یکی از بزرگترین مشکلاتی که فلسطینی ها همیشه دچار بودند و هستند تصمیمات اشتباه رهبران آنها است که در دوره های مختلف آنها را در چاه هایی انداخته که بیرون آمدن از آن اگر نخواهیم بگوییم غیر ممکن بوده اما آنچنان دشوار بوده که فلسطینی ها مجبور بودند سالها تغاص آن اشتباه ها را پس دهند.
از تصمیم رهبران آنها برای خروج از سرزمین فلسطین به اعتبار کشورهای "برادر" عرب به امید بازگشت ظفرمندانه همراه با لشکرهای عربی تا پذیرش ناقص دولت مستقل تا خیانت به جبهه مقاومت که بزرگترین حامی آنها در تاریخ بود و هست همه اشتباهای هستند که این رهبران مردم فلسطین را دچار آن کرده اند وفلسطینی ها را از هدف اصلی خود دور کردند و می کنند.
گو اینکه نمی توان رفتار برخی شخصیت های فلسطینی که در حال دست و پا زدن در اشتباهات خود هستند را به کل ملت فلسطین تعمیم اما متاسفانه اشتباهات اینان وضعیت کل مردمان فلسطین را تحت تاثیر قرار می دهد.
در حالی که سوری ها و لبنانی ها آغوش خود را برای سالها باز کرده بودند و از پناهنده های فلسطینی مثل وابستگان خود نگهداری می کردند آقای خالد مشعل با تصور اینکه شورش در سوریه ممکن است منجر به سرنگونی دولت بشار اسد گردد به جای کمک به رئیس جمهوری که خود و پدرش سالها به مشعل و هم میهنانش پناه داده بودند فقط به دلیل وابستگی تشکیلاتی به اخوان المسلمین به جمع مخالفین اسد پیوست و علیه دولت و ملت سوریه موضع گرفت. در برخی موارد فلسطینی ها سلاح و تجربه مبارزاتی خود که باید بر علیه اسرائیل از آن استفاده می کردند را در اختیار مخالفین بشار اسد قرار دادند. در لبنان هم در جنگ هایی که توسط گروه های تندرو و تکفیری چه در جنوب و چه در شمال لبنان راه اندازی شد بر علیه ارتش لبنان و حزب الله عمل کردند و به مخالفان مردم لبنان در اردوگاه های خود پناه دادند.
اشتباه های بی پایان خالد مشعل حماس و ملت فلسطین را در شرایط مختلف وارد چالش هایی می نماید که بعضی وقت ها آدم به فکر می افتد که آیا وی واقعا تلاش دارد مشکلات ملت فلسطین را حل کند و یا اینکه تلاش می کند به دشمنان آنها کمک کند؟
هر ناخدایی می داند که در زمان طوفانی بودن دریا باید تلاش کند مسیر امن تر را برای کشتی خود انتخاب کند و لنگر کشتی را در ساحل امنی بیاندازد تا دریا آرام گردد. در مورد سیاست مداران هم همین امر صدق می کند.
در شرایطی که حماس باید خود را از درگیری های داخلی کشورهای عربی دور می کرد و فقط به مشکل اصلی خود یعنی مبارزه با اسرائیل می پرداخت شاهد آن بودیم که رهبری این تشکیلات مرتکب اشتباه دیگری شد و در مقابل ارتش و ملت مصر ایستاد. ملت و ارتشی که علیرغم توافق کمپ دیوید هنوز حامی ملت فلسطین بودند. این تشکیلات در اشتباه استراتژیک دیگری اقدام به آموزش و تامین اسلحه برای مخالفین دولت آقای سیسی نمود. امری که منجر به درگیری با ارتش مصر وبسته شدن تنها راه ارتباطی مردم غزه با جهان شد و محاصره آنها را کامل کرد.
با این اشتباهات حماس بزرگترین حامی خود یعنی ایران را نیز از خود دلخور کرد اما چون ایران حساب ملت فلسطین را از حماس جدا کرده بود این دلخوری منجر به قطع کامل رابطه نشد وشاهد آن بودیم که سر به زنگاه وقتی اسرائیل به مردم غزه حمله کرد ایران بدون چشم داشت به هر شکلی که می توانست کمک های تسلیحاتی خود به حماس و مبارزین فلسطینی رساند. کمک هایی که به اذعان همین مسئولین فلسطینی بدون آن قطعا فلسطینی ها نمی توانستند در مقابل اسرائیل ایستادگی کنند و آن را وادار به توقف حمله کنند.
همین جنگ به حماس نشان داد تصور اینکه اموال قطر و حمایت های ترکیه اخوانی می تواند پشتیبان قوی ای برای ملت فلسطین باشد کاملا اشتباه است و تلاش زیادی برای بازگشتن به آغوش ایران انجام دادند اما ایرانی ها به آنها گفتند که پرواز تهران از راه دمشق است. مواضع اشتباهی که مشعل و همراهانش نسبت به سوری ها گرفته بودند باید تصحیح میشد، این اشتباه ها آنقدر شرایط را برای حماس دشوار کرده بود که برای بازگشت به آغوش سوریه مجبور بودند از خیلی کارهای خود عدول کنند.
آقای مشعل در یک اشتباه استراتژیک دیگر دقیقا چند روز پس از توافق ایران و 1+5 انجام داد. به جای اینکه تلاش کند مشکلات تشکیلات خود با سوریه و ایران و مصر را حل کند به سمت عربستانی ها رفت و فکر کرد با این رفتار می تواند برای دیگران گربه رقصانی کند و مثلا به آنها بگوید اگر ما را دوباره راه ندهید ما خودمان را در آغوش عربستانی ها می اندازیم.
اما اتفاقی که پیش آمد این بود که عربستانی ها هم حساب و کتاب های خود را داشتند و دارند و می دانند که این رفتار آقای مشعل بر چه اساس بوده و هست. و چون یکبار قبلا چوب سوء استفاده های او را خورده بودند به این راحتی ها تن به همکاری با او نمی دهند. آنها برای لج بازی با ایران و سوریه در ظاهر آغوش خود را برای حماس باز کردند اما می خواستند به مصر هم پیغامی بفرستند که چون در ماجرای یمن با آنها همراهی نکرد ممکن است راه اخوانی ها را به ریاض باز کنند.
برخی گزارش ها هم تحلیل می کند که اسرائیلی ها از سعودی ها خواسته اند حماسی ها را به سمت خود بکشانند.
گویا پادشاه عربستان سعودی هم قول داده برای شش ماه مبلغ ماهانه 20 ملیون دلار در اختیار حماس قرار دهد. مبلغی که حتی هزینه های اداری غزه را نیز تامین نمی کند. البته این ماهانه هم مشروط بر این است که حماس برادری خود نسبت به سعودی را ثابت کند و در این شش ماه وفق مراد عربستان رفتار کند در غیر این صورت این مبلغ نیز قطع خواهد شد. برخی شایعات مبنی بر تعهدات حماس برای تامین نیروی جنگجو مورد نیاز عربستان برای جنگ با یمن نیز منتشر شده که در صورت صحت خیانت بر علیه مردم یمن نیز به کارنامه مشعل اضافه می شود.
یعنی می توان گفت مشعل حماس را خیلی ارزان فروخت!
قطعا عربستانی ها حاضر بودند چندین برابر این مبلغ را پرداخت کنند.
اما مساله ای که اینجا مطرح است این است که آیا رهبران حماس فکر می کنند با فرار به جلو می توانند به حکومت بر غزه ادامه دهند یا اینکه رقبا جای آنها را خواهند گرفت؟