موارد مشترک زیادی فیما بین دو کشور وجود دارد که قطعا در اجلاس روسای جمهوری دو کشور که پیش بینی می شود طولانی مدت باشد بحث شود اما با توجه به شرایط منطقه ای و جهانی به نظر می آید چند نکته بسیار برای طرفین حایز اهمیت باشد.
پیشاپیش این سفر آقای پوتین به امارات عربی متحده سفر کرده و قرار است به عربستان سعودی هم سفر کند و با رهبران این دو کشور در موارد مشترک بحث کند و به توافقاتی برسد.
آنچه دیگر برای همه روشن است این می باشد که همکاری های روسیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در اوپک پلاس، علیرغم همه تلاش های ایالات متحده و غرب برای بر هم زدن این روابط، بسیار خوب پیش می رود و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای اولین بار طی چندین دهه اخیر از تمکین به خواست ایالات متحده در زمینه غرق کردن بازارهای انرژی با نفت و گاز ارزان، به نفع منافع ملی، خود خودداری کرده اند و منافع ملی خود را در اولویت قرار داده اند.
این کشورها همچنین سطح روابط خود با چین را نیز بالا برده اند و به نوعی یک تغییر در رویکرد سیاسی این کشورها به سمت شرق مشاهده می کنیم.
حال اگر به این عبارت اخیر توجه داشته باشید، رویکرد به سمت شرق، می بینیم همان رویکردی است که دولت جمهوری اسلامی ایران پس از سر کار آمدن آقای رئیسی نیز پیش گرفته و در تلاش است که روابط خود با کشورهای شرق مخصوصا چین و روسیه را مستحکم تر کند.
یکی از اصلی ترین دلایل مصالحه ایران و عربستان سعودی با میزبانی چین هم این بود که هر دو رویکرد جدیدی در سیاست خارجی خود راه انداخته اند که در بسیاری از موارد با هم تلاقی دارد.
دلیل این رویکرد که در منطقه غرب آسیا ایجاد شده این است که همه اتاق های فکر و مراکز مطالعاتی متفق القول هستند که حد اقل طی پنجاه سال آتی بازار انرژی جهان در شرق کره خاکی خواهد بود و دیگر غرب به عنوان بازار اصلی این کشورها تلقی نخواهد شد.
ایالات متحده آمریکا با راه انداختن بحران های مختلف مخصوصا در شرق اروپا کاری کرده که کشورهای اروپایی وابسته به انرژی ایالات متحده و یا شرکت های آمریکایی شوند و به این ترتیب نقش کشورهای غرب آسیا در این بازار کم شده، نقش روسیه در این بازار نیز به دلیل تحریم ها کاهش یافته.
با توجه به این شرایط منافع استراتژیک همه کشورهای عضو اوپک پلاس ایجاب می کند که روابط بسیار مستحکم تر با هم داشته باشند.
از سوی دیگر ایران و روسیه طی یکی دو سال اخیر توافق ها و قرارداد های زیادی را با هم و با کشورهای محدوده خزر داشته اند که آخرین آن توافقات فیما بین این کشورها در اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای حاشیه خزر در موسکو بود.
هفته قبل هم قصد سرمایه گذاری عربستان سعودی در پروژه های اقتصادی ایران مطرح شده بود.
بحث همکاری های علمی و فرهنگی ونظامی ایران و روسیه هم به کنار.
همین هفته گذشته قانون همکاری های فرهنگی فیما بین ایران و روسیه در مجلس ایران هم تصویب شد.
یک نکته مشترک در گروه شانگهای و گروه بریکس هم این می باشد که هم روسیه برای عبور از تهدید های ناتو و غرب در دریاها تمایل دارد که مسیر شمال به جنوب راه بیافتد و هم چین تمایل دارد مسیر معروف جاده ابریشم از طریق ایران راه بیافتد.
طی سالهای اخیر تلاش های بسیاری توسط غرب انجام شد تا جلوی عبور این مسیرها از ایران گرفته شود و گاهی با تهدید و گاهی با وعده و وعید و گاهی دیگر با لابی گری و گاهی هم با ترغیب چین تلاش داشتند که چینی ها را قانع کنند ایران از مسیر آنها حذف بشود.
البته اخیرا هم مشاهده کردیم که طرحی مبنی بر اینکه مسیری از امارات عربی متحده و عربستان و اردن و اسرائیل برای ارتباط هند به اروپا مطرح شد که خوب با توجه به اینکه این مسیر درون اسرائیل امنیت ندارد هنوز بحث اجرای آن مورد سوال است.
در باره روسیه هم امن ترین مسیر برای ارتباط با دریاهای گرم برای روسیه مسیر ایران و دریای عمان و خلیج فارس است.
به نظر می رسد در حال حاضر فرصتی طلایی برای ایران به وجود آمده و اگر بتواند از این فرصت بهره ببرد و کاری کند که ایران به هاب تجارت جهانی شمال به جنوب و شرق به غرب تبدیل شود دیگر ایران نه نیازی به نفت خواهد داشت نه تحت تاثیر تحریم ها قرار خواهد گرفت.
فراموش نکنید به صورت تاریخی درآمد ایران از بابت عوارض ترانزیت کالا از شرق به غرب و شمال به جنوب بوده، درآمدی که به مراتب بیشتر از درآمد های نفتی این کشور بوده.
و همچنین در نظر داشته باشید که بسیاری ازجنگ ها در تاریخ برای کنترل این مسیرها بوده و می باشد.
به نظر می آید امروزه مهم ترین محور بحث ها هم روی همین ماجرا خواهد بود، یعنی به چه ترتیب می شود سریعتر این مسیر ها را راه اندازی کرد.
البته بحث جنگ در غزه وتلاش بین المللی برای متوقف کردن قتل عام مردم فلسطینی توسط اسرائیلی ها هم قطعا یک بحث مهم خواهد بود چرا که روسیه عضو دائم شورای امنیت می باشد و موضع روسیه درباره ماجرای قتل عام مردم فلسطین بسیار صریح و محکوم کننده بوده و از همان ابتدا روسیه به دنبال ایجاد آتش بس در غزه بود.
گو اینکه ایالات متحده با حمایت بی چون و چرای خود از اسرائیل دامن به کشتار غیر نظامیان و بی گناهان می زند اما به هر حال امروزه فضای جهانی بسیار تغییر کرده و دیگر مردم جهان تحمل این سیاست های آمریکا را ندارد و این می تواند فرصتی برای کشورهای دیگر باشد که مرحله متوقف کردن رویه نابودی هر آنچه بشریت برای هزاران سال برایش کار کرده توسط برخی سیاست مداران آمریکایی، را بگیرند.