مسأله مواد غذایی مدتهاست که در فهرست مسائل جهانی بشریت جا دارد. کارشناسان از صحبت در باره کمبود مواد غذایی برای انسان خسته نمی شوند. البته کمبود ماده غذایی همیشه در تمام راه تاریخی «همسفر» انسان بوه است. اما فقط حالا این موضوع درک شده است که با وجود تلاش های زیاد این مسأله به قوت خود باقی مانده است.
مطابق با ارزیابی های مختلف، امروزه حدود یک میلیارد نفر در جهان از گرسنگی و یا سوء تغذیه رنج می برند و اتفاق می افتد که گرسنگی علت مرگ آنها است. این تصویر بیشتر در کشورهای در حال رشد مشاهده می شود. این درحالی است که در جهان محصولات غذایی به حد کافی تولید می شود که بتواند تقاضای غذایی همه را برآورد. مسأله در توزیع نامساوی مواد غذایی است. بعلاوه بازارها در کشورهای پیشرفته، موادی هر چه بیش از آنچه انسان قادر به خوردن آنهاست خریداری می کنند.
ایگور آباکوموف دانشیار آکادمی کشاورزی تیمیریازِفسکی در این خصوص گفت: مسأله کمبود مواد غذایی در جهان وجود ندارد. حدودا یک سوم مواد غذایی کشورهای پیشرفته هر روز و هر سال و هر ساعت راهی سطل آشغال می شود. زیرا آنها نمی توانند آنقدر که می خرند بخورند. کارشناسان بازار در آن ذینفع هستند که آنها بیشتر بخرند. به آنها پیشنهاد می شود نان گرم بخرند. زیرا خریدار فقط یک نان گرم نخواهد خرید و سه نان می خرد. بعد وقتی سرد می شود حتما یکی از آنها بیرون انداخته می شود ، یعنی یک سوم آن. همین اتفاق در رابطه با شیر و سبزیجات می افتد: سبزیجات زیبا بیشتر از آنکه مصرف شوند خریداری می شوند. آنها سر از سطل آشغال در خواهند آورد. بشریت هم اکنون بیش از نیاز خود مواد غذایی تولید می کند. در این جا مسأله فقط توزیع نامساوی مواد غذایی است.
اما به جای آنکه بشکل صحیحی به تقسیم مواد غذایی پرداخته شود، کشورهای پیشرفته به ضرر کشورهای در حال رشد این مسأله را حل می کنند. حتی به ابتدایی ترین موضوعات امنیتی توجه نمی کنند.
رومان پوکالوف مدیر برنامه حفاظت از طبیعت سازمان اجتماعی « گشت سبز» د راین خصوص گفت: در واقع شکم یک میلیارد از 7 میلیارد ساکن زمین سیر است. سهم ساکنان کشورهای آفریقایی و اقیانوس آرام زیر خط فقر است. حداقل نیمی از ساکنان جهان در خط ریسک بحران مواد غذایی قرار دارند. راه حلی که اکنون شرکت های چند ملیتی پیشنهاد می کنند و با افزایش محصول با استفاده از بذرهای اصلاح شده ژنتیک در ارتباط است به نظر من نمی تواند پاسخگوی اصل اساسی — امنیت مواد غذایی باشد. استفاده از مواد غذایی اصلاح شده ژنتیک می تواند ضرر زیادی به زندگی انسان وارد آید و حتی باعث مرگ بشریت شود.
حتی این گونه رو ش ها نمی تواند راه حلی برای رفع این وضعیت شکل گرفته باشد. هر چند در پشت قصه های کمبود مواد غذایی باید به دنبال تمایل کشورهای پیشرفته برای کنترل کشورهای در حال رشد گشت. بدین ترتیب گروه اول به مقیاس فاجعه ای که سیاست آنها ببار خواهد آورد اعتراف نخواهد کرد.
موضوع کفایت مواد غذایی و یا کمبود آن، موضوع سیاست بزرگ جهانی و نه اقتصاد است. از نقطه نظر اقتصادی مواد غذایی در جهان بحد کافی وجود دارد. هر چند در روسیه نیز معتقدند که اکثر ساکنان گرسنگی می کشند و یا با کمبود مواد غذایی روبرو هستند. این موضوع بدین دلیل پیچیده تر می شود که گرسنگی و یا خطر گرسنگی با مهاجرت طبیعی ساکنان بروز می کند. به عنوان مثال مسیر شمال آفریقا — جزیره لامپدوز، بعد مالت، سیسل و اروپا را در نظر بگیریم. این فراریان نه فقط از جنگ بلکه از گرسنگی فرار می کنند. این فقط اولین سیگنال قبل از خطر بزرگ است. زیرا اگر مسأله گرسنگی مصنوعی در کشورهای آفریقای شمالی و مرکزی و جنوب — شرق آسیا حل و فصل نشود، این افراد نه فقط پیاده بلکه با هر وسلیه نقلیه ای که دم دستشان باشد راهی خواهند شد و هیچ سلاحی جلوی حرکت آنها برای سیر کردن شکمشان را نخواهد گرفت. اروپا را صاف و ساده پاک خواهند کرد. از این رو باید عاقلانه تصمیمگیری شود، به ویژه وقتی از مواد غذایی به عنوان سلاح استفاده شود.
روبراه کردن تولید مواد غذایی در آن کشورهایی که نیاز به مواد غذایی دارند از عهده کشورهای بزرگ جهان برمی آید. اما فعلا استفاده از لقمه ای نان به عنوان عامل نفوذ سیاسی از هر گونه تصمیم عاقلانه ای فراتر می رود.