این در حالی است که ایران علیرغم نپذیرفتن رسمی بسیاری از الزامات گروه اقدام ویژه مالی برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم ولی چند سالی است اقداماتی انجام می دهد که بسیار شدیدتر از خواسته های FATF می باشد.
به عنوان مثال می گویم طبق مقررات این سازمان واریز وجوه بالای ده هزار دلار نقدی به حساب های بانکی نیاز به توضیح دارد در حالی که در ایران بانک ها برای مبالغ بالای ده ملیون تومان نقدی (یعنی کمتر از 200) دلار از واریز کننده توضیح میخواهند.
یا اینکه در این سیستم جابجایی بانکی مبالغ بالای صد هزار دلار باید با توضیح و سند همراه باشد در حالی که سقف این نوع جابجایی در ایران مبلغ بالای دویست ملیون تومان، یعنی کمتر از چهار هزار دلار می باشد.
البته ده ها مورد دیگر هست که می توان مطرح کرد و عملا حتی منجر به اختلال در تعاملات عامه مردم در کشور شده چون امروزه به دلیل سقوط ارزش پول ملی ایران مبلغ 200 ملیون تومان و یا ده ملیون تومان دیگر مبالغی نیست که بتوان به آن استناد کرد و مثلا شما اگر بخواهید یک ماشین و یا مبلمان و یا اسباب خانه مثل یخچال و تلوزیون و... خرید کنید باید بروید بانک توضیح دهید که چرا می خواهید چنین مبالغی را از حسابتان واریز کنید چون سقف برداشت از حساب با کارتخوان برای یک کد ملی صد ملیون تومان (یعنی کمتر از دو هزار دلار) می باشد.
به این مساله اختلاف دارایی با کاسبان را هم اضافه کنید، اختلافاتی که منجر به آن شده بسیاری از کسب و کارها از تعامل با کارتخوان ها به دلیل اینکه دارایی آنها را مشمول مالیات کرده خودداری کنند و امسال نیز ظاهرا قرار است که تعاملات کارت به کارت هم برای جلوگیری از فرار مالیاتی شامل مالیات شوند، یعنی ماجرا بسیار پیچیده تر خواهد شد.
همه این مسایل را که کنار هم بگذاریم می بینیم روز به روز فضای تعاملات مردمی از طریق بانک در ایران محدود تر می شود و با توجه به سقوط مستمر ارزش پول ملی و این قفل و بند ها در تعاملات بانکی بیم آن می رود که کم کم مردم به سمت و سوی تعاملات غیر ریالی بروند.
از آن زمان که برخی سیاستمداران اصرار داشتند که باید همه شروط FATF با پذیرفت و علیرغم اینکه این مقررات تصویب نشده بود اصرار بر پیاده کردن آن برای راضی کردن دیگر کشورها (مخصوصا اروپایی) نمودند خیلی نمی گذرد اما شرایط مالی و بانکی کشور نشان می دهد در شرایط تحریمی موجود اصرار بر پیاده کردن این مقررات در نهایت به ضرر عموم جامعه می گردد تا به نفع آن.
حتی اگر ایران همه مقررات این سازمان را واو به واو اجرا کند مطمئن باشید که این سازمان ایران را از لیست سیاه و یا خاکستری خارج نخواهد کرد، چون اصولا بحث آنها بحث پولشویی وتامین مالی تروریسم نیست بلکه بحث این است که این سازمان و این سیاست ها برای آن وضع شده است تا یک فشار مضاعف بر ایران وکشورهای مخالف آمریکا وارد شود.
مثل ماجرای عضویت ایران در معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای NPT.
در حالی که ایران همه تعهدات خود در این معاهده را واو به واو اجرا می کند اما می بینیم سازمان بین المللی انرژی هسته ای، که صد در صد در کنترل ایالات متحده است و مدیر کل آن طبق نوشته پمپئو در کتاب اش یک عنصر همکار سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بوده، بیش از 45% کل بازرسی ها در تاریخ اش را در ایران انجام می دهد و علیرغم اینکه حتی یک مورد تخلف از معاهده در ایران پیدا نکرده ولی به سیاست های خصومت وار اش بر علیه ایران ادامه می دهد و در مقابل درحالی که صدها گزارش از تولید تسلیحات هسته ای در اسرائیل وجود دارد اما حتی یک بار هم این سازمان به خود اجازه نداده که در این باره حتی اظهار نظر کند.
