المپیاد سال 1936 میلادی در آلمان اولین المپیاد در تاریخ جهان بود که از آن به عنوان سلاح ایدئولوژیکی استفاده شد. تا آن زمان برای هیچگونه مسابقه ورزشی حتی مسابقات جهانی چنان پول هنگفتی خرج نشده بود. رایش آلمان 20 میلیون مارک خرج این المپیاد کرد. بازی ها نیز از نظر مقیاس رکورد برپا کردند.
بیش از 4 میلیون دوستدار ورزش برای دیدن بازی ها به آلمان رفتند و خبرنگاران از 44 کشور در برلین به گزارش اخبار ورزشی پرداختند. بیش از 4 هزار ورزشکار از 49 کشور در انواع مختلف ورزش های با هم رقابت کردند. المیپاد مبدل به یک جشن واقعی ورزشی و سبک زندگی شد که نازی ها آن را تبلیغ می کردند. از آنجا که، جنبش المیپکی هنوز بخشی از سیاست بزرگ نشده بود، به این دلیل به تحریم بازی ها نیانجامید.
کنستانتین زالِسکی کارمند علمی انستیتوی تحقیقات استراتژیک و تاریخ رایش سوم در این خصوص گفت: در رابطه با المپیاد سال 1936 میلادی هنوز تحریم ورزشی پیاده نمی شد که بعد ها مد شد. المپیاد سال 1936 سیاسی به حساب نمی آمد و رویداد زندگی ورزش بین المللی بود. بعلاوه تصمیم برگزاری المپیاد در برلین قبل از روی کار آمدن نازی ها اتخاذ شده بود. بسیاری از کشورها معتقد بودند که قاطی کردن ورزش و سیاست کار نادرستی است. آلمان نیز از سوی خود این ایده را ترویج می داد که المپیاد یک اقدام ورزشی است و ارتباطی با سیاست ندارد.
شایان ذکر است که آلمان پس از جنگ جهانی اول، در بازی های سال 1920 و 1924 میلادی حضور نداشت. فقط 13 ماه مه سال 1931 میلادی کمیته بین المللی المپیک تصمیم برگزاری بازی ها در آلمان را اتخاذ کرد. در آن زمان این تصمیم با تلاش بازگرداندن آلمان به جامعه جهانی در نظر گرفته شد. نباید این نکته فراموش شود که این رویداد ورزشی برای ملت آلمان نه فقط حالت انتقام داشت بلکه اقدام مهمی بود که به آنها کمک کرد به قدرت و اهمیت خود اذعان کنند.
الکساندر بوندارِنکو مورخ جنگ جهانی دون و سرویس ویژه در این خصوص گفت:
در این المپیاد بازی سیاسی بزرگی جریان داشت. آمریکا همیشه می خواست سلطه خود را بر سراسر جهان برقرار کند. به این دلیل همانا در آن زمان به رشد و پیشرفت صنعت نظامی آلمان کمک کرد. البته بدون سرو صدا. توسعه صنعت شوروی نیز فایده زیادی داشت تا در اروپا تصادم منافع بروز کند. پس از پایان جنگ جهانی اول مشخص بود نکه این درگیری ها رخ خواهد داد. زیرا آن جنگ بشکل تحریک آمیزی به پایان رسید: آلمان به هر شکل ممکن تحقیر و اراضی آن تصاحب و به لهستان داده شد که هیچگونه ارتباطی با آن کشور نداشت. این موضوع بهانه ای برای آلمان بود تا جنگ دیگری را آغاز کند. از اینرو آمریکایی ها بطور دقیق عمل کردند: سیاست با «المپیزم» بیگانه است اما آنچه برای ما سودآور است موضوع دیگری است.
در خود آلمان نیز قبل از آغاز المپیاد تغییرات مهم سیاسی رخ داد که باعث شد سیاستمداران اروپایی به شکل دیگری به هیتلر و اطرافیان او بنگرند.
کنستانتین زالِسکی در این خصوص گفت: سیاستمداران تصمیم گرفتند ورزش و سیاست را بهم ربط ندهند، به ویژه که آلمان به تبلیغات ضد یهودی در آلمان پایان داد. حتی ورزشکاری در تیم آلمان شامل شده بود که یکی از والدینش یهودی بود. هیچگونه محدودیتی برای شرکت ورزشکاران یهودی در تیم دیگر کشورها وجود نداشت. موضوع دیگر این بود که در سال 1936 میلادی و حتی دیرتر، کشورهای غربی امیدوار بودند که تمام اقدامات هیتلر فقط لفاظی سیاسی است و هیچگونه نقشه خاصی را در نظر ندارد.
پس از سه سال مشخص شد که نقشه های هیتلر خیلی وسیع بودند. اما المپیاد سال 1936 بر طبق پارامترهای زیادی وارد تاریخ شد که یکی از آنها ارتباط تنگاتنگی با سیاست داشت. بازی های المپیک در آلمان از حالت روشن سیاسی و تبلیغاتی زیادی برخوردار بودند. بعلاوه همانا در آن زمان رهبری فاشیست آلمان تقریبا به پیروزی اصلی ایدئولوژیکی دست یافت.