هم آمریکا و هم ایران ارتباط آزاد سازی پولهای بلوکه شده ایران در مقابل آزادی زندانیان را رد می کنند.
واقعیت امر هم این است که این آمریکا است که پولهای ملت ایران را گروگان گرفته و اگر بخواهیم بگوییم چه کسی بابت گروگان خود هزینه کرده این ایران است که هزینه کرده و چند زندانی متهم به جاسوسی را برای آزاد سازی پولهای گروگان گرفته شده خود هزینه کرده.
ولی بحثی که اینجا مطرح می باشد این است که ظاهرا ارزش هر کدام از اینها 1.2 ملیارد دلار می باشد.
قبل تر نیز انگلیسی ها نیز معامله های مشابهی را انجام داده بودند و پولهای ایران که سالها گروگان تروریسم اقتصادی آمریکا و انگلیس گرفته شده بود را آزاد کردند.
سوالی که اینجا پیش می آید این است که اگر این افراد اینقدر ارزشمند نبودند آیا آمریکایی ها و انگلیسی ها و متحدین شان حاضر می شدند چنین کاری را انجام دهند.
گو اینکه آمریکایی ها وانگلیسی ها مدام جاسوس بودن این افراد را رد می کنند اما اتفاقات روی زمین چیز دیگری را نشان می دهد.
اخیرا حجت الاسلام اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات ایران اظهار داشته اند که ده ها تروریست که بعضی از اینها هویت های غربی واینجا منظور اروپایی و آمریکایی و یا کانادایی یا استرالیایی می باشد در بازداشت نیروهای امنیتی ایران هستند.
اینها آمده بودند در ایران عملیات تروریستی انجام دهند و بازداشت شده اند.
آیا فکر می کنید آمریکایی ها و متحدین شان حاضر می باشند که برای اینها هزینه ای انجام دهند؟
آنچه مسلم است این می باشد که این تروریست ها بیشتر افرادی هستند که هیچ ارزشی از نظر امنیتی برای آنها ندارند و به این دلیل آمریکایی ها و متحدین شان حاضر نمی باشند حتی در باره آنها صحبت کنند.
مساله اصلی در ماجرا این است که مراجع امنیتی و اطلاعاتی کشورهای غربی حتی برای جاسوس های خود ارزش گذاری می کنند.
برخی جاسوس ها ارزشمند هستند و به هر قیمتی شده باید آنها را نجات دهند چون اگر این کار را نکنند دیگر جاسوس ها دیگر جسارت ریسک کردن برای انجام ماموریت ها را نخواهند داشت ولی اگر به هر قیمتی شده جاسوس های خود را آزاد کنند آنوقت جاسوس های با ارزش آنها خیالشان راحت می شود که اگر گیر بیافتند سازمان اطلاعاتی آنها به هر قیمتی شده آنها را آزاد می کند.
در مقابل برخی هستند که بیشتر عامل یا عنصر امنیتی به حساب می آیند و نه جاسوس ارشد که ارزش این افراد آنقدر نیست که سازمان های جاسوسی بخواهند برای آنها هزینه کنند.
این نباشد یکی دیگر.
حتی در مواردی ممکن است این سازمان ها ترجیح دهند که اینها کشته یا اعدام شوند تا از شرشان خلاص شوند و مجبور نباشند هزینه هایی که وعده داده اند برای ماموریت ها به آنها بپردازند پرداخت کنند.
اینجا است که می توانیم بگوییم در معیار کشورهای غربی علاوه بر اینکه عبارت هایی مانند "تروریست خوب و تروریست بد" وجود دارد عبارتی مانند "جاسوس با ارزش و جاسوس بی ارزش" نیز وجود دارد.
طبق این تعریف مثلا تروریست خوب تروریستی است که برای منافع آمریکا فعالیت کند و تروریست بد افرادی هستند که بر علیه منافع آمریکا فعالیت کنند.
جاسوس با ارزش هم جاسوسی است که به اطلاعات و مراجع مهم دسترسی دارد و اگر احیانا دست دشمن باشد ممکن است خطر ایجاد کند و مثلا بقیه جاسوس ها را لو دهد، مثلا در برخی از این فیلم های هالیوودی که درباره مسایل جاسوسی است می بینید جاسوس هایی هستند که اطلاعات دیگر جاسوس ها را دارند و برای روز مبادا جایی مخفی کرده اند و چنین جاسوس هایی اگر احیانا اطمینان پیدا کنند که سازمان مطبوع آنها به دنبال آزادی شان نیست ممکن است اطلاعات با ارزشی را لو دهند.
از سوی دیگر عواملی هستند که برای مراکز جاسوسی کار می کنند اما دستشان به هیچ جا بند نیست و اینها معمولا هیچ ارزشی برای سازمان مطبوع خود ندارند، حتی در حد ارزش یک فشنگ که به سر آنها شلیک شود حتی پیش آمده که مثلا عراق آمده و شهروندان یک کشور اروپایی را پس از بازداشت در حین همکاری با داعش به آنها پس داده این کشورها طرف را سلب تابعیت کرده و از کشور خود اخراج کرده اند.
به این دلیل است که می گوییم اینگونه نیست که کشورهای غربی برای شهروندان معمولی خود هم حاضر باشند هزینه کنند ومی توان نتیجه گرفت فرد یا افرادی که کشورشان حاضر باشد بیش از یک ملیارد دلار برای آزادی آنها آزاد کند شهروندان معمولی آن کشور نیستند و خیلی هم بی ارزش به نظر نمی آیند و کشورهای صاحب اینها به خوبی می دانند هر وقت اینها را به هر قیمتی شده آزاد کنند به نفع شان است چون اگر تعلل کنند شاید بعد ها مجبور باشند بیشتر هزینه کنند.