به استناد برخی از آنهایی که در جریان مذاکرات وین بودند وزیر امور خارجه ایالات متحده تقاضا کرده بود این رای گیری به پس از تصمیم کنگره ایالات متحده موکول گردد اما با مخالفت شدید روسیه و چین و کشورهای اوروپایی مواجه شد. البته ظاهرا آقای جان کری هم بدش نمی آید با چنین مخالفتی مواجه گردد تا هم در راه برگشت بتواند ادعا کند که چنین چیزی را مطرح کرده بود و هم اینکه بتواند به مصوبه ای دست یابد که دست رئیس جمهوری آمریکا را برای رویارویی با کنگره باز کند. به این شکل حتی اگر هم کنگره آمریکا با رای بیش از دو سوم (که حق وتو را از رئیس جمهور سلب می کند) با این توافق مخالفت کند حیطه اختیارات تصمیمات آن فقط به ایالات متحده محدود می گردد و نمی تواند به دیگر کشورها تسری یابد. اگر موشکافانه تر بخواهیم در این زمینه صحبت کنیم می توانیم بگوییم یاران اوروپایی ایالات متحده از اینکه کنگره این کشور بخواهد برای آنها تصمیم بگیرد ناراضی هستند و تمایل ندارند با این کشور، حد اقل در این زمینه، همراهی کنند. برخی حتی اعتقاد داشتند که نماینده دولت ایالات متحده ممکن است برای راضی نگاه داشتن کنگره رای ممتنع بدهد که البته چون خود ایالات متحده این قطعنامه را مطرح کرده بود بعید بنظر می آمد چنین اتفاقی پیش آید. اما با رای قاطع شورای امنیت و رای نماینده دولت آمریکا به این قطعنامه مشخص شد که رئیس جمهوری این کشور تصمیم دارد قاطعانه در مقابل کنگره جمهوری خواه بایستد و اگر هم نیاز باشد به پشتوانه همین مصوبه رای کنگره را وتو خواهد کرد.
روند تماس اوروپایی ها با ایران و تلاش مسئولین عالیرتبه آنها به دیدار از ایران مشخص می کند که اینان دیگر به هیچ وجه تمایل ندارند فرصت همکاری با ایران را از دست دهند و دیگر امکان ائتلاف برای برقراری تحریم شامل جدید بر علیه ایران دور از انتظار می باشد. البته رئیس جمهوری ایالات متحده هم به زبان بی زبانی همین مساله را چندین بار مطرح کرد و اظهار داشت که حتی اگر هم ایالات متحده به این توافق دست نمی یافت نگاه داشتن تحریم های بین المللی بر علیه ایران تقریبا غیر ممکن می بود.
البته حدود سه ماه طول می کشد که این قطعنامه بتواند اجرایی گردد و نتایج اولیه آن نمایان گردد اما طی همین سه ماه قطعا تکلیف توافقات و قرارداد های کلان مشخص می گردد چرا که همه می دانند هرکه زودتر بجنبد سهم بزرگتری از این قرارداد ها را به دست خواهد آورد و به همین دلیل پیش بینی می شود طی سه ماه آتی تهران به قبله اکثر شخصیت های سیاسی ، وزرا و سرمایه گذاران و تجار بین المللی مخصوصا اوروپایی تبدیل گردد.