می توان گفت این روابط به دلایل مختلف با این فراز ونشیب ها مواجه بود که خصومت دیرینه که برخی ایرانی ها و عربها نسبت به یکدیگر داشتند از یک سو و همپیمانی سعودی ها با محمد عبد الوهاب که بنیانگزار تفکر وهابی بود وباور داشت شیعیان صف وحدت اسلامی را شکسته بودند از سوی دیگر در این جریان تاثیر گذار بود اما اصلی ترین ماجرا در این بود که استعمارگران اروپایی مخصوصا انگلیسی ها به دنبال آن بودند که در منطقه فتنه ها و تفرقه های مختلف ایجاد کنند تا از این فتنه ها و تفرقه ها بتوانند بهره ببرند.
در آن زمان عثمانی بر مسیرهایی که انگلیسی ها به آن چشم داشتند مسلط بود و آن مسیر بندر بصره تا دریای مدیترانه بود چرا که این مسیر برای ارتباط آنها با شرق آسیا مخصوصا هند و چین بسیار مهم بود.
آنها همچنین دلواپس بودند که روسها بتوانند با ایرانی ها متحد شوند و این اتحاد پای آنها را به خلیج فارس و دریای عمان باز کند.
به همین دلیل آنها نیاز داشتند که فتنه هایی راه بیاندازند تا عرب ها و ایرانی ها و ترک ها همیشه با هم درگیر باشند.
البته آنهایی که پیگیر مسایل تاریخی هستند می دانند که عثمانی ها هم از طریق مصری ها اولین و دومین خاندان سعودی را سرنگون کردند.
همین نکته نشان می دهد که ماجرای فتنه انگلیسی و اروپایی در آن زمان چه قدر مهم بود و عثمانی ها از عربهای مصری خواستند تا حکومت سعودی را سرنگون کند تا میان ترک ها و عربها فتنه راه نیافتد.
همچنین ایرانی ها برای اینکه با عثمانی ها وارد جنگ نشوند از دولت عثمانی خواستند که با سعودی ها برخورد کند تا فتنه ای میان ایرانی ها و ترک ها و یا ایرانی ها و عرب ها راه نیافتد.
بر کسی هم پوشیده نیست که انگلیسی ها در زمان جنگ جهانی اول از فتنه میان اعراب و عثمانی ها بهره بردند تا دولت عثمانی را سرنگون کنند و بعد خود اعراب را به جان هم انداختند تا از فتنه میان آنها بهره ببرند.
جنگ میان ملک عبد العزیز (موسس حکومت سوم سعودی) و شریف حسین (پدر بزرگ شاه عبد الله پادشاه فعلی اردن که آن زمان حاکم منطقه حجاز و کلید دار مکه بود).
به هر حال می بینیم علیرغم اینکه ایران و عربستان سعودی هر دو در برهه هایی در جبهه های همسو قرار داشتند اما خصومت فیما بین پایان نیافت و مدام روابط دو کشور با فراز و نشیب مواجه بود و بارها این روابط در زمان های مختلف قطع شد و دوباره برقرار گردید.
چون همان استعمارگران قدیمی هنوز تلاش دارند با ایجاد فتنه های مختلف میان ایرانی ها و سعودی ها اجازه ندهند مسلمانان با هم متحد شوند.
در برهه ای آمریکایی ها تلاش داشتند ایرانی ها را متقاعد کنند که منافعشان با اسرائیل بر علیه عربها مشترک است و همین طرح را میان ترکیه و اسرائیل نیز پیش بردند، حال طی چند دهه اخیر آمریکایی ها طرحی را پیش بردند که بر اساس آن با بهره بردن از جنگ های روانی و تبلیغاتی کاری کنند که ایران به عنوان دشمن اول اعراب معرفی شود و اسرائیل به عنوان شریک استراتژیک اعراب در مقابله با ایران معرفی شود.
بسیاری هم در تله سازمان های امنیتی آمریکا و اسرائیل گیر کردند.
اینها برای محقق کردن این هدف خود از انواع و اقسام سیاست ها بهره بردند که یکی از آنها این بود که افراد تندرو در هر دو طرف را تشویق به اظهارات و یا اقدامات تندرویانه بر علیه یکدیگر تشویق کنند.
به هر حال پس از سالها قطع روابط و تلاش برای مقابله با یکدیگر هر دو طرف، ایران و عربستان سعودی به این نتیجه رسیدند که امکان حذف یکدیگر را ندارند و به نفع هر دو است که با هم تعامل کنند.
البته شرایط بین المللی هم در این ماجرا بسیار موثر بود و رفتارهای کشورهای غربی در قبال روسیه پس از شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین و همچنین رفتارهای آنها نسبت به کشورهای عربی آنها را متقاعد کرد که متوجه باشند کشورهای غربی به هیچ وجه به دنبال تامین منافع آنها نیستند.
