جنگ دوم روسیه و ایران بین سالهای 1828-1826 میلادی برابر با 1206-1204 شمسی رخ داد. عباس میرزا فرمانده سپاه ایران به دلیل برخی آشفتگیها در سپاه خود خواست که جنگی اتفاق نیفتد، اما تلاش او موثر نیفتاد و جنگ وسیعی درمنطقه گنجه در گرفت، و در پایان سپاه روس فاتح میدان شد. در روزهای پایانی آن جنگ، ارتش روسیه برای حصول اطمینان ازموفقیت روند مذاکرات صلح با ایران به تبریز گسیل داده شد. نیروهای روسی تحت فرماندهی «ایوان پاسکویچ» شهر تبریز را که توپخانه های ارتش ایران در آنجا واقع شده و خانوداه های بسیاری از مقامات عالی رتبه ایران در آن ساکن بودند، اشغال نمود. در آن زمان شهر تبریز محل اقامت وارث تاج و تخت سلطنت یعنی عباس میرزا بود. عباس میرزا سرانجام در روستایی به نام ترکمانچای نزدیک تبریز خواست که جلوی پاسکوویچ را بگیرد اما در آنجا نیز شکست خورد و سرانجام مجبور شد که شرایط صلح را بپذیرد.
در زمان تدوین مفاد قرارداد ترکمنچای «الکساندر گریبایدف» هنوز سفیر روسیه در ایران نشده بود و درآن زمان به عنوان یک مقام دیپلماتیک در دفتر فرمانداری قفقاز جنوبی خدمت می کرد. او فرد بسیار زیرک و با استعدادی بود و به چندین زبان دنیا منجمله فارسی تسلط کامل داشت و همچنین نویسنده بزرگی در تاریخ ادبیات روسیه حتی تا به امروز است، نقش مهمی در تدوین مفاد قرارداد ترکمنچای داشت. همین قرارداد باعث تقویت نفوذ و موقعیت روسیه در این مناطق که از زمان آقا محمدخان قاجار دائما میان ایران، امپراتوری عثمانی و روسیه دست به دست می شد، گردید و تا زمان فروپاشی اتحاد شوروی نیز ادامه یافت. این منطقه استراتژیک برای هرسه کشور دارای اهمیت زیادی بود و طی تاریخ برای تسلط بر آن لشکرکشیهای زیادی صورت گرفت.
هر ایرانی از مفاد قرارداد ترکمنچای آگاه است:
— واگذاری خانات ایروان و نخجوان به دولت روسیه و تخلیه تالش و مغان از سپاه ایران.
— پرداخت ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) به طور اقساط از طرف ایران به روسیه به عنوان غرامت جنگی.
— اجازه عبور و مرور آزاد به کشتیهای تجاری روسی در دریای خزر.
— رضایت به انعقاد یک عهدنامه تجاری بین ایران و روسیه و حق اعزام کنسول و نمایندگان تجاری به هر منطقه از مناطق ایران که روسها لازم بدانند.
— حمایت روسیه از ولیعهدی عباس میرزا و کوشش در به سلطنت رساندن وی پس از مرگ شاه.
— استرداد اسرای طرفین.
— اعطای حق قضاوت کنسولی به اتباع روسیه.
قرارداد مذکور نفوذ روسیه در منطقه خاورمیانه را افزایش داد و از طرف دیگر نقش و نفوذ بریتانیا در ایران را کاهش داد و طبیعتا علاوه بر ایرانی ها نارضایتی انگلیسی ها و حتی سایر کشورهای اروپایی را به همراه داشت. تا جایی که «فریدریش انگلس» فیلسوف انقلابی کمونیست آلمانی و نزدیکترین همکار کارل مارکس در مورد ترکمنچای گفت: این قرارداد ایران را تبدیل به رعیت روسیه کرد!
مدت کوتاهی پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای زمانیکه جنگهای ترکیه و روسیه آغاز شده بود و همانطور که گفته شد به دلیل نارضایتی انگلیسی ها از این ماجرا، دولت ایران با تحریک بریتانیا سعی به فرار و شانه خالی کردن از اجرای این قرارداد نمودند. نقض توافقات از سوی دولت ایران اعتراض الکساندر گریبایدف سفیر وقت روسیه در تهران را به همراه داشت. در 11 فوریه 1829 یک گروه ضد روسی در دربار شاه ایران که مستقیما از عوامل بریتانیا بودند و ارتباط نزدیکی هم با شاه داشتند، با استفاده از تحریک عقاید مذهبی مردم، حمله ای به سفارت روسیه در تهران سازمان دادند و در نتیجه آن تعداد زیادی از روسها منجمله الکساندر گریبایدف کشته شدند. از آنجایی که هر دو کشور دیگر تمایلی به جنگ با یکدیگر نداشتند ماجرا با عذرخواهی شاه ایران ازتزار نیکلای اول پایان یافت، و قرارداد ترکمنچای سرجای خود باقی ماند و تا زمان انقلاب اکتبر در روسیه ادامه یافت. پس از پیروزی انقلاب کمونیستی درشوروی، لنین برای اثبات حسن نیت خود به تمام ملل ضعیف جهان، الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری را اعلام کرد. به این ترتیب امتیازات قرارداد ترکمنچای خود به خود لغو گردید، اما به لحاظ ارضی چون جمهوری های مستقلی تحت عنوان جمهوری ارمنستان، جمهوری سوسیالیستی گرجستان و جمهوری دموکراتیک آذربایجان شکل گرفت دیگر امکان بازپسی دهی آنها وجود نداشت، ضمن اینکه جمهوری های جدید نیز خواهان از دست دادن استقلال جدید خود نبودند.
در نتیجه قرارداد ترکمنچای بخش شرقی ارمنستان و آذربایجان کنونی به روسیه الحاق شد و رودخانه ارس به عنوان مرز میان روسیه تعیین شد. در منابع روسی یکی از دلایل اهمیت ترکمنچای را در بازگشت ارامنه ای می دانند که در ایران به اسارت گرفته شده بود همچنین آن را نقطه عطفی در سرنوشت تاریخی گرجستان و ارمنستان به شمار می آورند. اگرچه سیاست استعماری بر این مناطق از بین نرفت و تنها به واسطه قرارداد ترکمنچای تغییر کرد، اما حداقل از سیطره نفوذ دولت های اسلامی ایران و عثمانی خارج شده و به کشوری هم دین وعقیده خود پیوستند.
به هر حال باید بدانیم که در آن برهه از تاریخ اگر پادشاهی ایران قدرت کافی و راهبرد صحیحی در سیاست خارجی و حتی داخلی خود نداشته است و منجر به تحمیل عهدنامه های مانند ترکمنچای بر ایران شده، تنها مقصر آن روس ها نبودند.