بمباران هیروشیما

© AP Photoبمباران هیروشیما
بمباران هیروشیما - اسپوتنیک ایران
اشتراک
تا زمانی که سلاح اتمی وجود دارد خطر کاربرد آن نیز وجود خواهد داشت.

هیروشیما 70-مین  سالگرد  بمباران اتمی  — اولین کاربرد سلاح هسته ای  در تاریخ بشریت  بر علیه ساکنان غیر نظامی — را  برگزار  می کند.  احتمالا  این  آخرین تاریخی است که ما می توانیم  شهادت کسانی را  بشنویم  که آن بمباران را پشت سر گذاشتند: سن متوسط « هیباکوسیا» ها — در ژاپن  بازماندگان بمباران هیروشیما را  به این اسم می نامند —  برای اولین بار از  مرز 80 سال گذشت.  تعداد آنها کمتر می شود و  نگرانی بابت اینکه خاطره  آن  بمباران وحشتناک  از حافظه ها زدوده می شود  نگرانی هر چه بیشتری  را در این رابطه موجب می گردد که بشریت  ممکن است دوباره  مرتکب همان اشتباه شود.

 کیکو  اوگورا 78 ساله  که در  سال 1945 میلادی 8 سالش بود بخوبی به یاد دارد  که موج انفجار او را پرت کرد و او بیهوش شد. کیکو گفت: « وقتی بهوش آمدم تاریک بود. به نظرم رسید که شب شده است.  به نظر می رسید که غولی  بزرگ بر شهر قدم گذاشته است  و همه چیز را له و خرد کرده است.  بعد در ویرانه خانه ها  زبانه های آتش بلند شد.  برای نجات از شعله های آتش  مجبور شدم از روی اجساد  بدوم. بعضی از خیابانها پر از اجساد کشته شدگان بود».

بچه ها می ترسیدند از خانه خارج شوند.  مردم شبیه  شبح های وحشتناک  کابوس ها بودند.

پس از سوختگی ، پوست و گوشت مردم باهم فرو می ریخت.  آنها به علت درد زیاد نمی توانستند دستانشان را  کنار بدنشان نگه دارند  و آنها را مثل شبح  به جلو دراز  کرده  راه می رفتند. تکه های  پوست از دستانشان آویزان بود.  در همه جا بوی موی سوخته به مشام می رسید.  اعضای داخلی بدن خیلی ها بیرون ریخته بود.

 در مرکز انفجار اتمی ، پارک یادبود  صلح  و موزه ای قرار دارد  که اسناد  و وسایل نمایشی مرتبط با  بمباران اتمی  هیروشیما در آنجا نگهداری می شود.  در آنجا راهنمای صوتی  به زبان های کشورهای دارای  سلاح هسته ای وجود دارد. اما تا کنون هیچ یک از روسای آن کشور ها از این موزه دیدن نکرده است.  وسایل نمایشی  تمام وحشت  آن انفجار را بازآفرینی می کند. سه چرخه  له ولورده شده! انفجار چه بلایی بر سر  صاحب خردسال آن آورده است، اگر با دوچرخه آهنی این چنین کرده است؟  موهای سفید  محصل مدرسه که با یک بار شانه همه ریختند.  برنج خاکستر شده  در جعبه غذای محل مدرسه.  این تنها چیزی بود که مادر توانست  از پسر محصلش پیدا کند.

 سونائو سوبوی خاطرات خود را  به یاد آورده گفت: « تمام آنچه در موزه به نمایش گذاشته  شده است، اسباب بازی هستند.  آنچه در واقع اتفاق افتاد  آنقدر وحشتناک بود که در آرشیو ها نگهداری می شوند. می ترسند آنها را به بچه ها نشان بدهند.  وقتی برای کمک  رفتم هرگز آنچه  را که پس از انفجار دیدم فراموش نخواهم کرد».

تلاش او برای دریافت  کمک  بیفایده بود.  زیرا خودش مثل شبح بود.   پوست آویزان دستهایش، سرش بدون گوش، صورت  و دستهای سوخته اش. خون قرمز روشنی که از دستهای  سوخته اش جاری بود. همه با دیدن او که سعی می کرد آنهایی را که  زیر آوار  مانده بودند نجات بدهد فرار می کردند.

سوبوی به یاد آورد وقتی  بسختی خودش را به خانه مادربزرگش رساند، او  نوه اش را نشناخت. گوشت و پوستش تکه تکه آویزان بود  و  صورتش قابل شناسایی نبود  و مادربزرگ به هیچ وجه نمی توانست  باور کند که  او نوه اش است».

سالهای طولانی پس از بمباران  خیلی ها که آن حادثه وحشتناک را پشت سر گذاشتند این حقایق را  حتی از بچه های  خود پنهان کردند.

