جِیْکاب جرمایا سالیوان که معمولا با مخفف نام وی را جک صدا می زنند، جزو همان یهودی های صهیونیست است که امروزه در کنار دیگر یهودی های صهیونیست دولت آمریکا را اداره می کنند.
البته این را به نقل از سخنان آنتونی بلینکن کسی که اسما وزیر امور خارجه آمریکا است اما در تل آویو رسما اعلام کرد که به عنوان یک یهودی صهیونیست به اسرائیل سفر کرده و نه به عنوان وزیر خارجه آمریکا.
همین سخنان را چند سال قبل تر رئیس جمهوری ایالات متحده جو بایدن هم زد وقتی که خود را یک مسیحی صهیونیست معرفی کرد.
نکته بسیار ظریفی در همین سخن است که شاید برخی گذرا از آن عبور کرده اند اما واقعیت امر این است که این افراد که امروزه کنترل کاخ سفید را در دست دارند خود را وفادار به صهیونیسم می دانند نه وفادار به آمریکا و منافع صیهونیسم را ارجح بر منافع آمریکا و جهان می دانند.
در واقع این ماجرا ما را به سمت و سوی باور به وجود یک تشکیلات مافیایی بسیار مخوف درون ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی می برد که شاید حتی بتوان گفت صهیونیسم بخشی از آن می باشد، تشکیلاتی که به دنبال تسلط بر کل جهان و ثروت آن می باشد و برایش هیچ اهمیتی ندارد که چه بر سر بشر می آید.
گویند مشت نمونه خروار.
همین کاری که اسرائیل امروزه با فلسطینی ها انجام می دهد و همین سکوت جامعه بین المللی به دلیل حمایت ایالات متحده و این مافیای قدرت خود نشانه ای از سطح درنده خویی بودن این مافیا می باشد وفلج بودن جامعه جهانی اینها را تشویق می کند همین کارها را در دیگر جاهای جهان انجام دهند.
نتانیاهو هم به صراحت به بایدن گفته بود جرم و جنایاتی که اسرائیل انجام داده در مقابل جرم و جنایات ایالات متحده در جنگ های متعدد از جنگ جهانی دوم تا به حال ناچیز است و فعلا اسرائیل تلاش دارد خود را به آمریکا برساند.
همین مافیا است که امروزه از طریق عامل خود یعنی زلنسکی، که او هم خود را یک یهودی صهیونیست معرفی می کند، بر اوکراین تسلط یافته و آیا به یاد دارید همین دو سال پیش این مافیا چه جنجالی بر علیه روسیه راه انداخت که از مردم روس تبار در اوکراین دفاع کرد.
اگر روسیه ورود نکرده بود و عملیات ویژه خود را انجام نداده بود قطعا همان بلایی که امروزه اسرائیل بر سر فلسطینی ها می آورد را قرار بود این مافیا در اوکراین سر روس تبارها بیاورد.
دهه ها است که این مافیا با تسلط بر ساختارهای سیاسی واقتصادی و رسانه ای در ایالات متحده شرایطی را ایجاد کرده که آمریکا خود و قوانین داخلی خود را بر قوانین و مقررات بین المللی ارجح می داند و در مقابل خواست کل جامعه جهانی می ایستد.
نمونه بسیار بارز اش همین رای گیری اخیر در شورای امنیت است که نشان داد کل جامعه جهانی چه خواستی دارد و در مقابل ایالات متحده است که از فجیع ترین نوع کشت و کشتار و نسل کشی و تخطی از قوانین و مقررات بین المللی حمایت می کند.
نه فقط حمایت می کند بلکه همه تسلیحاتی که امروزه برای قتل عام غیر نظامیان و انسان های بی گناه در غزه و یا دیگر جاهای جهان مانند اوکراین استفاده می شود رسما و مستقیما توسط ایالات متحده تامین می گردد.
در چنین شرایطی تازه ایالات متحده می آید و از قوانین و مقررات بین المللی صحبت می کند.
با چه رویی از این قوانین و مقررات صحبت می کنند.
قوانین و مقرراتی که خودشان زمین زده اند.
عملکرد ایالات متحده موجب آن شده که دیگران در جهان به این نتیجه برسند که قوانین و مقررات بین المللی نمی تواند امنیت و موجودیت آنها را تامین کند و آنها باید خودشان برای دفاع از خودشان اقدام کنند.
