اسپوتنیک - در این بین هر چه جذابیت غرب و ساختارهای غربی کاهش پیدا میکنند، جذابیت ساز و کارهای جدید منطقهای و بین المللی افزایش مییابند. چنانکه در سالهای اخیر توجه کشورها به عضویت و یا همکاری با نهادهایی همچون سازمان شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و گروه بریکس افزایش یافته است.
در این بین گروه بریکس با توجه به توانمندی و ظرفیتهایی که دارد و همچنین پایبندی به اصول و ارزشهایی همچون احترام به حاکمیت کشورها و عدم مداخله در امور داخلی سایرین، با جذابیت قابل توجهی مواجه شده است. همچنین برخی از رویدادهای مهم جهانی نیز مزید بر علت شدهاند تا برخی از کشورها که پیش از این به عنوان متحدان غرب شناخته میشدند برای پیوستن به گروه بریکس ابراز تمایل کنند. این گروه از کشورها که شاهد بحران سازی آمریکا در اوکراین بودند، به وضوح آثار این آتش افروزی ایالات متحده را در تشدید تورم فلج کننده، هزینههای سرسام آور انرژی، رکودهای بزرگ و کمبود مواد غذایی مشاهده کردهاند. به همین دلیل تمایل به عضویت در بریکس تنها شامل کشورهایی که از سوی غرب تحت فشار قرار گرفتهاند نمیشود و حتی برخی از متحدان نزدیک امریکا را در بر میگیرد.
بر خلاف غرب که همواره مقاصد خود را از طریق "اعمال زور" پیش برده، بریکس به "همکاری" به عنوان یکی از نیازهای طبیعی کشورها مینگرد. در واقع نگاه بریکس به سایرین مبتنی بر توسعه و تقویت همکاری است نه اعمال زور. مقایسه بریکس با نهادها و مجامع غربی به وضوح بیانگر این نگرش متفاوت است. به عنوان مثال، گروه 7 که یکی از مهمترین ساز و کارهای غربی محسوب میشود، مدت هاست به باشگاه کشورهای ثروتمند تبدیل شده و مسائل کشورهای کمتر توسعه یافته برای این گروه هیچ اهمیتی ندارد. ضمن آنکه هر گاه گروه 7 تلاش میکند یک اقدام نمایشی برای بحث در مورد مسائل مختلف جهانی انجام دهد، تنها موضوعات مرتبط با مهار چین و روسیه را مطرح میکند.
همچنین ناتو نیز به عنوان یکی دیگر از نهادهای مهم غربی، به جای تمرکز بر همکاری جهت گسترش امنیت و ثبات در جهان، همواره در پی آتش افروزی و ایجاد جنگهای جدید بوده است. این پیمان نظامی که همچنان با ذهنیت جنگ سرد به حیات خود ادامه میدهد، نه تنها موفق به توسعه امنیت نشده بلکه با اقدامات خود موجب دلسردی برخی از اعضا نیز شده است. چنانکه بسیاری از کشورهای اروپایی از یکه تازی آمریکا در این سازمان ناخشنود هستند و خود در صدد ایجاد ارتش مستقل اروپایی برآمدهاند. این در حالیست که هر پنج کشور عضو بریکس در موقعیتی کاملاً برابر، با حقوق مساوی در مذاکره، رأی و تصمیمگیری قرار دارند.
بر این اساس سخنان پوتین در اجلاس گروه بریکس دارای نکات بسیار مهمی بود که از جنبههای مختلف قابل بحث و بررسی است. وی در سخنرانی خود با تأکید بر افزایش بازرگانی بین کشورهای عضو با ارزهای ملی و استفاده نکردن از دلار آمریکا، اذعان داشت که روند عینی و برگشتناپذیر دلارزدایی از روابط اقتصادی در حال شدت گرفتن است. واقعیت آن است که دلار زدایی صرفاً به کشورهایی که با آمریکا در تعارض قرار دارند، محدود نمیشود و با شتاب زیادی کشورهایی را که به صورت سنتی متحد غرب محسوب میشدند، در بر میگیرد. چنانکه متحدان سنتی غرب همچون ترکیه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز به منظور توسعه و حفاظت از تجارت خود، کاهش هزینههای مبادلات و تنوع بخشیدن به ذخایر ارزی بدون استفاده از دلار، به ارزهای جایگزین رو آوردهاند.
در این خصوص یکی از اقدامات مهم بریکس، تأسیس برخی از نهادهای مالی و بانکی است که قابلیت و توانایی رقابت با نهادهای غربی را دارند. به عنوان مثال، بریکس بانک توسعه جدید را در برابر بانک جهانی و صندوق ذخیره را در برابر صندوق بین المللی پول ایجاد کرده است. این ساز و کارها علاوه بر آنکه به دلارزدایی از اقتصاد جهان یاری میرسانند، دارای جذابیتهای دیگری نیز هستند. به عنوان مثال، در حالی که معمولاً در ساز و کارهای غربی، یک بازیگر به عنوان قدرت مسلط وجود دارد که تصمیم آخر را اتخاذ میکند، در بریکس سرمایه پذیرفته شده اولیه به طور مساوی بین اعضای مؤسّس تقسیم شده و به همین دلیل قدرت رأی هر یک از اعضا نیز بر اساس سهم آنها در سهام سرمایه بانک، برابر است. همچنین در شرایطی که عمدتاً کشورهای غربی در استفاده از وامها یا کمکهای نهادهایی همچون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای کشورهای مختلف شروط میگذارند یا ملاظات سیاسی خود را در تصمیمات اقتصادی دخیل میکنند، بریکس بدون در نظر گرفتن این مسائل حاضر به ارائه کمکهای اقتصادی و به خصوص اعطای وام است.