کیکو آگورا  تعریف کرد و گفت: «  تضییق  بیرحمانه ای  جریان داشت. کسانی که  جای زخم  روی بدنشان باقی مانده بود نمی توانستند به حمام عمومی بروند تا ناگهان رازشان فاش نشود.  بارها اتفاق افتاده بود  که والدین  داماد و یا عروس به دلیل آنکه یکی از آنها «  هیباکوسیا» (تابش دیده)  بود مانع از ازدواج  آنها شده بودند.  فرض می شد  فرزند افرادی که تحت تابش  اتمی قرار گرفته اند   سالم نخواهند بود و یا آنها اصلا نمی توانند بچه دار شوند.  یافتن کار برای اینگونه افراد سخت بود، زیرا  همه می دانستند  کسانی که بمباران اتمی را پشت سر گذاشتند با خستگی مفرط دست بگریبان هستند و  هرنوع بیماری   می تواند بطور ناگهانی  پس از  سالهای طولانی  بعد از انفجار بروز کند. خیلی ها  این موضوع را پنهان می کردند.

پسر من  فقط بعداز آنکه  عکس من پس از سفر به آمریکا  در  روزنامه های ژاپن ظاهر شد فهمید که نسل دوم « هیباکوسیا»ست.آگورا فقط وقتی متوجه شد که  خاطرات دارند محو می شوند و نسل جدید  دارد حوادث 6 ماه اوت  سال 1945 میلادی را فراموش می کند به تعریف در باره آن انفجار وحشتناک پرداخت.  این  کابوس نباید تکرار شود.   مردم باید  به یاد بسپارند تا چنین  کابوسی دیگر تکرار نشود.

 سه سال قبل در شهر  جنبش  انتقال تجربه  « بازماندگان»  فاجعه گذشته  آغاز شد.  شرکت کنندگان این جنبش،  داوطلبان از  هر سن و سال  و طبقات مختلف اجتماعی  با کسانی صحبت می کنند که  بمباران اتمی را از سر گذراندند.  در موزه نوارهای صوتی و ویدئویی  از صحبت با شاهدان آن انفجار  وجود دارد.  اما فقط  انتقال « زنده»  حوادث  آن دوران  بطورکلی، در باره   طرز زندگی در آن سالها  و روزهای وحشتناکی که  بازماندگان آن انفجار از  سر گذراندند  و خود شاهدان   می تواند درک آن حادثه دهشتناک را برای  نسل  جدید ممکن  سازد.  تعریف  های شاهدان عینی بمباران اتمی  هیروشیما  باعث می شود تا از  گزارش خشک حقایق  دوری شود و  نبض زنده  معاشرت نزدیک  حفظ گردد.

 حفظ خاطره  تراژدی هیروشیما و ناکازاکی و  عدم تکرار آن  دو هدفی است  که هیروشیما  مأموریت خود را در دسیابی به آن می بیند.  شاهد 80 ساله  بمباران  ها  و  محصل 15 ساله  که به عنوان « سفیر  صلح» هر سال  به مقر سازمان ملل در ژنو می روند  از این مهم صحبت می کنند.  طی سال، محصلان  زیر فراخوان به رد سلاح هسته ای  امضا جمع می کنند  و سپس این فهرست را به  ستاد اروپایی  سازمان ملل می دهند که به مسائل خلع سلاح رسیدگی می کند.  از سال 2001 میلادی  بیش از  یک میلیون امضا جمع شده است.

کادزومی  ماتسویی  شهردار هیروشیما در آستانه  70- مین  سالگرد تراژدی  بمباران  اتمی شهر گفت: « ما نباید  گام در راه  تقسیم بندی  گناهکاران و  آسیب دیدگان بگذاریم. مهم آن است که دیگر هرگز چنین اتفاقی نیفتد.  این مأموریت هیروشیماست.  رفع  اختلافات سیاسی و  ملی  و درک این موضوع  که آن فاجعه  نه فقط تجربه دهشتناکی  برای  شهر ما بلکه برای کل بشریت است حائز اهمیت است.  هیروشیما همانا از این موضع  برای حفظ  خاطره  بمباران های اتمی  تلاش می ورزد».

به عقیده وی،  سلاح هسته ای نمی تواند عامل بازدارندگی باشد:  تا زمانی که این سلاح وجود دارد همیشه  خطر کاربرد آن نیز وجود خواهد داشت.  درعین حال، شهردار  اعتراف کرد که  این موضع  و  موضوعی که ژاپن سالهای طولانی است تحت حمایت  « چتر» هسته ای آمریکا قرار دارد در تضاد با هم قرار دارند. به عقیده ماتسویی رفع این تضاد  با فرایند  رد تدریجی  تمام کشورها  از  داشتن این نوع سلاح   از موضع  کلی درک  خطرناک بودن آن  بدون  تشریح اینکه کی  مقصر  است و حق با کی است ممکن خواهد بود.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала