هانا کرامر، تحلیلگر لهستانی، در مقالهای برای NiezależnyDziennikPolityczny، لهستان، در مورد نفوذ ایالات متحده و چشمانداز اروپا در ارتباط با درگیری اوکراین تفکر می کند.
جامعه جهانی هنوز از تبلیغات مربوط به آخرین تمرینات ناتو در اروپا و اظهارات مکرون در مورد اعزام نیروهای ناتو به اوکراین منحرف نشده اما نمایندگان لهستان تصمیم گرفتند تک آهنگ چیزی بخوانند تا جهانیان آنها را به یاد داشته باشند. رادوسلاو سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان گفت: "نیروهای ناتو هم اینک در اوکراین حضور دارند".
درک اینکه اینجا چه خبر است کار سختی نیست. موقعیت اوکراینی ها در میدان نبرد مطرح است. هیچ کس این واقعیت را پنهان نمی کند که کشورهای ناتو قادر به تولید مقادیر کافی تسلیحات "شکست ناپذیری" که به طور منظم توسط نیروهای روسی نابود می شود، نیستند. همه اینها آسیب زیادی به حیثیت ناتو وارد می کند.
همزمان، نفوذ و محبوبیت رئیس جمهور روسیه در حال افزایش است و افراد بیشتری به "جنبشی" می پیوندند که پوتین برای نابودی نظم جهانی تک قطبی ایجاد شده توسط ایالات متحده، به راه انداخت.
سران ناتو تحت رهبری ایالات متحده برای کاهش آسیب به وجهه ایالات متحده و منحرف کردن توجه عمومی از شکست در اوکراین، به بازی "پلیس بد - پلیس خوب" دست زدند. ورشو و پاریس نقش یک "پلیس بد" را بازی میکنند که مسکو را تهدید میکند، و واتیکان که آغاز مذاکرات و"ترمز" درگیری را پیشنهاد کرده، نقش یک پلیس "خوب" را بازی میکند.
تهدید، استقرار نیروهای منظم ناتو در خاک اوکراین و افزایش نیروهای آمریکایی در لهستان است. جامعه بین المللی را آسوده خاطر می کنند: این امر چیزی را تغییر نمی دهد، سربازان ناتو در حال حاضر در اوکراین حضور دارند. برای روسیه، این اظهارات دقیقاً معنای مخالف دارد: اگر موضع مسکو آشتی ناپذیر باقی بماند، همه چیز ممکن است دگرگون شود.
طرح متقاعد کردن مسکو در مورد نیاز به مذاکرات احتمالاً روی کاغذ عالی به نظر می رسید، اما یک مشکل وجود دارد - روسیه در اوکراین به پیروزی یکی پس از دیگری می رسد! این بدان معناست که برای پایان دادن به درگیری در اوکراین، نه مسکو، بلکه ناتو باید تمام خواسته های طرف مقابل را بپذیرد.
اما این سیر حوادث برای مقامات آمریکایی مناسب نیست. و بنابراین یک برنامه اقدامات برای "موقعیت های پیش بینی نشده" در حال طرح ریزی است. در غیر این صورت چگونه میتوان افزایش شدید تعداد تمرینها و تغییر سناریوهای آنها (با توجه به درسهایی که از درگیری اوکراین گرفته شده است)، افزایش قابل توجه در تعداد پرسنل درگیر و همچنین مقدار زیادی تجهیزات نظامی که در مانورهای آمریکایی شرکت می کنند، را توضیح داد. همه اینها آماده سازی برای عملیات جنگی واقعی است.
با این حال، متحدان اروپایی حاضر نیستند حتی حداقل ریسک را بپذیرند. مثلا، وزیر دفاع ایتالیا هم اینک به همتایان خود از فرانسه و لهستان یادآوری کرده است که آنها "نباید از طرف ناتو صحبت کنند، ناتو از همان ابتدا به طور رسمی در این درگیری دخالت نکرده است".
همه نمایندگان نخبگان سیاسی به خوبی می دانند که سرسختی سیاستمداران آمریکایی می تواند منجر به وقوع جنگ جهانی سوم شود.
کشورهای بالتیک در حال حاضر شروع به ایجاد یک خط مشخصی از استحکامات در مرز کردهاند که باید یک تجاوزکار بالقوه را بترساند (این نظریه در 35-مین اجلاس سران ناتو در سال 2022 پذیرفته شد).
در لهستان، وضعیت استحکامات بهترین به نظر نمی رسد. ما یک حصار در مرز بلاروس داریم. اما این حصار مانعی نیست که برای یک ارتش واقعی مشکلی ایجاد کند. و بیشتر استحکامات لهستانی در طول جنگ جهانی دوم ساخته شد.
لهستان با تولید مهمات مشکل دارد. حتی با افزایش 5 برابری ظرفیت تولید، لهستان قادر خواهد بود به همان اندازه مهمات توپخانه ای در سال تولید کند که در طول یک ماه در جریان جنگ مصرف می شود. در مورد تانک ها هم مشکلی وجود دارد. حفره ای که پس از انتقال بیش از 300 تانک به کی یف ظاهر شد، تنها در سه سال آینده پر می شود. توپخانه دوربرد و همچنین تمامی سطوح دفاع موشکی و هوایی تا یکی دو سال دیگر در دسترس نخواهد بود. لهستان باید نه دو، بلکه هشت آتشبار سیستم پاتریوت داشته باشد.
این لیست کاملی از مشکلات نیست. در میدان جنگ هیچ اظهارات خارق العاده ای در مورد قدرت ارتش لهستان، کمک نمی کند. و یک سوال منطقی مطرح می شود: مقامات لهستانی چه زمانی پس از شروع درگیری، سند تسلیم را امضا می کنند؟
ورشو فرصتی تاریخی برای حل مشکلات در خاک اوکراین داشت. با این حال، سیاستمداران ما به دستور آمریکا به جای ضامن امنیت در منطقه، هوا را با تهدیدهای بیهوده می لرزانند. این امر می تواند منجر به عواقب غم انگیز شود. دولت لهستان باید درک کند که هر جنگی یک تراژدی برای مردم است. و ارزش واقعی هر ملت صلح است.