نکته مهم دیگر در سخنان پوتین، درباره دو پروژه عمده بود که از اهمیت بالایی برای مسکو برخوردارند. پروژه نخست، راه دریایی شمالی با بنادر و پایانههای سوخت جدید و ناوگان یخشکن گسترشیافته است و پروژه دوم، کریدور شمال- جنوب است که بنادر روسیه را به پایانههایی در خلیج فارس و اقیانوس هند متصل خواهد کرد. رئیسجمهوری روسیه در خصوص این پروژهها تأکید کرد که "روسیه جریانهای حملونقل و لجستیک خود را روی شرکای قابلاعتماد متمرکز خواهد کرد." این مسیرهای تجاری نه تنها به روسیه موقعیت دسترسی به نقاط مختلف جهان را میدهند بلکه برای کشورهایی هم که در آن دخیل هستند، اهمیت بسیار زیادی دارند. به عنوان مثال، ایران به کریدور شمال- جنوب به مثابه یک طرح راهبردی و کلان مینگرد که از طریق آن هم درآمد اقتصادی کسب میکند و هم موقعیت ژئوپلیتیک خود را ارتقاء میبخشد. هند نیز به این پروژه همچون مسیری مینگرد که میتواند موجب تقویت و توسعه تجارت خارجی با هزینههای کمتر و استفاده از راههای امنتر و کوتاهتر شود.
از نکات مهم دیگر در سخنرانی پوتین، تأکید بر تعاملات اقتصادی رو به رشد بین کشورهای بریکس بود. وی در این خصوص اعلام کرد که سرمایهگذاریهای متقابل بین کشورهای بریکس 6 برابر شده و مجموع صادرات آنها به 20 درصد صادرات جهانی رسیده است. دلیل اصلی این امر را باید در قدرت و توانمندی اعضای بریکس و افزایش همکاری ها در داخل گروه جستجو کرد. روسیه دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی، دومین ذخایر بزرگ زغال سنگ و هشتمین ذخایر بزرگ نفت در جهان است. برزیل دارای محصولات کشاورزی متنوع و ثروت معدنی گسترده است. چین در حال پیشی گرفتن از آمریکا در عرصههای مختلف اقتصادی و فن آوری های نو است. هند نیز کشوری پیشرو در زمینههای فن آوری و اقتصادی محسوب میشود. آفریقای جنوی هم توانمندی های اقتصادی قابل ملاحظهای دارد که میتواند مکمل سایر کشورهای عضو بریکس باشد. بر این اساس مزیتهای متفاوت اعضای بریکس به ارتقای همکاری و قابلیت هم تکمیلی میان این گروه دامن زده و آنها را در تأمین مواد غذایی و انرژی و همچنین انجام مبادلات اقتصادی با ارزهای ملی توانمند کرده است. به همین دلیل اعضای این گروه کمتر تحت تأثیر بحرانهای اقتصادی جهانی قرار گرفتهاند.
در نهایت، نکته قابلی که پوتین به آن اشاره کرد، بیاعتبار شدن تحریمهای غرب بود. وی اذعان داشت "در حالی که غرب تحریمهای بیسابقهای را علیه روسیه اعمال کرد، کشورهای غربی امیدوار بودند که شاهد سقوط اقتصاد روسیه و رنج مردم آن باشند، با این حال، آرزوهای آنها محقق نشد؛ زیرا روسیه به لطف روند فعلی دلارزدایی و انتقال قدرت جهانی به شرق، توانست راههای جدیدی برای شراکت باز کند و فرصتهای دیگری را در بازار جهانی کشف کند." آنچه سخنان پوتین در این زمینه را تأیید میکند، حجم تجارت روسیه با شرکای خود در بریکس است که در نیمه اول سال جاری با افزایس 35.6 درصدی مواجه بوده است.
بیتردید بریکس نه تنها یک ساز و کار مهم بین المللی در حوزه اقتصاد جهان محسوب میشود بلکه دارای جذابیتهای بیشماری برای کشورهای مختلف نیز است. تأکید پوتین بر همگامی مسیر بریکس با آمال بخش اصلی جامعه جهانی از جنبههای مختلف قابل بحث و بررسی است. به خصوص که بریکس نشان داده دارای قابلیت و توانمندی لازم برای محافظت از اعضای اصلی و شرکا و همکاران خود است. به همین دلیل در مواجهه با گسترش احتمالی بریکس، غرب به سختی میتواند ذهنیت جنگ سرد خود را پنهان کند. چنانکه محافل غربی، مسئله گسترش بریکس را به تقابل شرق و غرب تعبیر کردهاند. زیرا به خوبی میدانند که تقویت و توسعه بریکس میتواند رهبری اقتصاد جهان را از دست گروه هفت خارج کند.
با این حال نگاه بریکس به مسائل جهانی همانند ساز و کارهای غربی، تنگ نظرانه نیست. زیرا این گروه همانطور که بر همکاری جنوب - جنوب تأکید میکند، خواهان گفتگوهای جنوب ـ شمال نیز است. آنچه بریکس با آن مخالفت میورزد، سیاست قدرت و هژمونی یکجانبه گرایانه آمریکا است که خواهان برقراری قانون جنگل در دنیا است و خود را تعیین کننده همه مناسبات بین المللی تلقی میکند. در نگاه آمریکا، کشورهای کوچک باید مطیع باشند یا حتی مورد استثمار قرار گیرند. این در حالیست که در نگاه بریکس باید تعادل در نظم جهانی ایجاد شود و کشورهای در حال توسعه جایگاه مناسب خود را داشته باشند.