آیا با امضای توافق هسته ای کل مشکلات اقتصادی ایران حل خواهد شد؟

© Flickr / Rafael Roblesبازار تهران
بازار تهران - اسپوتنیک ایران
اشتراک
انتقادی که کرارا و تکرارا از دولت آقای روحانی می شود وعده وعیدهای زیاد وربط دادن کل مشکلات اقتصادی ایران و رسیدن به وعده ها به تحریم ها و مذاکرات هسته ای می باشد.

برخی مسئولین دولتی هم پا فراتر گذاشته و مشکلات فرهنگی — اجتماعی — ورزشی — زیست محیطی و… را نیز به تحریم ها ربط داده اند. بگونه ای که یک ناظر خارجی تصور می کند نفس کشیدن ایرانی ها هم به تحریم ها ربط دارد.
همانگونه که مشکل نفس کشیدن و آلودگی آب و هوا بر اثر تخریب منابع طبیعی و سوء مدیریت کلان داخلی بوجود آمده خیلی از مشکلات دیگر مملکتی هم به همین دلیل پیش آمده و می آید نه به دلیل تحریم ها.
نمی توان انکار کرد که تحریم ها فشار های زیادی را بر ایران تحمیل می کند اما اینکه بخواهیم همه ناتوانی و ناکامی های مدیریتی کلان کشور را به تحریم ها ربط دهیم بحث دیگری است.
تقریبا از هر ایرانی سوال کنید می تواند به شما بگوید که مشکل مدیریتی و رانت خواری در ایران همیشه دلیل اصلی همه مشکلات بوده و تحریم ها نقش ثانویه را بازی می کنند. اکثر مدیران اقتصادی و دارای پست های اجرایی دیگر در ایران مدیران سیاسی هستند و نه تخصصی و نبود ثبات شغلی مخصوصا در رده های بالای مدیریتی آنها را بر آن می دارد که فعالیت های خود را محدود به زمانی که در پست و مقام هستند کنند و هیچ برنامه ریزی ای برای دوره های بلند مدت مملکتی نداشته باشند و سعی کنند شرایط چند ساله آتی خود که قرار است دیگر این پست و مقام را نداشته باشند تامین کنند. حال اگر نخواهیم بگوییم برخی هم تلاش می کنند شرایط موسسه خود را بگونه ای پیش ببرند که بعد از مدیریت آنها اصلا نتوان در موسسه کار کرد، یا اینکه حتی بعد از بازنشستگی مدیران به آنها وابسته باشد و در نهایت موسسه به عنوان خصوصی سازی اختصاصی سازی گردد. البته این مساله فقط به دولت فعلی ایران مربوط نمی شود بلکه این فرهنگ مدیریتی در همه دولت های قبل هم وجود داشته و به این دولت به ارث رسیده. چون مدیران دولتی به دلیل وابستگی های سیاسی خود به پست و مقام رسیده اند می دانند که کافی است تلاش کنند رضایت مقامات مافوق خود کسب کنند تا در پست و سمت خود باقی بمانند و مهم نیست که خروجی کار آنها مثبت است یا منفی. مقامات ما فوق هم گزارش های همین مدیران را الگوی تصمیم گیری خود قرار می دهند و به همین دلیل تصور می کنند که مدیران منصوب خود فعالیت عالی ای را انجام می دهند. در همین لابلا هم برخی مدیران از جایگاه خود برای تامین آتیه "بدون پست و مقام" استفاده می کنند. در ایران ما به مجموع مسایل فوق الذکر "رانت دولتی" می گوییم. البته "رانت دولتی" در اکثر کشورهای جهان وجود دارد وخیلی از مدیران دولتی با سوء استفاده از جایگاه خود ویا داشتن اطلاعات پشت پرده اقتصادی سعی می کنند از کانال وابستگان خود درآمد کسب کنند اما به هر حال در کشورهای مختلف حجم این "رانت های دولتی" کمتر یا بیشتر است. واخبار برخورد های مختلف قوه قضائیه ایران با شخصیت های عالیرتبه معروف یا وابستگان آنها و واکنش های جناح های سیاسی مختلف طرفدار آنها برای تحت فشار قرار دادن تصمیم گیری های قوه قضائیه که منجر به واکنش شدید رئیس قوه قضائیه در ایران شد، خود گواه این مساله می باشد که این نوع رانت خواری ها تا چه سطوحی پیش رفته.
مساله دیگری که بر اثر تحریم ها بوجود آمده بروز "رانت خواران اقتصادی " می باشند. اینان افرادی هستند که به دلیل داشتن شرایط مختلف اقتصادی و ارتباطات به عنوان عوامل دور زدن تحریم ها شناخته می شوند. این افراد و در برخی شرایط مجموعه ها و باند ها با استفاده از روابط و خارج از ضوابط یا با سوء استفاده از شرایط احتکار عمده فعالیت های اقتصادی را در ایران در دست گرفته اند و ملیاردها دلار از درآمد های ایران را به عنوان اینکه برای دور زدن تحریم ها به مملکت کمک می کنند به جیب می زنند. و هر از گاهی شاهد بازداشت و برخورد با تنی چند از این افراد و یا نماینده آن باندها توسط قوه قضائیه می باشیم. خرید راحت ماشین های چندین ملیون دلاری و خانه های فوق العاده لوکس و مصرف کالاهای لوکس گران قیمت که چندین برابر قیمت آن در کشورهای دیگر در ایران به فروش می رسد همه و همه نشانه گسترش این قشر در جامعه ایران می باشد. افرادی که علیرغم فضای عمومی جامعه