خبری بسیار فاجعه بار که باورش هنوز بسیار سخت است ولی چه کنیم که در مشیئت الهی جدلی نیست و خدواند متعال خواسته که این شهیدان در راه خدمت به مردم شربت شهادت را بنوشند.
قطعا زبان از بیان حرف دل در این باره عاجز است اما به هر حال این اتفاق خسارت بزرگی برای ایران و جهان و منطقه به حساب می آید.
رئیس جمهوری شهید ایران در دوران کوتاه عمر حکومت خود موفق شد روابط ایران با کشورهای منطقه را تحکیم بخشد و اختلافات را حل و فصل کند و از سوی دیگر سیاست کلی نظام مبنی بر تحکیم روابط با شرق را پیاده سازد.
در دوران ریاست جمهوری شهید رئیسی و وزارت خارجه شهید امیر عبد اللهیان ما شاهد آن بودیم که اختلافات دیرینه با عربستان سعودی و کشورهای عربی همجوار کنار گذاشته شد و صفحه جدیدی از روابط باز شد.
از سوی دیگر شاهد آن بودیم که روابط ایران و روسیه در بهترین شرایط خود قرار گرفت و ایران با عضویت در گروه هایی مانند شانگهای و بریکس موفق شد افق جدیدی در زمینه اقتصادی برای مقابله با تحریم های ظالمانه غرب پیدا کند.
روابط ایران و چین هم در بهترین شرایط خود قرار گرفت و همچنین ایران موفق شد روابط بسیار خوبی با بسیاری کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و آسیای میانه که بازارهای بالقوه اقتصادی ایران به حساب می آیند باز کند.
شهید رئیسی در شرایطی وارد میدان شد که جناح های سیاسی کشور مخصوصا اصولگرایان با تشتت مواجه بودند و وی موفق شد جناح اصولگرای کشور را یکپارچه کند.
همین ویژگی و با توجه به اینکه اصولگرایان موفق شدند در ایران مجلس را نیز دست بگیرند و بقیه ارکان قدرت نیز به دست آنها رسید منجر به وحدت صف همه ارکان قدرت به یک سمت و سو برای اولین بار پس از انقلاب شد.
امری که در نهایت به شهید رئیسی کمک کرد تا بتواند بسیاری از سیاست ها که دیگر روسای جمهوری به دلیل وجود اختلافات با ارکان دیگر قدرت در کشور موفق به اجرای آن نبودند، را اجرا کند.
حال امروزه خلأ اصلی که احتمالا ایران با آن مواجه خواهد بود این خواهد بود که چه شخصیتی می توان پیدا کرد که بتواند کار رئیسی را انجام دهد.
اگر اصولگرا باشد بتواند همه اصولگرایان را پشت سر خود داشته باشد و وحدت صف را ادامه دهد.
اگر هم تابع جناح های سیاسی دیگر کشور باشد بتواند حمایت جناح های سیاسی قدرت مخصوصا مجلس شورای اسلامی را پشت سر خود داشته باشد تا سیاست هایش و سیاست های دولت اش را پیش ببرد.
طبق قوانین ایران آقای مخبر معاون اول رئیس جمهوری خود به خود به عنوان رئیس قوه مجریه اداره امور کشور تا انتخابات بعدی را عهده دار می شود و احتمالا رهبری این اختیار را سریعا به وی تفویض خواهند کرد تا اداره امور کشور با خلل مواجه نشود.
همانگونه که همه صاحب نظران می دانند در مرحله بعدی هیأتی متشکل از رئیس قوه مجریه و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه شرایط انتخابات آتی که حد اکثر طی 50 روز باید انجام شود را فراهم می کنند.
نکته اصلی امروزه در این است که جناح های سیاسی کشور با چالش های عدیده درونی مواجه هستند و باید دید آیا اینها می توانند به سرعت خودشان را جمع و جور کنند و برای انتخابات ریاست جمهوری آتی آماده کنند یا نه.
بحث این نیست که افرادی بخواهند کاندیدای انتخابات شوند، بحث در این است که چه افرادی با چه سیاست هایی برای اداره امور کشور در این شرایط پا به میدان خواهند گذاشت و آیا می توانند حمایت اطراف سیاسی کشور را جلب کنند یا نه و آیا برنامه ای برای اداره امور کشور دارند یا نه.
به نظر می رسد از همین لحظه که خبر شهادت شهید رئیسی تایید شده همه باید دست به کار شوند تا ایران وارد مرحله جدید شود.
آنچه مسلم است این می باشد که سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ترسیم شده و هر دولتی که بخواهد سر کار بیاید همان سیاست ها را ادامه خواهد داد و فقط ممکن است روش اجرا فرق کند.
نکته مهم در این است که تجربه نشان داده ایران کشوری نیست که وابسته به افراد باشد تا با از دست دادن آنها کشور با مشکلی مواجه شود، ایران با خون شهدایش زنده است و زنده خواهد ماند و آنهایی که می آیند مسیر همین شهدا را ادامه خواهند داد.