بر کسی پوشیده نیست که هدف اصرار پیاده کردن مقررات FATF از ابتدا هم این بوده که آمریکا و کشورهای غربی بتوانند اطلاعات لازم از تبادلات مالی در ایران را به دست آورند و ببینند چگونه ایران تحریم های آنها را دور می زند و در نهایت راه های دور زدن تحریم ها را ببندند.
همین و بس.
وگر نه همه به خوبی می دانند که امروزه ایالات متحده وکانادا وکشورهای اروپایی مثل انگلیس وسوئیس بهشت پولشویی و تامین مالی تروریسم هستند و گروه اقدام مالی حتی جسارت نمی کند از آمریکا ویا کشورهای اروپایی در این باره سوال کند.
امروزه مقامات آمریکایی و اروپایی پایگاه های مالی امن برای خود در شبه کشورهای جزیره ای ایجاد کرده اند و همه کارهای کثیف خود را به نام اینها انجام می دهند و اینها عضو گروه اقدام مالی نیستند و هیچ کس هم حتی در باره اینها صحبت نمی کند.
اگر اینگونه نبود چگونه خاوری سه ملیارد دلار راحت به کانادا برد یا مرجان شیخ الاسلامی شش ملیارد دلار به آنجا برد و...؟
حتی اگر به امارات نگاه کنیم می بینیم این کشور طی سال گذشته حدود یک هزار ملیارد دلار تجارت غیر نفتی داشته که بخش اعظم این تجارت مرتبط با مراودات مالی بوده و امارات در بسیاری از موارد از پذیرفتن مقررات گروه اقدام مالی خودداری کرده.
شاید برخی به یاد ندارند اما زمانی برخی سیاستمداران ادعا می کردند که فقط ایران در لیست خاکستری قرار دارد و همه کشورهای دنیا خارج از این لیست هستند و دلیل اینکه کشورهای دیگر نمی توانند باما تعامل کنند این است که ما در لیست خاکستری هستنیم و...
پس چطور است که امارات تا چند صباح پیش در لیست خاکستری بوده وحدود یک هزار ملیارد دلار تعاملات مالی داشته؟
شاید برخی ندانند اما قبل از جنگ جهانی دوم آرژانتین یکی از پنج اقتصاد برتر جهان را داشت ولی امروزه با فروپاشی اقتصادی مواجه است چون آنها نیز پس از اختلافات سیاسی که با آمریکا پیدا کردند وارد همین چالش ها شدند که ما امروزه وارد آن شده ایم و تصور می کردند با پیاده کرده مقررات FATF تعاملات جهانی برای آنها باز خواهد ماند ولی عملا همین ماجرا منجر به آن شد که آمریکایی ها همه روزنه های فرار آرژانتین از تحریم های آمریکا را بستند و بعد دولت های مختلف آرژانتین تلاش کردند از طریق مالیات و بالا و پایین کردن ارز و چند نرخی کردن قیمت آن کسری بودجه خود را بپوشانند که کار به جایی رسید که امروزه آرژانتین با تورم 150 درصدی مواجه است ودیگر مردم این کشور پزو را به عنوان پول قابل اعتماد قبول ندارند و دلار آمریکا تبدیل به پول متداول در این کشور شده.
این امر در شرایطی است که آرژانتین تعامل با دلار آمریکا را جرم تلقی می کند و حتی بسیاری بابت این موضوع در این کشور بازداشت شده اند.
ولی به هر حال وقتی که ساختار اقتصادی کشور فرومی پاشد دیگر کاری نمی توان انجام داد، مگر دولت میتواند همه مردم را زندانی کند؟
حال کار به جایی رسیده که مردم آرژانتین به کاندیدایی رای داده اند که قول داده بانک مرکزی وچندین وزارت نا کارآمد از جمله وزارت اقتصاد را کاملا منحل کند وهمه کارمندان این وزارت خانه ها را بفرستد خانه و دلار آمریکا را به عنوان ارز ملی معرفی کند.