به گزارش اسپوتنیک، پس از آغاز نبرد نیروهای حماس و اسرائیل در حالیکه هیچ مدرکی دال بر مشارکت، رهبری و نقش آفرینی ایران در میان نیست، اما شاهد آن بودیم که برخی مقامات آمریکایی و اسرائیلی تذکرهایی به ایران مبنی بر عدم دخالت در این درگیری ها را می دهند و ابهامی شکل می گیرد که چه عاملی منجر به توجه افراطی بر ایران و نقش آن می شود. در حالیکه آمریکا عملا با ارسال ناو جنگی و سلاح به ارتش اسرائیل بر آتش این درگیری ها دامن می زند، همزمان با اظهارات بدون مستندات به دفعات ایران را از این میدان جنگ بر حذر می دارند.
دکتر ستاره صادقی، پژوهشگر حوزه آمریکا و استاد دانشگاه به خبرگزاری اسپوتنیک در تشریح این ابهامات شکل گرفته گفت: در مورد ادعاهایی مبنی بر اینکه ایران در حملات اخیر حماس علیه اسرائیل دخالت مستقیم داشته دو نکته پیش زمینه ای مهم وجود دارد.
اول اینکه حتی شخص بلینکن در سخنرانی خود اعلام کرد که تاکنون هیچ شواهدی مبنی بر مشارکت ایران مشاهده نکرده و آن را تایید نمی کند و بایدن هم تنها در حد اخطار به عدم دخالت ایران بوده است. نکته بعدی اینکه این ادعا بیشتر از سوی اسرائیل مطرح می شود و افرادی که در دستگاه حکومتی آمریکا تحت تاثیر لابی اسرائیل و همسو با آن هستند مرتبا این مسئله را تکرار می کنند.
صادقی در این خصوص گفت: جا دارد همین جا به یک نکته اشاره کنم، اینکه نه تنها شواهد و مدارکی در این خصوص وجود ندارد، بلکه داستان سازی و روایتهای غیر واقعی نیز از سوی برخی رسانه ها و یا خبرنگاران شکل می گیرد. یکی از رسانه هایی که ادعای دخالت ایران در این درگیریها را مطرح کرده وال استریت ژورنال در مقاله ای به قلم خانم "سامر سعید" است. خانم سعید زمانیکه در رویترز کار می کرد به خاطر عدم صداقت، داستان سازی و دروغ پردازی از آنجا اخراج شد و اتفاقا این نکته را رئیس سابقش در پای توئیتی که به این مقاله اشاره شده بود ذکر کرده است.
وی در ادامه افزود: اینکه اساسا چرا به ایران تذکری مبنی بر عدم دخالت در مناقشه حماس با اسرائیل داده می شود و تلاش می کنند تا مغز متفکر این نبرد و پشت پرده شکست مفتضحانه اطلاعاتی اسرائیل را به ایران نسبت بدهند، می توان به سه دلیل اصلی اشاره کرد:
اول کوچک شمردن و تحقیر قدرت نیروهای مقاومت فلسطینی است، در واقع می خواهند عاملیت حماس و گروه های مقاومت را زیر سوال ببرند و اینطور وانمود کنند حماس بدون حمایت ایران هیچ قدرت و نقشی در رقم زدن اتفاقات فلسطین که شاهد هستیم ایفا نمی کند. این مسئله به وضوح در سخنرانی های نتانیاهو و بعضی مقامات آمریکایی می توان مشاهده کرد.
دومین نکته این است که به نظر می رسد اسرائیل و افرادی در دستگاه دولت آمریکا در پی این هستند که آمریکا را به سمت تخصیص بودجه، منابع مالی و تسلیحاتی بیشتر برای اسرائیل سوق بدهند. این نکته بخصوص زمانی اهمیت پیدا می کند که بیش از یکسال اخیر دولت آمریکا توجه ویژه ای به قضیه اوکراین داشته و تمام تمرکز و حمایتهای مالی روانه اوکراین می شد که به نظر می رسد حالا نتانیاهو برای توجیه درخواست بودجه بیشتر از آمریکا نیازمند تاکید بر نقش ایران است تا قضیه را خیلی بزرگتر از درگیری بین اسرائیل و نیروهای مقاومتی نشان بدهد و تعمدا قدرتهای منطقه ای و ایران را در ین ماجرا دخیل می داند.
سومین نکته اینکه، به نظر می رسد در پس اینها اراده ای برای درگیر کردن ایران در مسائل منطقه ای وجود داشته باشد، هر چند که من فکر نمی کنم آمریکا در این مرحله دنبال یک جنگ تمام عیار و گسترده با ایران یا کشورهای منطقه باشد. اما به نظر می رسد اسرائیل برای توجیه حملات احتمالی پهپادی یا در سطح خرد علیه مواضع نظامی ایران یا کارخانجات تسلیحاتی و پهپادسازی ایران در این میان بهانه تراشی می کند.
صادقی در پایان گفت: آمریکا به بهانه آزادسازی گروگان ها و اسرای ارتش اسرائیل در دست حماس یکسری نیرو و ناو جنگی به آبهای اسرائیل ارسال کرده، اما می تواند به این سمت پیش رود که حمایتی از حملات اسرائیل علیه مواضع نظامی ایران در داخل و یا مواضع نیروهای همسو با ایران در کشورهای دیگر منطقه مثل سوریه و عراق داشته باشد. البته به نظر می رسد، با هشدارهایی که از سوی مقامات نظامی کشورهای مختلف مثل عراق می شنویم، احتمال به واقعیت پیوستن این گمانه ها هنوز آنچنان قدرت نگرفته است.