نتانیاهو یک تفکر ایدئولوژیک تندرو دارد و دهه ها است دو هدف را آرزوی خود قرار داده.
کشتن همه فلسطینی ها یا بیرون راندن آنها از فلسطین به سمت مصر و اردن و راه اندازی جنگی که در آن آمریکایی ها تا آخرین سرباز آمریکایی برای اهداف اسرائیل با ایران بجنگند.
امروزه با توجه به نبود یک دولت مقتدر در ایالات متحده نتانیاهو احساس می کند که بیش از پیش به این رویای خود نزدیک شده.
این در حالی است که آقای پزشکیان به دنبال احیای برجام و حل اختلافات با غرب است و خوب با ترور شهید اسماعیل هنیه دولت ایران مجبور می باشد تا به اسرائیل پاسخ دهد و طبیعتا همین ماجرا ممکن است موجب شکرآب شدن روابط ایران با کشورهای غربی عضو برجام یعنی ایالات متحده و انگلیس و فرانسه و آلمان که حامیان پروپا قرص اسرائیل به حساب می آید شود.
بسیاری تحلیلگران بر این باور بودند که آقای پزشکیان تلاش زیادی برای تأنی در پاسخ داشت تا دولت تشکیل شود و بعد ایران پاسخ دهد و امروزه بحث این مطرح است که مذاکرات صلح در جریان است و اگر ایران حمله کند ممکن است مذاکرات صلح برای غزه آسیب ببیند.
برخی دیگر باور دارند اصرار نتانیاهو بر برخی مسایل مثل خودداری از عقب نشینی از محور فیلادلفی و نستاریم حتی در صورتی که مجبور باشد همه اسیران اسرائیلی را قربانی کند به خودی خود نشان می دهد که نتانیاهو تمایلی به صلح ندارد وفقط دارد وقت می خرد.
نتانیاهو به خوبی می داند که ماجرای محور فیلادلفی یک مطالبه فلسطینی صرف نیست بلکه مصر نیز خواستار آن است که اسرائیل طبق توافقات امضا شده طی چند دهه قبل در این محور حضور نداشته باشد.
بهانه های اسرائیل مبنی بر اینکه تونل هایی جهت قاچاق اسلحه در این محور پیدا کرده هم بهانه های کاذب بیش نیست چرا که اسرائیل نتوانسته ثابت کند که حتی یک تونل از این تونل ها با مصر در ارتباط بوده و یا اینکه فعالیت می کرده.
مصر در سالهای 2011 تا 2015 و پس از به قدرت رسیدن محمد مرسی رئیس جمهوری سابق اخوان المسلمینی مصر، طرحی برای مسدود کردن تمام کانالهای ارتباطی زیر زمینی با غزه را اجرا کرد و طی این سالها یک دیوار بتونی زیر زمینی به عمق بیش از 15 متر ایجاد شد و همچنین مصری ها همه خانه هایی که در آن اطراف بود را تخلیه و تخریب کردند تا همه راه های ورود و خروج از و به غزه از طریق هر کانالی را ببندند.
حالا هم آنقدر آمریکایی ها ضعیف و ذلیل شده اند که امیدوار هستند حمله ایران به اسرائیل به تهدید یا فشاری بر نتانیاهو تبدیل شود تا بلکه حاضر شود قبل از پایان ریاست جمهوری بایدن تن به آتش بس دهد.
علیرغم اینکه آنها دو لشکر دریایی خود را یکی در دریای عمان و دیگری در دریای سرخ و دریای مدیترانه مستقر کرده اند و بهانه می آورند که این دو لشکر دریایی برای حمایت از اسرائیل هستند اما همه کارشناسان نظامی و سیاسی باور دارند اگر احیانا ایران و جبهه مقاومت تصمیم بگیرند به اسرائیل حمله کنند حتی این دو لشکر هم جوابگو نخواهند بود.
برای اولین بار پس از تاسیس اسرائیل شرایط به جایی رسیده که اسرائیل در دفاع از خود ناتوان می باشد، اسرائیلی که در چند جنگ همه کشورهای عربی را با هم در هم کوبید امروزه از ترس مقامات اش، علی الخصوص نخست وزیر، دو شب را جرئت نمی کنند در یک جا بخوابند و هر جا هم می روند در پناهگاه می خوابند.
مردم معمولی به کنار.
برخی سوال می کنند پس آیا نتانیاهو دیوانه شده که دست به این ترور ها می زند؟
واقعیت امر این است که باید درباره سلامت عقلی نتانیاهو تحقیق کرد و علیرغم اینکه به ظاهر وی سالم به نظر می آید ولی ظاهرا عقل خود را از دست داده و به دنبال آن است که به یکباره یا به رویاهای خود برسد یا کل اسرائیل را به آتش بکشد.
در واقع وی وقتی می بیند بعد از این همه سال فعالیت برای اهداف صهیونیست ها حالا اگر یک روز مصونیت نخست وزیری را نداشته باشد احتمالا به زندان می رود و صدها هزار نفر مردم اسرائیل قبل از هفت اکتبر و امروزه بر علیه او تظاهرات می کنند، قطعا احساس می کند که یا باید همه چیز را ببرد یا اگر قرار است ببازد بگذارد همه با هم ببازند.
از سوی دیگر سابقه ندارد که دولتی ضعیف و نارکارآمد در حد دولت بایدن در آمریکا سر کار باشد و از سوی دیگر اعضای کلیدی دولت آمریکا و همچنین کنگره این کشور همه نوکران اسرائیل باشد و خوب نتانیاهو دلیلی نمی بیند که بخواهد صلحی را بپذیرد.
امروزه شرایط روحی نتانیاهو را می توان به نرون، امپراتور روم، که دستور داد رم را آتش بزنند و ایستاد آتش زدن رم را تماشا کرد تشبیه کرد.
ظاهرا نتانیاهو هم مانند نرون احساس می کند اگر بنا باشد وی برود پس بهتر است اسرائیل را آتش بزند و قبل از مرگ از تماشای آتش گرفتن آن لذت ببرد وگرنه مگر می شود یک فرد در اسرائیل در قدرت باشد که حاضر باشد جان صدها اسیر اسرائیلی را اینقدر به بازی بگیرد وحتی خودش دستور بمباران جاهایی را بدهد که آنها در آنجا اسیر هستند؟