طی سه ماه اخیر دولت اسرائیل " با حمایت کور کورانه دولت آمریکا" همه قوانین و مقررات بین المللی و جنگی و حتی اعراف حقوق بشری را زیر پا گذاشت و دست به هر نوع اقدامی که می شود انجام داد تا بلکه بتواند به یکی از اهداف خود در غزه برسد اما تنها چیزی که عاید اسرائیل شد این بود که به شکل بی سابقه ای حمایت جامعه جهانی را از دست داد و امروزه با شکایت های بین المللی متعدد در باره ارتکاب جنایات جنگی و جرم بر علیه بشریت و... مواجه است.
ارتش اسرائیل نه فقط نتوانسته حتی یک هدف از اهدافی که نتانیاهو در ابتدای جنگ مشخص کرده بود را به دست آورد بلکه ضربه های بسیار سنگینی را که در تاریخ اش بی سابقه بوده را متحمل شده.
امروزه هم فضای جامعه بین الملل به شدت بر علیه اسرائیل بسیج شده تا جنایات خود بر علیه فلسطینی ها را متوقف کند و تن به یکی از راهکارهای پیشنهادی جامعه جهانی برای پایان مناقشه اسرائیل و فلسطین بدهد.
طبق نظرسنجی های داخل اسرائیل هم بیش از 85% مردم اسرائیل امروزه دیگر نه نتانیاهو و نه دولت او را قبول دارند و خواهان تغییر اساسی در دولت و کابینه و حتی اجرای انتخابات زود هنگام هستند و بیش از 90% مردم اسرائیل نتانیاهو و دولت تندروی وی را مسئول همه اتفاقاتی که طی چند ماه اخیر رخ داده می دانند.
طبق آمار هم اقتصاد اسرائیل بیش از 60 ملیارد دلار در سه ماه اخیر ضرر کرده و ادامه این روند می تواند موجبات فروپاشی اقتصادی اسرائیل را نیز فراهم کند.
همه کارشناسان متفق القول هستند که در حال حاضر به دلیل وجود شرایط جنگی فعلا فضای داخلی اسرائیل به نفع همبستگی است اما این شرایط، شرایط آرامش قبل از طوفان سیاسی است وهمین که جنگ متوقف شود طوفان سیاسی در اسرائیل شروع خواهد شد.
نتانیاهو و اعضای تندرو کابینه وی که مطمئن هستند پایان عمر سیاسی شان فرا رسیده وطوفان قرار است همه آنها را با خود ببرد تنها راه بقای خود را در ادامه جنگ و شروع جنگی شدید که موجب ایجاد ترس و رعب و وحشت در میان مردم اسرائیل برای ادامه همبستگی با هم باشد می بینند.
ظاهرا برای این تندروها هیچ اهمیت ندارد که حتی همه مردم اسرائیل هم در چنین جنگی کشته شوند چون تصور می کنند یا خودشان باید در قدرت باشند یا اگر نباشند همه هم بمیرند دیگر مهم نیست.
با توجه به این شرایط است که اسرائیلی ها همه توافقات و خطوط قرمزی که از قبل با حزب الله و لبنان ترسیم شده بود را زیر پا گذاشته اند و هر روز اعمال ترور مختلف درون لبنان انجام می دهند تا حزب الله لبنان را وادار به واکنش شدید کنند، واکنشی که بهانه ای برای شروع یک جنگ تمام عیار باشد.
با توجه به اینکه وزیر امور خارجه آمریکا رسما خود را یک یهودی صهیونیست و نه نماینده دولت آمریکا در حین سفر به اسرائیل معرفی کرده عملا می توان تصور کرد که اسرائیلی ها امیدوار می باشند که بقیه اعضای کابینه فعلی آمریکا هم همین دیدگاه را داشته باشند و بیش از اینکه خود را آمریکایی و تابع منافع آمریکا بدانند تابع منافع اسرائیل بدانند و وقوع چنین جنگی آمریکا را در تله ای که دو دهه است نتانیاهو تلاش می کند بتواند آمریکا را وارد آن کند، وارد کند، جنگ با حزب الله و ایران.
نتانیاهو و تندرو های کابینه او به خوبی می دانند چنین جنگی محدود به مرزهای اسرائیل و لبنان نخواهد شد و کل خاورمیانه را به آتش خواهد کشید وکل جهان درگیر آن خواهد بود و امیدوار می باشند چنین جنگی همه چیز را تغییر دهد ودیگر تمرکز جهان بر غزه منحرف گردد.
از آن طرف آنچه مسلم است این می باشد که هم ایران و هم حزب الله لبنان دست نتانیاهو را خوانده اند و متوجه هستند که وی به دنبال چه می باشد و به همین دلیل نهایت تلاش خود را انجام می دهند تا خواست نتانیاهو و تندروهای دولت وی محقق نشود، اما به هر حال توانمندی آنها در کنترل شرایط هم حد و حدودی دارد.
گو اینکه ایران و جبهه مقاومت فعلا سیاست صبر استراتژیک را پیشه استراتژی خود کرده اند ولی ترورها در نهایت می تواند موجب آن شود که بسیاری از اعضای جبهه مقاومت به سمت واکنش خودسر روی بیاورند و در واقع این چیزی است که اسرائیل روی آن شرط بندی کرده.
آنچه مسلم است این می باشد که حزب الله لبنان در حال برنامه ریزی برای پاسخ به عملیات ترور اسرائیل است اما برنامه ریزی بر این اساس می باشد که ضرباتی به اسرائیل وارد شود که بسیار دردناک باشد اما آنچه نتانیاهو می خواهد را محقق نکند.
به عنوان مثال می گویم دیروز اخباری مبنی بر اینکه برخی پهباد ها در حال تصویر برداری از تاسیسات نفت و گاز کاریش بودند منتشر شد و به نظر می رسد مثلا این تاسیسات می توانند هدف بسیار خوبی برای پاسخ به اسرائیل باشند چرا که آنچه برای اسرائیلی ها بیشتر در آور است ضررهای اقتصادی و مالی است.
یا اینکه چند روز قبل تر حزب الله لبنان با حدود 60 موشک یکی از دو پایگاه رصد هوایی نظامی اسرائیل را با خاک یکسان کرد و تعداد زیادی نیروی اسرائیلی در این پایگاه کشته و زخمی شدند.
یا مثلا حزب الله فرماندهی ارتش اسرائیل در شمال را با ده ها موشک هدف قرار داد و...
یا اینکه همانگونه که انصار الله یمن برای کمک به مردم غزه بندر ایلات را فلج کرده اند به یکباره حزب الله لبنان تصمیم بگیرد بقیه بنادر اسرائیل در دریای مدیترانه را نیز فلج کند و یا فرودگاه های اسرائیل را هدف قرار دهد.
مساله مهم در این ماجرا این است که سامانه های دفاعی اسرائیل موفق نشده اند حدود 90 درصد موشک هایی که حزب الله به تاسیسات اساسی اسرائیل پرتاب کرده را رصد کنند.
با توجه به این شرایط به نظر می رسد فعلا حزب الله لبنان بانک بزرگی از اهداف اساسی و تاسیساتی چه نظامی چه اقتصادی در اسرائیل را در اختیار دارد که بتواند هدف قرار دهد و نیاز ندارد مانند اسرائیل به غیر نظامیان حمله کند تا بهانه ای برای شروع جنگ تمام عیار باشد اما دولت اسرائیل خواهان چنین چیزی است.
اما متاسفانه با توجه به شرایط روزمره ولحظه ای هیچ چیز نمی تواند قطعی باشد وهر لحظه امکان انفجار بزرگ وجود دارد.