گزارش و تحلیل

آمریکایی ها به دنبال قربانی جدیدی در خلیج فارس هستند

Sputnik
ماجرای قربانی کردن کشورها برای منافع آمریکا سیاستی قدیمی است که آمریکایی ها بر اساس سیاست های ماکیاولی در برنامه های خود دارند.
شاید معروف ترین این ماجراها قربانی کردن کویت در زمان صدام حسین برای فراهم کردن زمینه اشغال عراق توسط آمریکا می باشد.
فعالین رسانه ای و سیاسی آن زمان به خوبی می دانند که صدام حسین غلام حلقه به گوش آمریکا بود و امکان نداشت تصمیمی بدون اجازه آمریکا بگیرد، وی در ماموریت خود برای اشغال یا سرنگونی حکومت بر آمده از انقلاب اسلامی در ایران نا موفق عمل کرده بود و آمریکایی ها تصمیم گرفته بودند تا دیگر کار را به دیگران نسپارند و خود وارد عمل شوند.
با استفاده از عامل خود در افغانستان، اسامه بن لادن و تشکیلات خود ساخته القاعده شرایط تصرف افغانستان را فراهم کردند و بعد از آن تصمیم داشتند عراق را تصرف کنند تا ایران در محاصره آنها قرار گیرد و در نهایت ایران را تصرف کنند و کل خاورمیانه مستقیم در اختیارشان قرار گیرد.
برای این ماجرا هم بهانه ای نیاز داشتند و خوب بهانه اشغال کویت توسط عراق و بعد از آن بهانه وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق می توانست بهترین بهانه برای این نقشه باشد.
انگلیسی ها قبل از خروج از منطقه چندین مین کاشته بودند که یکی از این مین ها وجود اختلافات ارضی میان کویت و عراق بود و عراقی ها هیچ وقت کویت را به عنوان یک کشور مستقل نمی شناختند و کویت را یکی از استان های خود می دانستند.
علاوه بر این بحث اختلافات بر سر مرزبندی های فیما بین دو کشور به شکلی لا ینحل باقی مانده بود.
خوب آمریکایی ها که وارث سیاست های انگلیس هستند شرایط را مناسب دیدند تا مین کویت را منفجر کنند و شرایطی فراهم کردند تا زمینه حمله عراق به کویت فراهم شود و طبق گزارش های متعدد صدام حسین قبل از حمله به کویت سفیر وقت آمریکا در عراق را به کاخ ریاست جمهوری فرا خواند تا با او برای حمله به کویت صحبت کند و چراغ سبز برای حمله به کویت در آن جلسه از طرف آمریکا به کویت اعطا شد و آمریکایی ها که به خوبی از خواسته های عراق نسبت به کویت آگاه بودند حتی صدام را تشویق به این حمله کردند.
تصور اینکه جریان حمله به کویت یک تصمیم شخصی صدام حسین بود یک تصور ساده لوحانه نیست، بسیاری از عراقی ها کویت را یکی از استان های عراق می دانستند و حتی هنوز هم می دانند و بحث برای آنها بیش از اینکه حمله به کویت باشد بحث بازگرداندن یک استان از دست رفته به حساب می آمد.
به هر حال می بینیم که آمریکایی ها در برهه های دیگر از همین سیاست استفاده کردند تا منافعی را کسب کنند و در این راستا کشورها را قربانی اهداف خود کردند.
رسانه: ممکن است آمریکا با اوکراین مانند افغانستان رفتار کند
که بارز ترین این سیاست آمریکایی ها جریان اوکراین می باشد، جریانی که آمریکایی ها به خوبی می دانستند منجر به واکنش روسیه خواهد شد و می دانستند که امکان ندارد روسیه امنیت روس تبارهای اوکراین را بتواند نادیده بگیرد و امکان ندارد روسیه بتواند گسترش ناتو به سمت شرق را بپذیرد و خوب از طریق زلنسکی که ششدانگ مزدور آنها است این کار را انجام دادند و کاری کردند که روسیه مجبور شود واکنش نشان دهد.
