ترکش های جنگ یمن به خاندان سعودی اصابت کرد

طبق وصیت ملک عبد العزیز پس از وی پادشاهی باید به فرزندان وی به ترتیب سن می رسید که بر اساس آن مقرن بن عبد العزیز باید ولیعهد می بود و مشکل اصلی برای ولیعهدی در واقع باید پس از پایان نسل اول فرزندان عبد العزیز پیش می آمد چون مشخص نبود فرزند ارشد آخرین پادشاه باید شاه شود و یا فرزند ارشد اولین پادشاه و یا اینکه بزرگترین نوه پسری ملک عبد العزیز. طبق حکم جدید ملک سلمان ترتیبی که میتوان گفت تنها سیستم رسمی موجود برای حکومت در پادشاهی عربستان سعودی بوده بهم خورد و یکی از نوه ها از فرزندان عبد العزیز پیشی گرفت. امری که به مزاج اکثر شاهزاده های سعودی خوش نخواهد آمد.

همانگونه که در مقاله قبلی خود در همین پایگاه با عنوان "شکست بزرگ عربستان سعودی " اشاره کرده بودم یکی از اصلی ترین دلایل اعلام توقف عملیات عربستان بر علیه یمن سه ساعت پس از فرمان پادشاه به گارد ملی برای حرکت به سوی یمن این بود که برخی شاهزاده ها در عربستان تصمیم داشتند با خروج گارد ملی از پایتخت (در واقع نقشه این بود که فقط اعضای گارد ملی که طرفدار شاه هستند را از پایتخت خارج کنند) پادشاه را به دلیل بی کفایتی سرنگون کنند و مقرن بن عبد العزیز را پادشاه کنند. این تحرک با آمریکایی ها هم هماهنگ شده بود و چراغ سبز هم دریافت شده بود اما آمریکایی ها با دو دوزه بازی به ملک سلمان خبر رساندند و ماجرا لو رفت و ملک سلمان مجبور شد بلا فاصله دستور توقف عملیات نظامی بر علیه یمن را صادر کند.

مقرن بن عبد العزیز که زاده مادری یمنی می باشد با حمایت متعب بن عبد الله همان فرمانده گارد ملی کرسی ولیعهدی را از احمد بن عبد العزیز به دست آورد و اگر هم بنا به برکناری وی بود طبق مراتب سنتی ولیعهدی حق احمد بن عبد العزیز بود.  برکناری مقرن در واقع کنار زدن جناح حامی وی نیز به حساب می آید. محمد بن نایف که الآن ولیعهد شده،  شاهزاده ای  می باشد که  به نزدیکی شدید به آمریکایی ها شهرت دارد و در واقع ملک سلمان برای کسب رضایت آمریکایی ها دست به چنین اقدامی زده و آمریکایی ها از کانال وی به پادشاه ماجرای کودتا را اطلاع دادند.

در این راستا متعب بن عبد الله  قدرت مند ترین و بزرگترین خطر برای ملک سلمان و فرزندش محمد بن سلمان به حساب می آید وهدف بعدی به حساب می آید چرا که بیش از یکصد هزار نیروی زبده گارد ملی به وی وفادار می باشند واز حمایت تعداد زیادی از قبایل با نفوذ عربستان برخوردار است.

روز گذشته به یک باره رسانه های سعودی اعلام کردند که تعداد زیادی از طرفداران گروه داعش در عربستان سعودی بازداشت  و ظاهرا تعدادی هم در دیگری با نیروهای امنیتی کشته شده اند. در واقع اینان برخی طرفداران متعب بن عبد الله بودند که برنامه ریزی کرده بودند پس از خروج طرفداران ملک سلمان در گارد ملی از پایتخت دست به کار شوند و کودتا کنند.

 متعب بن عبدالله شدیدا مخالف عملیات عربستان بر علیه یمن بوده و اعتقاد داشته که این عملیات با تحریک آمریکایی ها برای کشاندن عربستان سعودی به یک جنگ فرسایشی در یمن بوده و چندین بار با محمد بن سلمان بابت این مساله درگیری داشته.

به هر حال دیگر جنگ سیاسی داخلی در عربستان سعودی عیان شده و قطعا شاهزاده ها و قبایل سعودی وارد این ماجرا خواهند گشت اگر جناح وابسته به ملک سلمان به رهبری محمد بن سلمان  تصمیم به ادامه رویارویی با طرفداران جناح مقابل یعنی متعب بن عبد الله و بازداشت طرفداران وی مشابه ماجرای روز گذشته را داشته باشد احتمال اینکه این درگیری ها به درگیری نظامی داخلی هم کشیده شود خیلی زیاد است.

کل این مسایل نشان می دهد که اشاره پرزیدنت اوباما به اینکه سعودی ها نباید به ایران به عنوان خطر برای ثبات کشور خود بنگرند بلکه به خطر داخلی باید توجه داشته باشد از کجا نشأت می گیرد. ملک سلمان تا به حال نتوانسته مشکلات داخلی را جمع و جور کند و لذا بزرگترین خطر که همه از آن بیم داشتند یعنی رسیدن ماجرای موسوم به بهار عربی به عربستان سعودی در جریان می باشد.

وبزرگترین خطری که عربستان سعودی و منطقه در حال حاضر با آن مواجه می باشند خیز برداشتن تندروها (داعش و حامیان آنها) برای رسیدن به قدرت در عربستان سعودی است که همه بازیکنان منطقه باید تلاش کنند از آن جلوگیری به عمل آورد چرا که با توجه به شرایط خاص عربستان سعودی بی ثباتی در این کشور تهدیدی برای امنیت کل منطقه و جهان می باشد.