از سوی دیگر تحریم های ایالات متحده و پیروی بقیه کشورهای غربی از این تحریم ها بر علیه ایران ایران را نیز مجاب کرد که باید سیستم تعاملات و سیاست خارجی خود را به سمت و سوی دیگری ببرد و امیدوار نباشد که با مذاکره و گفتگو می توان از شر تحریم ها خلاص شد.
اخیرا هم که ماجرای کشتار مردم فلسطین توسط اسرائیل میخ بزرگی بر تابوت سیاست سه دهه ای اخیر اسرائیل و آمریکا مبنی بر تغییر نوک پیکان خصومت اعراب از سمت اسرائیل به سمت ایران بود وملتهای عرب دوباره همه دشمنی های خود را متوجه اسرائیل کرده اند.
گو اینکه شاید در حال حاضر حکومت های برخی کشورهای عربی از مقابله با اسرائیل پرهیز می کنند که دلیل اصلی اش این است که آنها دلواپس قدرت گرفتن اخوان المسلمین در کشورهای خود هستند، اما آنچه مسلم است این می باشد که این دشمنی وخصومت تا سالهای سال میان ملت های عرب دامن اسرائیل را خواهد گرفت.
مضاف بر همه اینها امروزه ایران و عربستان سعودی به دنبال ایجاد ثبات و امنیت در منطقه می باشند و منافع هر دو اقتضا می کند که همه درگیری ها و جنگ ها در منطقه متوقف شود و طرفین به سمت ارتقای شرایط زندگی مردم منطقه بروند.
بدیهی است برقراری این صلح و امنیت زمانی محقق می شود که همه نیروهای خارجی از منطقه خارج شوند و امنیت منطقه دست مردم منطقه باشد.
البته در این باره باید گفت ایالات متحده مخالف ایجاد صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه می باشد چون در آن صورت دیگر نمی تواند از آب گل آلود ماهی بگیرد و تسلیحات خود را به کشورهای منطقه قالب کند.
همچنین باید توجه داشت که طبق مطالعات مراکز مطالعاتی و اتاق های فکر بازار آتی انرژی برای کشورهای منطقه طی پنجاه سال آینده شرق آسیا ومخصوصا چین می باشد و مهم ترین مساله برای همه این کشورها این است که هم امنیت منابع انرژی تامین باشد هم مسیر های آن.
تامین امنیت که با تعامل کشورهای منطقه می تواند برقرار گردد اما مسیر ها امروزه به دلیل حضور نیروهای آمریکایی و متحدین آمریکا در مسیر های ارتباطی دریایی میان خاورمیانه و شرق آسیا نا امن است و آمریکایی ها هر لحظه اراده کنند می توانند این مسیرها را قطع کنند و به این دلیل ایجاد ارتباط زمینی از خاورمیانه به شرق آسیا در اولویت همه قرار دارد.
ایران موقعیت جغرافیایی اصلی را در این جریان دارد و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سرمایه را و همکاری دو طرف با هم یعنی ایجاد مسیر های ارتباطی برای کشورهای حوزه خلیج فارس با شرق آسیا از یک سو و غرب و اروپا از سوی دیگر.
همچنین باید توجه داشت که امروزه عربستان سعودی نقش اول را در تاثیر گذاری میان کشورهای عربی بازی می کند و بدیهی است تحکیم روابط ایران با عربستان سعودی می تواند موجب تحکیم روابط ایران با دیگر کشورهای عربی نیز گردد و این ماجرا می تواند فضای بزرگی را برای ایران باز کند که برای تعاملات اقتصادی می تواند از آن بهره ببرد و با تحریم های آمریکا مقابله کند.
حتی اگر همین لحظه آمریکایی ها تحریم های خود از بالاسر ایران را بردارند کشورهای غربی بازاری برای کالاهای ایرانی به حساب نمی آیند اما ایران کالاهای بسیاری دارد که در کشورهای عربی و اسلامی متقاضی دارد و بدیهی است تحکیم روابط ایران با این کشورها می تواند موجب آن شود که فضای اقتصادی این کشورها برای ایران باز شود.
همچنین همکاری ایران و عربستان سعودی در زمینه ایجاد وحدت اسلامی می تواند موجب تقویت موضع کل کشورهای اسلامی در جهان گردد و می تواند موجب آن شود که ایران و عربستان سعودی با همکاری یکدیگر به مقابله با تروریسم تولید شده توسط ایالات متحده به نام اسلام بپردازند و با اسلام هراسی بین المللی که طی چند دهه اخیر در سرتاسر جهان راه افتاده مبارزه کنند.