امروزه آنها تلاش دارند از تایوان هم برای همین هدف بر علیه چین استفاده کنند و کاری کنند که در آینده چین مجبور شود به تایوان حمله کند.
اصلا برای آمریکایی ها مهم نیست که همه مردم اوکراین در این جریان کشته شوند یا همه مردم تایوان کشته شوند.
آنچه را که بسیاری متوجه نیستند این می باشد که هدف از ایجاد بحران اوکراین بیش از اینکه روسیه باشد اتحادیه اروپا است و هدف اصلی آمریکایی ها نابودی اتحادیه اروپا که رقیب اقتصادی آنها به حساب می آید، می باشد.
در باره شرق آسیا هم هدف آنها فقط چین نیست بلکه کل کشورهای شرق آسیا و اقتصاد آنها می باشد.
هدف به صفر رساندن این اقتصاد ها برای اینکه اقتصاد آمریکا اول باشد، هست.
در خاورمیانه هم مسئله مهم برای آمریکایی ها این است که منبع انرژی که شرق آسیا به آن وابسته است برای مدتی متوقف و نابود شود.
همچنین آمریکایی ها از رشد اقتصادی و مالی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس خیلی راضی نیستند و می خواهند این رشد اقتصادی متوقف شود و حتی اگر بشود همه زیربناهای اقتصادی اینها نابود شود و مجبور باشند کشورها را از نو بسازند.
چرا؟
خوب خود به خود سهم اصلی کیک بازسازی این کشورها به جیب شرکت های آمریکایی خواهد رفت، مخصوصا در صورتی که آمریکایی ها مثل زمانی که عراق کویت را اشغال و نابود کرد به عنوان قهرمان وارد شوند و از این کشورها دفاع کنند.
عملا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که این روزها در صدد هستند از زیر چتر استعمار سیاسی و اقتصادی آمریکا خارج شوند مجبور می شوند دوباره سر خم کنند و دوباره به بله قربان گو های آمریکا تبدیل شوند.
آیا تصور می کنید رفتار این کشورها در خودداری از انجام دستورات آمریکا در زمینه انرژی و یا جسارت آنها در فروش نفت به یوان و روپیه و روبل و... یا بی احترامی به رئیس جمهوری آمریکا در سفر به عربستان قرار است نادیده گرفته شود؟
اگر آمریکایی ها از این جریان بگذرند آنوقت دیگر به اصطلاح متحدان هم جسارت می کنند به آمریکا نه بگویند و یا در مقابل آمریکا بایستند.
حال با توجه به روند مصالحه ای که میان ایران و عربستان سعودی راه افتاده و رویکرد عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی در تلاش برای خروج از زیر چتر سیاسی آمریکا به نظر می رسد آمریکایی ها تلاش دارند که قربانی جدیدی برای اهداف خود پیدا کنند.
ماجرای اظهارات مقامات کویتی مبنی بر اینکه ایران هیچ حقی در میدان آرش/الدره ندارد از یک سو و جریان سازی امارات عربی متحده بر علیه ایران در جریان ادعاهایش درمورد جزایر ایرانی را نباید مسئله ای ساده تلقی کرد و این احتمال وجود دارد که آمریکایی ها در تلاش باشند تا یکی از اینها را دوباره قربانی اهداف و منافع خود در منطقه کنند.
اصلا نیاز نیست که فردی تحلیلگر خبره باشد تا متوجه شود هدف از باز کردن بحث هایی که به بیش از چهل پنجاه سال قبل بر می گردد فقط و فقط برای به هم زدن روند مصالحه در منطقه می باشد و بس.
البته باید توجه داشت که ایرانی ها نشان داده اند که در زمینه خنثی سازی توطئه های آمریکایی ها و اسرائیلی ها بسیار زیرک عمل می کنند و همانگونه که در عراق و افغانستان و سوریه و یمن موفق شدند دست آمریکایی ها را در حنا بگذارند اینجا نیز احتمالا ننشسته اند که در دام آمریکایی ها و یا اسرائیلی ها گیر کنند.
بحث و گفتگو