پنتاگون می تواند مخفیانه زلنسکی را مانند نازی هایی که موسولینی (دیکتاتور مخلوع ایتالیا) را در سال1943 نجات دادند، به صورت مخلفیانه از کی یف خارج کنند.
این مقام ارشد سابق پنتاگون پیشروی نیروهای روسیه، افزایش ناآرامی ها در داخل اوکراین، امتناع زنلنسکی از برگزاری انتخابات، زندانیشدن افراد مخالف زلنسکی و... را از دلایل مطرح شدن چنین مساله ای دانست.
وی پینهاد داده زلنسکی را به "لووف" منتقل کنند و اوکراین مانند ایتالیا در زمان طول جنگ جهانی دوم به دو قسمت تقسیم شود.
با توجه به اینکه معمولا فردی با سابقه معاون وزیر دفاع معمولا با افرادی همسطح خود، یا شاید بگوییم معمولا با دوستان قدیمی خود، در پنتاگون در ارتباط می باشد نمی توان تصور کرد که این صحبت ها خودسر بوده و قطعا وی در این باره صحبت هایی را شنیده یا صحبت هایی در حضور وی مطرح شده که چنین ذهنیتی برای او شکل گرفته.
آنچه مسلم می باشد خودداری زلنسکی از برگزاری انتخابات به این دلیل می باشد که وی مطمئن است هر انتخاباتی برگزار شود وی بازنده خواهد بود و مردم اوکراین دیگر نمی خواهند وی و طرفدارانش سرکار باشند.
آمریکایی ها هم این را به خوبی می دانند و به همین دلیل است که سر و صدایی در باره این موضوع راه نمی اندازند.
مردم اوکراین امروزه همه به این باور رسیده اند که هر بلایی سرشان می آید از این بابت است که نئونازی ها و سران مافیایی وابسته به غرب به بهانه های مختلف آنها را وارد چالش های بی پایان کرده اند.
نئونازی ها به دنبال آن هستند که مردم اوکراین را از محیط واقعی خود که همانا همزیستی مسالمت آمیز تاریخی با روسیه است دور کنند در حالی که سران مافیایی که امروزه در اوکراین قدرت را در اختیار گرفته اند به دنبال آن می باشند که همه امکانات اوکراین را برای منافع مافیاها و البته آمریکا و غرب قربانی کنند.
نئونازی ها به دنبال آن هستند که مردم اوکراین را از محیط واقعی خود که همانا همزیستی مسالمت آمیز تاریخی با روسیه است دور کنند در حالی که سران مافیایی که امروزه در اوکراین قدرت را در اختیار گرفته اند به دنبال آن می باشند که همه امکانات اوکراین را برای منافع مافیاها و البته آمریکا و غرب قربانی کنند.
در ابتدا شاید برخی مردم اوکراین گول اینها را خوردند اما امروزه دیگر اکثریت مردم اوکراین متقاعد شده اند که منافع آنها اقتضا نمی کند که این جریان ادامه داشته باشد و منافع آنها اقتصا می کند از طرق دیپلماتیک با همسایه هم خون خود، یعنی روسیه به توافقاتی برسند که منافع هر دو طرف در آن تامین باشد.
طی ماه های اخیر بزرگترین مشکل زلنسکی در اوکراین این بوده که دیگر آن فضای اولیه در اوکراین از بین رفته و دیگر جوانان اوکراین حاضر نیستند که جان خود را فدای اهداف و برنامه ها و منافع آمریکا کنند.
در چنین شرایطی هم زلنسکی با کمبود نیرو در جبهه های جنگ مواجه شده هم با خودداری نیروها از فداکاری برای منافع آمریکا.
همچنین باید توجه داشت که به دلیل اولویت اسرائیل برای آمریکا امروزه آمریکا وسط کار اوکراین را ول کرده و تمام تمرکز خود را برای دفاع از اسرائیل متمرکز کرده.
همه هم می دانند علیرغم همه امکاناتی که آمریکا دارد ولی اینکه آمریکا بخواهد در چند جبهه همزمان درگیر باشد امری نا ممکن است.
شاید با توجه به توانمندی های نظامی شان بتوانند در چند جبهه بجنگند اما با توجه به سیستم جنگی آمریکا که مبنی بر هزینه کرد بسیار سنگین ومصرف کردن سنگین سلاح ها برای اینکه نیروهای کمتری در جنگ از دست بدهند و سریعتر به نتیجه برسند، جنگ ها معمولا برای آمریکا خیلی هزینه بر هستند و می بینیم که آمریکا مجبور شده برای اوکراین چیزی حدود 120 ملیارد دلار هزینه کند حالا هم طی چند ماه برای اسرائیل چیزی حدود 45 ملیارد دلار هزینه کرده.
علیرغم اینکه این هزینه ها از طریق چاپ بدون پشتوانه پول تامین می شود ولی نباید تصور کرد که این هزینه ها آسیبی به اقتصاد آمریکا نمی زند و در نهایت کمر مالیات دهنده آمریکایی را نمی شکند و در انتخابات بی تاثیر است.
به همین دلیل می توان گفت امروزه دولت آمریکا هم مجبور شده از حمایت خود بکاهد و زلنسکی که تا چند صباح پیش وابسته به بودجه های بی حساب کتاب آمریکا بود و با پول پاشی طرفدار می خرید حالا دیگر نمی تواند این پول پاشی ها را انجام دهد و به همین دلیل روز به روز طرفدارانش کاهش پیدا می کنند.
تقریبا اکثر سیاستمداران و نظامیانی که طی چند سال اخیر کنار زلنسکی بودند و حتی جزو حلقه اول وی به حساب می آمدند امروزه از وی دور شده اند چون همه شان متوجه هستند سیاستی که زلنسکی پیش گرفته به جایی نخواهد رسید وتنها نتیجه اش نابودی یا تجزیه اوکراین می باشد.
با توجه به شکست های پیاپی نیروهای اوکراینی در جبهه های جنگ بسیاری امروزه باور دارند احتمال کودتا در این کشور شدت گرفته و هیچ بعید نیست که روزی صبح از خواب بیدار شویم و بشنویم مثلا ارتش کودتا کرده و زنلسکی را بازداشت و زندانی کرده اند و یا اینکه در درگیری ها کشته شده.
در صورتی که چنین اتفاقی پیش آید کار دیگر تمام است و ده ها ملیارد دلاری که آمریکا در ماجراجویی اش در اوکراین هزینه کرده می رود کنار 7500 ملیارد دلاری که در خاورمیانه هزینه کرده.
تنها سیاستی که ممکن است آمریکا بتواند پیش بگیرد این می تواند باشد که زلنسکی را از مخمسه خارج کند و جایی او را پنهان کند تا اگر کودتایی انجام شد مانند بسیاری از عوامل دیگر خود وی را رئیس جمهوری مشروع بخواند و کودتاگران را غیر مشروع و با تقسیم اوکراین و تزریق نیروهای مزدور خود جنگ در اوکراین را طولانی تر کند (دقیقا چیزی شبیه آنچه امروزه در یمن و یا لیبی رخ داده).
در چنین شرایطی به نظر می رسد اوکراینی ها فعلا یک فرصت طلایی دارند و آن این است که قبل از فراری دادن زلنسکی کار را تمام کنند.
شاید هم عاقبت زلنسکی فرقی با عاقبت موسولینی نداشته باشد واینبار پارتیزان های اوکراینی کار را تمام کنند واوکراین را نجات دهند.