در صورت صحت این ادعا قطعا روسیه هم مجبور خواهد بود به دکترین های نظامی خود برگردد و واکنش های متناسب با این رفتار ها نشان دهد.
تا به امروز روسیه کمتر از ده درصد توانمندی های خود را برای عملیات ویژه در اوکراین استفاده کرده و در مقابل همه اعضای ناتو با هم در اوکراین جمع شده اند تا جلوی روسیه را بگیرند اما با شکست های پیاپی مواجه شده اند.
به جای اینکه آنها به دنبال ایجاد راهکار دیپلماتیک برای مساله باشند به دنبال آن هستند که با افزایش سطح جنگ و تنش جنگ را به مرحله دیگری ببرند.
در واقع مشکل اصلی آنها این است که این سیاستمداران متوجه هستند اگر جنگی که در اوکراین راه انداخته اند متوقف شود و نتوانند روسیه را شکست دهند حالا باید جواب مالیات دهندگان را بدهند که چرا صدها ملیارد دلار مالیاتی که باید برای تامین رفاه آنها هزینه می شد هزینه جنگ و خونریزی و کشت و کشتار کرده اند و به جیب مافیاها و کمپانی های اسلحه سازی ریخته اند.
آنها به خوبی می دانند در صورتی که خاک روسیه هدف حملات اوکراین با تسلیحات آنها گردد و یا اینکه آنها نیروهایشان را مستقیما به جنگ ارسال کنند و یا خاک خود را برای حملات به خاک روسیه در اختیار اوکراین قرار دهند بسیاری از شرایط متفاوت خواهد بود و روسیه به دکترین های دیگر نظامی خود از جمله استفاده از تسلیحات هسته ای برای دشمنان ملت روسیه روی خواهد آورد.
در واقع آنها به دنبال آن هستند که چنین اتفاقی رخ دهد تا به آتش کشیدن پول مالیات دهندگان کشورهایشان و خسارت هایشان را بتوانند توجیه کنند.
طبق اطلاعات جسته و گریخته که در رسانه ها منتشر شده مواضع اعضای ناتو در مورد حملات به عمق خاک روسیه متفاوت است:
فرانسه، بریتانیا و دبیر کل ناتو استولتنبرگ مخالف نیستند انجام چنین کاری نیستند در حالی که آلمان، ایتالیا و ایالات متحده مخالف آن هستند.
در واقع اینجا می بینیم کشورهایی که در معرض اصلی واکنش روسیه هستند مانند آلمان و ایتالیا مخالف هستند در حالی که کشورهایی که در خاکریز دوم قرار دارند مانند فرانسه و انگلیس موافق هستند چون اینها باور دارند اگر روسیه بخواهد واکنش نشان دهد قطعا اول به کشورهای هم مرز با خود یعنی اوکراین و شاید لهستان واکنش نشان خواهد داد و در مرحله بعدی به کشورهایی که در نوار بعدی هستند مثل ایتالیا و آلمان واکنش نشان خواهد داد و به نوعی می توان تصور کرد که کشورهایی مانند انگلیس و فرانسه به دنبال آن هستند که رقبای اقتصادی خود مانند آلمان و ایتالیا را از عرضه رقابت درونی حذف کنند.
اما در مورد آمریکا هم به نظر می رسد دلیل اصلی مخالفت اش این است که فعلا آنها می خواهند، حد اقل تا انتخابات ریاست جمهوری، جنگ درون خاک اوکراین محدود باشد چون اگر گسترش پیدا کند ممکن آنها بیشتر درگیر خواهند شد و در انتخابات این مساله برایشان گران تمام خواهد شد.
مضاف بر اینها امروزه هیات حاکمه آمریکا می بیند که این شرایط بسیار به نفع آنها است چون آنها دارند سود سرشاری از این شرایط می برند در حالی که کشورهای اروپایی احساس می کنند به دلیل هزینه کردشان در این جنگ کمرشان دارد می شکند و چون اوکراین در حال شکست هست ممکن است به یکباره شرایط درونی اوکراین تغییر کند و مردم زلنسکی را برکنار کنند و همه آنچه رشته کرده بودند پنبه شود و می خواهند جنگ را به سطح بالاتر ببرند تا بلکه با بالا بردن سطح تشنج همه را به سمت پذیرش خواسته هایشان وادار کنند و شرط بندی می کنند که روسیه خواهان آن نیست که جنگ اتمی راه بیاندازد.
اما نکته جالب در این ماجرا این است که خود اوکراینی ها در این زمینه هیچ کاره هستند و می بینیم که تصمیم گیری برای مردم اوکراین از جای دیگری می آید و دیگران هستند که روی خون مردم اوکراین برای مقابله با روسیه حساب باز کرده اند.
سوال اصلی در این است که تا چه زمانی مردم اوکراین حاضر هستند بپذیرند که دلقک های حاکم بر سر آنها روی خون آنها برقصند.
مخصوصا که همه می بینند اوکراین علیرغم همه این هیاهو نمی تواند علیرغم تعیین مواضع توسط ناتو از فضا نمی تواند هدفی را درون خاک روسیه هدف قرار دهند و این نشان می دهد که یا سامانه های دفاعی روسیه بسیار قدرتمند است که جلوی حملات آنها را بگیرد، که همینطور هم هست، یا اینکه بسیاری از نیروهای اوکراینی متوجه هستند که علیرغم اینکه فرمان از بالا آمده این فرمان ها، یعنی حمله به خاک روسیه، به نفع ملت اوکراین نیست و حاضر نیستند جان مردم اوکراین را برای محقق نمودن اهداف آمریکا و غرب به خطر بیاندازند.