انفعال طالبان در موضوع تامین آب رودخانه هیرمند برای استان مرزی سیستان و بلوچستان جان 2 میلیون ایرانی را تهدید می کند.
فداحسین ملکی، سفیر سابق ایران در افغانستان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در این باره گفت «ذخایر آب در این ولایت به مدت 2 ماه ادامه خواهد داشت و اگر در آینده نزدیک مشکل با طالبان از جمله در سطح شورای عالی امنیت ملی و ساختارهای نظامی به طور ریشه ای حل نشود، آنگاه یک مشکل جدی حل خواهد شد. بحران آب در استان آغاز خواهد شد و تهدیدی برای تبدیل شدن به یک بحران انسانی و فاجعه است.
مصطفی مهامی نماینده رئیس جمهور ایران در استان سیستان و بلوچستان اظهار داشت که این استان به ویژه از کمبود آب دریافتی از افغانستان رنج می برد. وی گفت که سیاست مقامات ایران در مورد مناقشه آب، این موضوع را در نظر نمی گیرد که طالبان دست نشانده آمریکا هستند. تلاش برای مذاکره دوستانه معنا ندارد، باید از همه اهرم های فشار استفاده شود.
علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو گفت: "دولت برای تامین منابع آب هیرمند گامهای جدی تعریف کرده و بر اساس برنامهریزی انجام شده، حقابه ایران از رود هیرمند را تا وصول پیگیری خواهیم کرد.
مطابق گزارشهای ارائه شده در جلسه مربوطه، دولت طالبان متعهد به عملیاتی کردن معاهده هیرمند و پرداخت حقابه ایران بر اساس این معاهده شده است. دولت برای تامین منابع آب هیرمند گامهای جدی تعریف کرده و بر اساس برنامهریزی انجام شده ما حقابه ایران از رود هیرمند را وصول خواهیم کرد".
اسپوتنیک با فرزاد رمضانی بونش،کارشناس مستقل و تحلیلگر مسایل بین المللی و منطقه ای (خاورمیانه، آسیای مرکزی و ترکیه)در این خصوص به گفتگو نشست.
اسپوتنیک: چرا نزدیک به 2 سال است که اختلاف آب با طالبان حل نشده است؟ موانع چیست؟ ایران از چه اهرمی برای حل هر چه سریعتر بحران آب می تواند استفاده کند؟
بونش: ابتدا می خواهیم یک نگاهی به تحولات افغانستان داشته باشیم. در واقع نزدیک به دو سال روی کار آمدن و حضور طالبان در کابل و دولت امارت اسلامی، در واقع طالبان تلاش کرده است که با یک رویکرد ویژه ای به مسئله هیدروپولوتیک یا تحولات آبی با ایران و به ویژه در حوزه هیرمند توجه کند. خب توی این زمینه به نظر می رسد که در واقع طالبان تلاش می کند که با یک نوع رویکرد تعللی و اخذ امتیاز بیشتر از ایران بتواند در واقع منافع بیشتری در این زمینه از ایران به دست بیاورد.
در واقع در یکسال گذشته، به نظر می رسد که دولت آقای رئیسی و همچنین وزارت امور خارجه تلاش های بیشتری را برای تثبیت شرایط و به نوعی که طالبان برای ارائه حقابه ایران عمل کند،انجام بدهند. اما به نظر می رسد که طالبان و یا در واقع مقامات اجرایی و یا مقامات اصلی آن جریان و یا آنچه که در کابل در قدرت دارند حاضر نیستند که گام های بیشتری را در این زمینه بردارند و عملا با رویکردهای مختلفی و یا در واقع ایجاد بهانه های مختلف از واگذاری حقابه ایران عملا در واقع کناره می جویند.
این امر مورد اعتراض بسیاری از شهروندان و همچنین شهروندان مناطق جنوب شرقی و همچنین شرقی ایران و به نوعی مقامات و مسئولان و نهادها و وزارتخانه های مختلف است.
با توجه به رویکردی که آقای رئیسی در این زمینه و همچنین پیگیری جدی تر حقابه توی این زمینه انجام داده است، به نظر می رسد که ایران تلاش کند با رویکرد ایجابی و همچنین رویکرد سلبی اعمال فشارهای بیشتری را بر طالبان برای در واقع حقابه ایران در نظر بگیرد. اما اینکه تا چه میزان این مسئله میتواند به نتیجه برسد و یا طالبان را وادار بکند که در این زمینه در واقع امتیازات بیشتری را واگذار بکند مورد تردید است و مشخص نیست با توجه به نوع اختلافاتی که در بین مقامات و جناح های مختلف طالبانی وجود دارد به نظر نمی رسد که در کوتاه مدت این مسئله قابل حل باشد.
اسپوتنیک: آیا تأثیرات سیاست آمریکا می تواند در حل این مسئله ایفای نقش کند و آیا آمریکا می تواند بر حل این مسئله از سوی طالبان تأثیرگذار باشد؟
بونش: به نظر نمی رسد، چون با توجه به نوع نگاهی که طالبان توی این مسئله دارد، به نظر نمی رسد که نقش آمریکا را در حوزه هیدروپولوتیک و یا مسئله آب در روابط طالبان و ایران پررنگ بدانیم، چرا که در واقع بیشتر مقامات میانهمیدانی و همچنین رهبران اصلی طالبان توی این زمینه تصمیمگیر هستند. آنها هستند که می توانند در واقع در باره واگذاری حقابه ایران و اعمال تنظیم های بیشتری و حتی رهاسازی آب به مناطق خشک در افغانستان و نخلستان آب در داخل ایران تصمیمگیری کنند.
به نظر می رسد که برخی از مقامات طالبان به نوعی تلاش می کنند که عملا در مقابل رهاسازی آب در داخل ایران سنگاندازی کنند و عملا مانع از آن بشوند که آب وارد جعرافیای ایران بشود.
گفتنی است، حقابهٔ ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رود هیرمند در منطقهٔ سیستان اشاره دارد. این رود در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بودهاست. جدایی هرات از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ (میلادی) به موجب معاهدهٔ پاریس و خودداری گستردهٔ حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسئلهٔ حقابهٔ رود هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور مبدل ساختهاست
علیرغم انعقاد قرارداد حقآبه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ شمسی و همزمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. انتقال آب هامون جهت استفاده در شهر زاهدان توسط خط لوله و انتقال و ذخیره اندازه زیادی از آب دریاچه هامون به چاههای نیمه زابل و همچنین استفاده آب هامون برای کشاورزی از عوامل اصلی خشکی هامون میباشد.
نبود دولت قدرتمند در افغانستان، ساخت بند کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رود هیرمند برای کشاورزی در افغانستان خشک شدن دریاچه هامون که هفتمین تالاب بینالمللی جهان است را در پی داشتهاست. این مسئله موجب قطع منبع زندگی ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش چشمگیر پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، تنگدستی و ناامنیهای متعاقب آن به واسطه فعالیت قاچاق مواد مخدر و گروههای تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شدهاست.