اگر ایالات متحده پایبند تعهدات خود در قبال مردم فلسطین بود و حتی اسرائیل را وادار می کرد همان توافقی که سی سال پیش به نام توافق اوسلو امضا شده بود را اجرا کند آیا اتفاق 7 اکتبر رخ می داد؟
اگر ایالات متحده جلوی جامعه جهانی نمی ایستاد و در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل مخالف رای کل جامعه جهانی رای نمی داد آیا جنگ در غزه ادامه می یافت؟
اگر شورای امنیت به وظایف خود عمل کرده بود و مانند دیگر کشورهای جهان با اسرائیل برخورد کرده بود آیا اسرائیل به خود اجازه می داد که امروزه با خیال راحت کشت و کشتار و نسل کشی در مقابل چشم جهانیان راه بیاندازد و همه قوانین و مقررات بین المللی را به سخره بگیرد و همه قوانین و مقررات بین المللی که برای حمایت از غیر نظامیان و حقوق بشر و کودکان و زنان و... تدوین شده است را زیر پا بگذارد؟
حد اقل کاری که شورای امنیت در چنین شرایطی باید انجام می داد این بود که مشابه دیگر کشورهایی که دست به کارهایی بسیار کمتر زده اند، اسرائیل را تحریم می کرد و ذیل ماده 7 منشور سازمان ملل متحد می گذاشت و همه کشورهای جهان را از هرگونه تعامل اقتصادی و یا نظامی و یا حتی سیاسی با اسرائیل منع می کرد.
نه فقط برای کارهایی که امروزه در غزه انجام می دهد یا کارهایی که طی چند سال اخیر در کرانه باختری انجام داده بلکه برای بیش از هفتاد سال ظلم و ستم و اشغالگری وآپارتاید که بر علیه مردم فلسطین روا داشته.
در چنین شرایطی وقتی که مجامع بین المللی فلج باشند و نتوانند کاری برای حمایت از صلح و امنیت جهانی انجام بدهند، کشورها خود را مجاز می دانند که خود دست به کار شوند و از امنیت و موجودیت خود صیانت کنند.
درباره یمنی ها هم به همین ترتیب است.
سالها است اسرائیلی ها در انواع و اقسام توطئه ها بر علیه مردم یمن مشارکت داشته اند وامروزه یکی از اصلی ترین گره های توافق صلح میان عربستان سعودی و یمن این است که اسرائیلیها از پشت پرده و از طریق عوامل خود بر جزیره سقطری و بندر عدن تسلط یافته اند و حاضر نیستند از آنجا خارج شوند.
همچنین نمی توان توقع داشت که مردم منطقه فلج بودن جامعه جهانی در مقابل اسرائیل به دلیل حمایت مافیای حاکم بر آمریکا را ببینند و قتل عام و کشتار برادران و خواهران خود در فلسطین را ببینند و سکوت کنند.
طبق همه وظایف شرعی و اخلاقی اینها مجبور می باشند هر کاری از دستشان بر آید برای کمک به خواهران و برادران خود انجام دهند که کمترین کاری که یمنی ها می توانند انجام دهند این است که تلاش کنند جلوی عبور کشتی ها به سمت اسرائیل را بگیرند و با فشار اقتصادی بر اسرائیل آن را وادار کنند به قوانین و مقررات بین المللی تمکین کند.
البته برای مافیاهای حاکم بر آمریکا قوانین و مقررات بین المللی اهمیت ندارد و آنچه اهمیت دارد حمایت از اسرائیل در کشت و کشتار انسان های بی گناه است و بس.
دلیل موفقیت جبهه مقاومت در منطقه هم همیشه به این دلیل بوده و هست که علیرغم وجود روابط خوب میان ایران و گروه های جبهه مقاومت اما ایران هیچ وقت از گروه های جبهه مقاومت نخواسته بر اساس خواست ایران عمل کنند بلکه همیشه آنها طبق منافع خودشان عمل کرده اند، یعنی مقاومت فلسطین بر اساس منافع خودش عملیات بر علیه اسرائیل انجام می دهد و مقاومت در یمن بر اساس منافع خود و مقاومت لبنان و عراق و سوریه و... همه بر اساس منافع خودشان عمل می کنند.
در بسیاری شرایط پیش آمده که شاید ایران تشخیص داده که منافع اش کاری را اقتضا می کند اما اعضای جبهه مقاومت در کشورهای خود دیده اند که منافع آنها متفاوت است و آنها بر اساس منافع خود عمل کرده اند وعملکرد اینها هیچ ارتباطی با ایران ندارد.
با توجه به اینکه ایالات متحده و اسرائیل همه قوانین و مقررات بین المللی را زیر پا گذاشته اند اینها آخرین کشورهایی می باشند که حق دارند درباره قوانین و مقررات بین المللی صحبت کنند، اصلا حق ندارند درباره قوانین و مقررات بین المللی صحبت کنند، وهر اتفاقی که در این باره رخ می دهد مسئول اول و آخرش ایالات متحده است که در سرتاسر جهان همه قوانین بین المللی را برای منافع خودش به سخره گرفته.
قوانین و مقرراتی که بشریت ده ها قرن تلاش کردند به آن برسند و امروزه ایالات متحده با شکستن آنها همه را به سمت قانون جنگل و وحشیگری برده.