین محلی آن ،هیچ توافقی با کسانی که غرب حمایت می کند بدست نمی آورند برای آنکه نبرد دراماتیک این جنگ میهنی همچنین از این حمایت ها سرازیر می شود."
بدیهی است که اگر غرب می خواهد از امکانات روسیه در خاور میانه استفاده کند باید به شیوه ی مسئولانه ، مشارکتی و کاری با آن برخورد نماید. نویسنده می افزاید: " سخن تنها در خصوص تحریم ها نیست بلکه درباره ی برچسب زدن هاست، همانطور که از ترتیب و نظم متحدین بر می آید غرب و جهان بیشتر به روسیه نیاز دارند تا روسیه به غرب و جهان. روس ها در واقع می توانند از آغوش دولت خود به جایی نرفته و غرب را با مشکلات منطقه ای بگذارند ، مشکلاتی که غرب با سیاست خصمانه خود ایجاد کرد ، همان سیاستی که دلیل آغاز جنگ میهنی در اوکراین شد. اگر روسیه تصمیم بگیرد علی رغم همه ی مسائل غرب را نجات دهد ، نه تنها شراکت و تشکر و قدردانی بلکه پیش از همه احترام جهانی است. "
اوضاع مشابه سال 1938 است زمانی که در مونیخ ، غرب نه تنها افتخار خود را از دست داد بلکه در وهله ی اول جهان را به هیولای فاشیست هیتلر تقدیم کرد. در زمینه ی عدم توانایی تقابل با هیتلر اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان هیچ راه دیگری نداشت غیر از اینکه از منافع خود با روش ها و ابزاری که در دست بود دفاع نماید.
امروز اوضاع یکبار دیگر جدی است و تفاوت تنها در این است که هیتلر نیست اما اسلام گراهای افراطی هستند که هیچ چیز مشترکی با اسلام نداشته و تنها از این مذهب استفاده کرده تا جهانی را که می شناسیم نابود سازند. اگر دولت دیگری در خاور میانه متلاشی شود آنوقت آنچه که می ماند ، به گروهک موسوم به خلافت اسلامی می پیوندد. آنوقت جهان و پیش از همه اروپا مشکل جدی خواهد داشت. برای آنکه تنها مهاجرین ناامید به سمت غرب نمی روند بلکه از همان راه ها ارتش اسلام گراها که چیزی برای ازدست دادن ندارند و جهان را به آتش می کشند راهی خواهند شد.
امروز سرنوشت جهان به حضور روسیه در حل این درگیری در زمینه ی فلج تدریجی غرب و جنونی که خاور میانه با آن درگیر شده وابسته است. Obserwator Polityczny می نویسد: " آیا این جنون متوقف خواهد شد آیا کشورهای دیگری سقوط کرده و با مشکلات درگیر می شوند ، در واقع امروز به نیت خیر روسیه وابسته است که بدیهی است همانطور که معمولا اتفاق می افتد دوباره جهان را از فشار در این شب تاریک جنون آور نجات خواهد داد. درواقع برای همین باید همواره حامی روسیه بود و جهان اولین بار نیست که به روس ها بدهکار می شود."