ایران که مخالف تجمل گرایی می باشد تحمل خود پنداری بیشتر را ندارند و به هر شکل شده تلاش دارند با فخر فروشی به دیگران نشان دهند که دیگر آن "مستضعف" یا "بدبخت بیچاره" قبلی نیستند بلکه دیگر متمکن و ثروتمند شده اند. (عموما بصورت فرهنگی وسنتی در جامعه ایران آنهایی که به صورت ریشه ای ثروتمند هستند خیلی تلاش نمی کنند فخر فروشی کنند). چرا که اکثر این افراد تازه به دوران رسیده عمدتا از میان اقشار پایین جامعه به یک باره با استفاده از ارتباطات ورانت های اقتصادی به ملیاردها دلار ثروت باد آورده دست یافته اند. واگر به لیست بازداشت های معروف به رانت خواران اقتصادی قوه قضائیه ایران نگاه کنید می توانید تعداد زیادی از این افراد را پیدا کنید که از یک سرباز وظیفه راننده رئیس بانک مرکزی و یا کارگر کارخانه ذوب آهن و یا یک دست فروش دون پایه ویا… ظرف مدت کوتاهی به یک ملیاردر متمکن تبدیل شده اند. قطعا خیلی از جوانان فقیر هم با مشاهده این افراد تلاش خواهند کرد تا آنها را الگوی خود قرار دهند و راه صد ساله را چند روزه بپیمایند و لذا در صورتی که با اینان برخورد نشود روز به روز به تعداد این افراد افزوده می شود. امروزه اینان جزو تندترین افراد مخالف رفع تحریم های اقتصادی می باشند و با استفاده از تمکن اقتصادی خود تلاش می کنند در سیاست مملکت هم تاثیر بگذارند.
تقریبا همه اقتصاددانان در ایران متفق هستند که مشکلات اصلی اقتصادی و غیره در ایران بیش از اینکه به تحریم ها مرتبط باشد به موارد فوق الذکر مرتبط است و شاید بتوان گفت که تحریم ها کمتر از 20 درصد در مشکلات ایران تاثیر دارد.
شعور ودرک عمومی در ایران آنقدر بالا هست که مردم متوجه شوند هدف اصلی این تحریم ها ملت و حاکمیت و اقتدار ملی ایران است و نه برنامه هسته ای و به همین دلیل مردم ایران در قبال تحریم ها مقاومت وهمراهی خوبی با دولت و نظام از خود نشان دادند و استراتژی غرب که امیدوار بود با تحریم ها نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند و ایران با به لیبی و یا افغانستان و یا عراق و یا سوریه دیگری تبدیل نماید را نقش بر آب کردند.
لذا می توان گفت دلیل اصلی مذاکره غربی ها با ایران نه از روی علاقه است بلکه به دلیل اینکه مقاومت ملت ایران و بی نتیجه بودن تحریم ها در طولانی مدت را شاهد هستند و به همین دلیل آنها تلاش دارند تاکتیک خود را تغییر دهند.
وتحریم ها فرصتی بود تا ایران بتواند از اقتصاد نفتی خارج شود و به اقتصادی غیر نفتی یا "اقتصاد مقاومتی" (که تحریم ها بر آن تاثیر نداشته باشد) روی بیاورد اما استفاده مجدد از مدیران بازنشسته و قدیمی عالیرتبه ای که به کارکردن با درآمد های سرشار نفتی عادت داشتند و توانایی ایده پردازی و ایجاد درآمد جدید ندارند این فرصت را حد اقل تا الآن از ایران دارای منابع سرشار اقتصادی — صنعتی — کشاورزی — معدنی و… از همه مهم تر نیروی انسانی تحصل کرده و کارآمد گرفته.
با این اوصاف می توان گفت رسیدن به یک توافق با 5+1 و رفع همه تحریم های اقتصادی (البته بعید می دانم آنگونه که خیلی ها امیدوارند همه تحریم های اقتصادی بزودی وبه یکباره رفع گردد) به آن صورت که تصور می گردد منجر به حل شدن مشکلات اقتصادی ایران نخواهد شد. تازه دولت باید به فکر حل وفصل چالش های خود با سوء مدیریت ها و رانت خواران مختلف باشد. امری که قطعا حتی با کمک شش دانگ مجلس و قوه قضائیه به عمر دو ساله باقیمانده دولت آقای روحانی قد نخواهد داد. البته هنوز هم دیر نیست و با یک اراده آهنین که مردم آن را احساس کنند ممکن است چهارسال دیگر به دو سال باقیمانده نیز افزوده شود.

از آقای روحانی که قبل از رسیدن به پست ریاست جمهوری جزو متنفذین حکومتی به حساب می آمد و با تکیه بر مسند ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک اطلاعات زیادی از مسایل مختلف کشوری داشت توقع آن بود که از شروع کار خود کلید قفل مشکلات مدیریتی و رانت خواری رابطه ای را باز کند ودولت همه مشکلات خود را به تحریم های اقتصادی ویا سوء مدیریت های قبلی گره نزند. به هر حال آقای روحانی دانسته مملکت را با چنین شرایطی تحویل گرفته.
در پایان می توان گفت با وجود شرایط فعلی و حتی صورت رفع کامل تحریم ها در پایان این ماه میلادی بعید به نظر می آید گره ای از مشکلات اقتصادی ایران بیش از همان 10 تا 20 درصد تاثیر تحریم ها رفع گردد.

 

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала